خالق درد جاودانگی مردتضادها و دچار سرگیجه روحانی است

اونامونو فلسفه می داند و دنیایش بیشتر جهان ادراک است تا احساس، او جهانی پر از پارادوکس را با روح خود به همراه دارد و مرد تضادها است. روحی پرتنش دارد که خود آن را سرگیجه روحانی می نامد.

به گزارش خبرنگار شبستان، به مناسبت یکصدمین سال تالیف کتاب "درد جاودانگی"، نشست هفتگی شهرکتاب سه‌شنبه، دوم آبان به نقد و بررسی آثار و اندیشه‌های اونامونو با حضور "درو ویینا"، سفیر اسپانیا در ایران، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد بهاء‌الدین خرمشاهی و نجمه شبیری اختصاص یافت.


بنابراین گزارش، نجمه شبیری، مترجم برخی از آثار اونامونو از جمله کتاب "خاله تولا" به بررسی تطبیقی افکار و عقاید این فیلسوف در قالب دو اثر وی با عناوین "خاله تو لا" و "دو مادر" پرداخت.


شبیری با بیان اینکه اونامونو ادبیات می نویسد و شعر می سراید، افزود: او ادیبی دوست داشتنی و روان نیست، او فلسفه می داند و دنیایش بیشتر جهان ادراک است تا احساس، در واقع او جهانی پر از پارادوکس را با روح خود به همراه دارد و مرد تضادها است.


سرگیجه روحانی خالق دردجاودانگی...

وی تصریح کرد: اونامونو حتی در مواضع سیاسی خود نیز این تضادها را دارا است و روحی پرتنش دارد که خود آن را سرگیجه روحانی می نامد.


شبیری با اشاره به اینکه بحث نامیرایی در تفکر اگزیستانسیالیستی اونامونو کاملا مشهود است، ادامه داد: تقریبا تمام منتقدین آثار این فیلسوف بر این باورند که او خود را در لوای داستان هایش پنهان می دارد، گویا برای آرام کردن دردهای درونش و نظم بخشیدن به افکارش می نویسد.


مدیر گروه زبان اسپانیایی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای مطالب فوق افزود: شاید مرگ زودهنگام پدر اونامونو در طفولیت باعث بروز وجه مذکر و مردانگی از یک سوی و نماد زن قدیسه- پاک، زن مادر، زن فرازمینی و حالت مادرسالارانه از دیگر سو، دلایل تضاد هویت و شخصیت زن در آثار او باشند، چراکه در واقع اونامونو نمی تواند به مرز خواستن آن زن برسد، زنی که دست پرورده ذهن خود او است هرچند که شیفته او است.


شبیری ادامه داد: اونامونو همواره زنی را می سازد و ستایش می کند که در پس ذهن خود دارد و آن شخصیت آن قدر قوی، یک دنده، صاحب تفکر و لجوج می شود که خود دیگر تاب تحملش را ندارد، و مردی که در مقابل این زن تمایل به خودکشی پیدا می کند یا از او می گذرد در واقع همیشه تمایل به بازگشت به بطن مادر و حس دوباره زاده شدن را دارد.


وی ادامه داد: برخی می گویند اونامونو اگر به خاطر "کونچا" همسرش نبود، دنیای پرتضاد و لجبازی های درونی اش او را دیوانه می کرد، خود اونامونو درباره همسرش می گوید: همراهم، سنت ام، تو به من معنای تکرار حقیقی را دادی که هر تغییری را تاب می آورد و جوهر دائم است.


شبیری همچنین با اشاره به دوکتاب خاله تولا و دومادر عنوان کرد: مرد این دو داستان مردی است که خود را در مثلث رفتاری می یابد و در نهایت از هر دو زن مقابل خویش می گریزد و ذهن مرد تعادل حسی و روحی خویش را در مقابل دو زن از دست می دهد و این عدم تعادل برای اونامونو و دنیای اگزیستانسیالیستی اش خوش نیامده و از آن پس وی ناچار می شود تا در میان ایشان تمایزاتی را قائل شود که تصمیم انحرافی مرد داستان برای خوانندگان قابل درک و توجیه شود.


 

تفاوت میان حق انتخاب و قول به اختیار و آزادی

وی افزود: در واقع فرض بر این است که همراهی مرد با دو زن مغایر اصول است و در نهایت، شرایط مرد را قربانی می کند، مرد شرایط آزادی را می طلبد، اما تفاوت بزرگی میان حق انتخاب و به قولی اختیار و آزادی قضایی وجود دارد، لاجرم از همان ابتدا فردی که مغایر شرایط حرکت می کند بلااراده پای در دهلیز می نهد و زمانی که در دهلیز قرار می گرد قواعد بازی را از کف می دهد، در داستان های اونامونو که فردی معتقد است، زن یا مردی که آیین را کنار می گذارد به شخصیت آسیب پذیر یا آسیب رسان بدل می گردد و جان سه زندگی به گردنش می افتد.


شبیری در ادامه ضمن ارائه خلاصه ای از دو اثر خاله تولا و دومادر، بخشی از دیالوگ های این کتاب ها را نیز خوانش کرد که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت.
 پایان پیام/

کد خبر 186978

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha