خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| در سالهایی که بحث نقش اجتماعی و جایگاه زنان در جامعه ایرانی، بیش از هر زمان دیگری در معرض گفتوگو، بازنگری و گاه تنشهای فکری قرار گرفته، یک پرسش بنیادین همواره خود را به میان میکشد؛ اینکه «زن در منظومه خانواده و جامعه امروز چه نقشی دارد و چه نقشی باید داشته باشد؟» از سویی تحولات سریع اجتماعی، افزایش حضور زنان در عرصههای اقتصادی و آموزشی و تغییر سبک زندگی شهری، تصویر سنتی از نقشهای جنسیتی را با چالشهایی جدید روبهرو کرده است؛ و از سوی دیگر، جریانهای مذهبی و فرهنگی بر «حفظ هویت زنانه» و «رسالت مادرانه» بهعنوان ریشه ثبات خانواده تأکید دارند.
در چنین بزنگاه پرمناقشهای، دیدگاههای حجتالاسلام محمدحسین مدبّر استاد حوزه و کارشناس مذهبی درباره جایگاه زن، بازتابی از همین دغدغههاست؛ دغدغههایی که علاوه بر نگاه فقهی یا فرهنگی تلاش دارد میان «حقیقت تغییر یافته امروز» و «میراث معنوی دیروز» پلی بزند. او از برکات حضور زن در زندگی سخن میگوید، اما بلافاصله از مخاطبان میخواهد نقشهایی را که «نظام خلقت بر دوش آنها گذاشته» از یاد نبرند.
مدبّر این بحث را در بستری طرح میکند که جامعه ایرانی، در گیرودار بازتعریف روابط خانوادگی و نقشهای زن و مرد، گاه فاصلهای میان «انتظارات سنتی» و «واقعیتهای معیشتی و اجتماعی» احساس میکند. او از زن بهعنوان «محور خانواده» یاد میکند، اما همزمان از فشارهای بیرونی، نگاه ابزاری برخی کارفرمایان، و بیتوجهی جامعه به ارزشهای مادرانگی گلایه دارد؛ گویی از یکسو نگران فراموشی نقشهای بنیادین زن است و از سوی دیگر، دغدغه کرامت انسانی و شأن اجتماعی او را دارد.
این مقدمه، دریچهای است برای ورود به روایتی که در آن زن هم «شمع خانه» است و هم «نیروی سازنده فردا»؛ هم مورد ستایش است و هم موضوع پرسشی انتقادی که آیا زنان امروز، آنگونه که دین و سنت خواستهاند، جایگاه خود را حفظ کردهاند؟ و آیا جامعه، آنگونه که باید، قدر این نقش را دانسته است؟

جایگاه زن در نظام خانواده و اجتماع
در روزگاری که بحث جایگاه اجتماعی زنان، نقشهای خانوادگی و مرز میان مسئولیتهای جنسیتی، یکی از محورهای مهم گفتوگو در جامعه است، حجتالاسلام محمدحسین مُدبّر به بازخوانی نگاه دینی درباره «هویت زن» و «نقش محوری او در خانواده» پرداخت؛ سخنانی که تلاش دارد از زاویهای دینی و سنتمحور، نسبت میان جنسیت، مسئولیت و هویت انسانی را بازتعریف کند.
بسیاری از برکات الهی در زندگی انسان، از مسیر زنان جاری میشود؛ از دختران و مادران گرفته تا همسران. اما این خیر، «مشروط» است؛ مشروط به اینکه زنان مأموریت الهی خود را فراموش نکنند و جامعه نیز نقش واقعی آنان را به رسمیت بشناسد.
این کارشناس مذهبی و استاد حوزه و دانشگاه سخنان خود را با روایتی نبوی آغاز میکند: «اکثَرُ الخَیرِ فِی النِّساء». جملهای که به تعبیر او، نشان میدهد بسیاری از برکات الهی در زندگی انسان، از مسیر زنان جاری میشود؛ از دختران و مادران گرفته تا همسران. اما او بلافاصله میافزاید که این خیر، «مشروط» است؛ مشروط به اینکه زنان مأموریت الهی خود را فراموش نکنند و جامعه نیز نقش واقعی آنان را به رسمیت بشناسد.
تقسیمبندی الهی یا مرزهای اجتماعی؟
او در توصیفی استعاری میگوید: «یکی را گل آفریدهاند و دیگری را بلبل؛ یکی را شب و دیگری را روز». به باور او، زنان و مردان با تفاوتهایی جوهری آفریده شدهاند و هنگامی که این تفاوتها نادیده گرفته شود – وقتی زن جای مرد و مرد جای زن مینشیند – در حقیقت «نظم خلقت» دچار اختلال میشود.
او با استناد به شعر معروفی یادآور میشود: در زمین دیگری خانه مکن / کار خود کن، کار بیگانه مکن.
از نگاه مُدبّر، زن با سرمایهای از عاطفه، مهر و لطافت به دنیا آمده و جامعه، زمانی شکوفا میشود که این سرمایه در جای درست خود مصرف شود. در خانه، در تربیت فرزند، در ایجاد آرامش، در نگهداری از بنیان خانواده.

