به گزارش خبرنگار شبستان، برنامه سینمایی "هفت" شب گذشته پنجم آبان ماه به بررسی فیلم سینمایی "اختاپوس: دفتر اول آهوی پیشونی سفید" اختصاص داشت که با حضور سیدجواد هاشمی، منوچهر اکبرلو و شاهین شجری کهن برگزاری شد. همچنین بررسی آسیبهای اجتماعی سینمای ایران بخش میزگرد برنامه بود که ابوالحسن داوری و ناصر هاشمزاده به عنوان کارشناسان در این بخش حضور داشتند.
در ابتدای برنامه علی سرتیپی سخنگوی کانون پخشکنندگان سینما درباره راهاندازی بخش ویدئو رسانه در این کانون توضیحاتی ارائه داد. از هفت تا هفت و حاشیه هفت که اختصاص به حواشی فیلم "شیطان شلوار لی میپوشد" و اختلافات پیش آمده بین علی عطشانی، حمید اعتباریان و لیلا اوتادی داشت بخش بعدی برنامه شب گذشته بود. در بخش دیگری از برنامه ماهچهره خلیلی بازیگر سینمای ایران که به تازگی به همراه جمعی از هنرمندان به حج مشرف شده است، توضیحاتی درباره فضای حضور در مکه مکرمه و خانه خدا ارایه داد.
محمود اربابی دبیر پنجمین جشنواره ملی فیلم دانشجویی اولین مهمان برنامه شب گذشته بود. وی درباره برگزاری این جشنواره توضیح داد: جشنواره فیلم دانشجویی از هفتم تا دهم آبان ماه در دانشکده صدا و سیما و پردیس سینمایی ملت برگزار میشود. این برنامه دو سالانه است و از 10 سال قبل به صورت مستمر برگزار میشود. امسال بخش بینالملل نیز به بخش مسابقه این دوره با موضوع بیداری اسلامی اضافه شده است. معتقدم که داشتن یک جشنواره مستقل برای دانشجویانی که در عرصه تصویر فعال هستند و برای کشف استعدادهای دانشجویان سراسر کشور و دیده شدن آثارشان ضروری است.
وی ادامه داد: در این دوره کارگاههای آموزشی نیز با موضوعات مختلف و همچنین نشستهای تخصصی برای دانشجویان برپا میشود. با توجه به این که امسال سال تولید ملی نامگذاری شده تلاش داریم حواشی جشنواره را کم هزینه برگزار کنیم و در عوض فضا برای دیده شدن آثار فراهم شود. بنابراین دو سالن پردیس سینمایی ملت را به نمایش فیلمها اختصاص دادیم.
در ادامه برنامه امین زندگانی بازیگر فیلم سینمایی "اختاپوس" که مهمان برنامه بود،درباره تجربه حضور در این فیلم گفت: من در این اثر نقش عجوزه را بازی میکنم. طی صحبتهایی که با جواد هاشمی داشتم تصمیم بر این گرفته شده تا این نقش را بر عهده بگیرم. با توجه به تسلطی که هاشمی در کارگردانی دارد و همچنین فیلمنامه خوبی که فیلم داشت و همکاری دیگر بازیگران باعث شد تا در این نقش با توجه به منفی بودن آن دیده شوم. این کار برای کودک است و مخاطب کودک نیز مخاطب مشکل پسندی است اما خوشحالم که این فیلم توانسته ارتباط خوبی با مخاطبانش برقرار کند.
زندگانی درباره تجربه حضور در آثار تاریخی گفت: بازی در مجموعههای "معصومیت از دست رفته" و "مختارنامه" افتخار بزرگی برای من بود که با داود میرباقری همکاری میکردم. بازی در فیلم "ملک سلیمان" نیز باعث شد که من بتوانم تجربههای بازیگریام در طول سالها را به چالش بکشم. هر تجربهای که از بازیگری دارم به خاطر حضورم در تئاتر بوده است چون معتقدم که پشتوانه تئاتر برای بازیگر بسیار موثر است که البته در این سالها این پشتوانه کمرنگتر شده است.
وی ادامه داد: من بیشتر تجربیاتم را مدیون حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان هستم که استادانی مثل داود کیانیان، نصرالله قادری و رضا کیانیان در آنجا به ما آموزش میدادند. متاسفانه این روزها دستمزدهای بازیگران در فیلمها با فاصله زیادی پرداخت میشود این مساله به دلیل نبودن قانون مدون در زمینه سینما است. معتقدم که این قوانین باید از جانب افرادی خارج از سینما تدوین شود.
وی ادامه داد: دستمزد بازیگران در شان آنها نیست و اگر به موقع پرداخت شود به اندازهای است که بهای زندگی کردنشان را بپردازند. مسئله دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم این است که متاسفانه مطبوعات این روزها به جای حمایت از تولیدات فرهنگی به انتقاد از آثار میپردازند. باید به بهتر شدن اوضاع سینما کمک کرد چون وظیفه نقد تنها حاشیهسازی نیست. چون به این ترتیب این پیکره نحیف، نحیفتر میشود.
پس از گفتگو با طرلان پروانه بازیگر نقش پیشونی سفید ،نقد و بررسی فیلم سینمایی "اختاپوس: دفتر اول آهوی پیشونی سفید" با حضور شاهین شجرهکهن و منوچهر اکبرلو منتقدان برنامه به همراه سیدجواد هاشمی کارگردان فیلم البته بدون حضور مسعود فراستی منتقد همیشگی برنامه برگزار شد.
اکبرلو در ابتدا با بیان اینکه شیوه نقدگویی در برنامه هفت درست نیست، گفت: نقدگویی در این برنامه همیشه نامش نقد نیست بلکه بیشتر یک اظهارنظر شخصی است. بر این باورم که منتقد باید شان نقد را حفظ کند و خودش را درگیر چند واژه و اصطلاح نکند امیدوار بودم امشب آقای فراستی در برنامه حضور داشت تا این صحبتها را در حضور وی بیان میکردم.
پس از آن هاشمی ابتدا درباره تجربیاتی که در عرصه ساخت و نگارش آثاری در زمینه کودکان و نوجوانان داشت صحبت کرد و گفت: من به چندین وضعیت در جامعه امروز سینما گلایه دارم. اولین گلایهام به خانواده سینما است چون معتقدم که ما به اندازه کافی در سینما مشکل داریم پس نباید به راحتی از آن انتقاد کنیم.در حال حاضر برنامه ریزی درستی درسینمای ما وجود ندارد. به عنوان نمونه به طور همزمان چهار فیلم کودک اکران شدهاند. فیلم من نیز قرار بود به جای "کلاه قرمزی و بچه ننه" نمایش داده شود اما در زمان اکران من 34 سینما در گروه قدس در اختیار داشتم و "کلاه قرمزی" 54 سینما. این عادلانه نیست. البته "کلاه قرمزی" فیلم بسیار خوبی است که امیدوارم به فروش بیش از این دست یابد.
وی ادامه داد: دومین انتقادم به مدیریت در سینمای ایران است که با مشکلات بزرگی روبروست. متاسفانه ما در کشورمان بحران مدیریت داریم و این فرهنگ در کشور ما در حال نابودی است. چرا باید هزینه یک میلیاردی فیلمی با نظر و سلیقه یک نفر از بین برود و فیلم نتواند به نمایش در آید.
در ادامه اکبرلو درباره فیلم گفت: یکی از نکات قابل توجه فیلم سرمایه گذاری بخش خصوصی در آن است. همچنین مهمترین ویژگی مثبت آن نیز این است که از افسانهها بهره برده است. چون افسانهها چکیده فطرت بشری است اما جای ساختارشکنی در الگوهای کهن وجود ندارد و جاهایی هم این فیلم موفق است که به افسانهها وفادار بوده و در جاهایی درجا زده است که از داستان اصلی افسانهها تخطی کرده است.
شجره کهن نیز در این باره عنوان کرد: این فیلم الگوی آشنایی به مخاطب ارایه میدهد اما معتقدم که هاشمی در این فیلم به الگوها بیش از حد ممکن وفادار بوده است. اگر کمی آزدانهتر با افسانهها برخورد میشد و بنمایهها و انگیزههای افراد درستتر معرفی و آدمها محکوم نبودند طبق مقتضیات افسانهها رفتار کنند فیلم جذابتر از کار در میآمد.
هاشمی در این باره توضیح داد:اگر امکان ساخت قسمت دوم فیلم را پیدا کنم کلید بسیاری از مسایل در فیلم فاش میشود و مثلاً دلیل عصبانی پدر آهو و انسان بودنش مشخص میشود. متاسفانه فیلمنامه نویسی در کشور دچار معضل بزرگی است. پس نباید در مقام قیاس با آثار خارجی بر بیاییم. نگارش فیلمنامه این فیلم 16 ساعت به طول انجامیده اما 30 سال تجربه پشت آن بوده است. من از گاو پیشونی سفید که اصطلاحی پلشت است به آهوی پیشونی سفید که شخصیت مثبت دارد رسیدم اما حیف که فیلم در بدترین شرایط اقتصادی مردم در بدترین زمان به اکران درآمد.
میزگرد آسیب شناسی اجتماعی در سینمای ایران با حضور ابوالحسن داودی و ناصر هاشم زاده آخرین بخش این برنامه بود که ر ابتدای آن داودی گفت: ژانر اجتماعی تنها ژانری است که براساس سلیقه و معیار و پند و اندرز و سفارشی بودن سازگار نیست. این سینما از ابتدا با واقعیت و آسیبهای اجتماعی سر و کار دارد. من به عنوان یک ایرانی مسلمان بیش از هر چیزی علاقمند عزت جامعهام هستم اما وظیفهام نشان دادن درد است و اگر افرادی می خواهند راه نشان دادن این درد را ببندند به این دلیل است که تصور می کنم درمان این درد نیز در من فیلمساز است.
وی ادامه داد: معتقدم که آن مسئول توان ارایه درمان را ندارد متاسفانه این رویه سینمای اجتماعی ما را به قهقرا برده است بنابراین نباید صورت مساله را پاک کرد. بخش مدیریتی ما باید آنقدر عزت نفس داشته باشد که دردهای جامعه را ببیند و راه ورود به آنها را نبندد .
هاشم زاده نیز در این رابطه گفت: هنرمند به دلیل دردمند بودنش باید به آسیبهای اجتماعی توجه کند. موضوعات اجتماعی زمانی که در سینما مطرح میشوند به این اعتبار که فقط درد را نشان دهیم و به درمان نپردازیم قابل قبول هستند اما باید دید این دردها به چه زبانی گفته شود که درمان را هم به نحوی بیان کند.
وی ادامه داد: متاسفانه گفتن درمان وعلاج به مزاج بسیاری از سیاستمداران خوش نمیآید. نکته مورد توجه دیگر این است که ارایه این درمان و جهت گیری از سوی فیلمساز تا چه اندازه درست است و منطقی انتخاب شده است.
داودی در بخش دیگری از این بحث عنوان کرد: باید مدیریت فرهنگی در سینما وجود داشته باشد اما اینکه مدیریت فرهنگی حرف اول و آخر را بزند درست نیست. به عنوان نمونه من فیلمی به نام "زادبوم" سه سال قبل و در همین دولت ساختم. در آن زمان چند سیمرغ گرفت و جایزه ویژه نگاه ملی را از آن خود کرد اما همین فیلم با تغییر گروهی مدیر به فیلمی توقیف شده بدل شده که اجازه اکران ندارد. بنابراین ما به جای نگاه سیاسی با سلیقه سیاسی روبرو هستیم.
وی افزود: برخی افراد حتی نمیدانند این دردی که نشان داده می شود درست است یا نه چرا فیلمی باید در یک مقطع تحسین شود اما دو سال بعد با نگاه توقیف شده با آن روبرو شویم. سینمای اجتماعی بیش از هر ژانر دیگری احتیاج به سعه صدر مدیران دارد. مدیریت فرهنگی ما تا زمانی که براساس یک قاعده مندی عمل نکند و سلیقههای سیاسی خط مشی آن را تعیین کنند پیشرفتی نخواهد داشت.
هاشم زاده نیز در پایان صحبتهایش متذکر شد: چرا زمانی که برای است و اکران یک فیلم مجوز صادر میشود و حتی جایزهای هم به آن تعلق میگیرد پس از آن اجازه میدهیم فیلم را توقیف کنند. این نشان دهنده بحران مدیریت در سینمای ماست و فیلمساز در این زمینه مقصر نیست بلکه مدیران باید پاسخ دهند که چرا به فیلمی که توقیف شده اجازه ساخت و اکران دادهاند. نوعی چندگانگی سلیقهها در سینمای ما حکمفرماست که تکلیف فیلمسازان را مشخص نمی کند.
پرداختن به فیلم ضد آمریکایی "آرگو" به کارگردانی بن افلک و گفتگو با محمدرضا اسلام لو و حمید بهمنی پایان بخش برنامه شب گذشته بود. نظرسنجی برنامه نیز اختصاص به طرح این سوال داشت که سینمای اجتماعی ایران در نشان دادن معضلات و ناهنجاریهای جامعه تا چه اندازه موفق عمل کرده است که در پایان اکثریت بینندگان گزینه ضعیف را انتخاب کردند.
پایان پیام/
نظر شما