خانواده، ستون جامعه؛ زن، ستون خانواده
مُدبّر در بخش تحلیلی سخنانش، تلاش میکند نقش زن در خانواده را «جایگزینناپذیر» معرفی کند. او میگوید: «اگر زن رسالت خود را رها کند، ما خانواده را از دست میدهیم؛ و اگر خانواده را از دست بدهیم، جامعهای درستوحسابی نخواهیم داشت.»
«اگر زن رسالت خود را رها کند، ما خانواده را از دست میدهیم؛ و اگر خانواده را از دست بدهیم، جامعهای درستوحسابی نخواهیم داشت.»
او این محوریت را علاوه بر منظر جنسیتی، «کارکردی» میداند و تأکید میکند که خانهداری، همسرداری و تربیت فرزند، یک وظیفه کماهمیت نبوده بلکه یک «افتخار بزرگ» است؛ کاری که به تعبیر او «خیلیها از انجامش عاجزند.»
در ادامه، با مثالی کنایهآمیز، نقش زنان در ساختن مردان کارآمد را چنین تصویر میکند: «اگر مردها شمشیرند، زنان شمشیرسازند؛ و اگر شمشیر در میدان افتخار میآفریند، این شمشیرساز است که هنر آفریده.»
تقدّم مادر بر عبادت
یکی از بخشهای روایی سخنان او، نقل داستانی است از جوانانی که میان نماز شب و خدمت به مادر مردد میشدند. مُدبّر روایت میکند که پیامبر(ص) آنان را به شکستن نماز و خدمت به مادر توصیه کرد. این روایت، زمینهای میشود برای تأکید دوباره او بر اینکه «مقام مادر، فراتر از بسیاری عبادات مثل نماز شب» است.

مُدبّر در بخش انتقادی سخنان خود، به برخی رفتارهای رایج در فضای کار و اجتماع اشاره میکند؛ از جمله اینکه گاهی کارفرمایان «بهخاطر حقوق کمتر» به دنبال استخدام زنان هستند. او این نگاه را «ابزاری و توهینآمیز» توصیف میکند.
در ادامه، بخشی از انتقاد او متوجه زنانی است که، به تعبیر او، سنگر خانواده را – بیآنکه الزام و ناچاری وجود داشته باشد – رها میکنند. او با استناد به حدیثی از امام علی(ع) میگوید: «جهاد زن، نیکو همسرداری است» و تأکید میکند که توجه جدی به تربیت فرزند و ساختن آرامش خانه، مسیر واقعی رشد اجتماعی است.
با وجود خطکشی روشن میان نقشها، مُدبّر در پایان یادآوری میکند که پیش از زن یا مرد بودن، «انسان بودن» اصل نخست است؛ و تمام کمالات انسانی، برای زنان نیز همانقدر قابل دستیابی است.
از کرامت انسانی تا مسئولیت اجتماعی
با وجود خطکشی روشن میان نقشها، مُدبّر در پایان یادآوری میکند که پیش از زن یا مرد بودن، «انسان بودن» اصل نخست است؛ و تمام کمالات انسانی، برای زنان نیز همانقدر قابل دستیابی است که برای مردان. او تأکید میکند که نگاه به زن باید مبتنی بر کرامت باشد، نه ابزارانگاری.
سخنان حجتالاسلام مُدبّر، روایتی از نگاه سنتمحور به جایگاه زن است؛ نگاهی که بر محوریت مادر در خانواده، نقش تربیتی زن و اهمیت حفظ مرزهای جنسیتی تأکید دارد. در این روایت، زن مرکز تولید مهر، معنویت و تربیت است و جامعه بدون احیای نقشهای خانوادگی زنان، آیندهای استوار نخواهد داشت.
با این حال، آنچه بیش از همه در لحن او برجسته است، دعوت به «احترام، مسئولیتپذیری و بازشناسی کرامت زن» است؛ کرامتی که اگر بهدرستی فهم و پاس داشته شود، به تعبیر او، سرچشمه «بیشترین خیرات الهی» خواهد بود.
نظر شما