خبرگزاری شبستان، عربستان یکی از کشورهای خاورمیانه است که به لطف دوستی عمیقی که با آمریکایی ها و صهیونیستها دارد، کمتر مفاهیمی همانند دموکراسی و حقوق بشر در آن اهمیتی دارد.
غربی ها همواره از اهرم حقوق بشر درباره کشورهایی که سیاستهایی متضاد با سیاستهای آنها دارند بهره می گیرند، اما جایی که منافع این کشورها تامین شود دیگر حقوق بشر مفهومی ندارد.
بر اساس بند نهم منشور حقوق بشر سازمان ملل بازداشت قهری ممنوع است و قوانین موجود در عربستان نیز بر این موضوع صحه گذاشته است؛ اما این قوانین در عربستان رعایت نمی شود.
منابع وابسته به مخالفان با اشاره به اوضاع فلاکت بار زندانهای عربستان شرایط این زندان را برای اتباع خارجی که از بخت بد از این سیاه چالها سر در می آورند، وحشتناک توصیف می کنند.
آمریکایی ها و اروپایی ها هرگز بازداشت نمی شوند و اگر هم بازداشت شوند برای چند ماه محاکمه نمی شوند، اما اتباع کشورهای شرق آسیا از جمله فیلیپینی ها در معرض سیاستهای ظالمانه سعودی ها قرار دارند به طور مثال سعودی ها یکی از اتباع فلسطینی را به مدت چهار سال به زندان انداختند بعدها مشخص شد که این فرد خطایی مرتکب نشده است.
همچنین منابع وابسته به مخالفان از بازداشت 40 مسلمان شیعی از سال 1988 تا1993 بدون هیچ محاکمه و تهمتی پرده برداشته اند. آنچه پلیس دینی سعودی ها نامیده می شود به زمان بازداشت که نباید از 24 ساعت فراتر برود، توجهی ندارد.
هیچ اقدامی برای مطلع کردن خانواده بازداشت شدگان انجام نمی شود حتی سفارتخانه و کنسولگری های خارجی نیز هنگامی که یکی از اتباع آنها بازداشت می شوند، با گرفتاری زیادی روبرو هستند؛ زیرا بارها باید موضوع را پیگیری کنند اما گوش شنوایی از سوی سعودی ها وجود ندارد.
منابع وابسته به مخالفان بر این اعتقادند که هنگامی که شخصی در عربستان بازداشت می شود سرنوشت مجهولی پیدا می کند.
شکنجه امری متداول است از جمله این شکنجه ها محروم کردن از خواب و به کارگیری شوک برقی است و اخباری درباره مرگ زندانیان از این سیاه چالهای سعودی مخابره می شود به ویژه گزارشهای سازمانهای حقوق بشری در سال 1993 به مرگ افراد زیر شکنجه اشاره داشته است.
دستگاه قضایی عربستان به داد کسی نمی رسد، محاکمه ها در جلسات بسته برگزار می شود و وکلا بیشتر نقش مترجم را برای بازداشت شدگان دیگر کشورها ایفا می کنند و میزان مجازاتها بر اساس تابعیت این افراد متفاوت است و معمولا برخورد شدیدتری با خارجی ها می شود.
استقلال و شفافیت دستگاه قضایی سعودی دروغی بزرگ است و خانواده حاکم در دستگاه قضایی از امتیازات ویژه ای برخوردارند و بر همه امور سلطه دارند به طور مثال هیچ قاضی حق صدور حکم بازداشت برای شاهزادگان را ندارد و اگر یکی از شاهزادگان گناهی مرتکب شود قاضی نظر اطرافیان پادشاه را جویا می شود و موضوع تجاوز به زنان هندی از سوی شاهزادگان در سال 1994 از یادها محو نشده است.
رژیم سعودی در حالی دم از نداشتن زندانی سیاسی می زند که این دروغی بزرگ است. هر فردی که بدهی خود را از شاهزادگان طلب کند مفسد فی الارض لقب می گیرد.
فعالان حقوق بشری بازداشت و به شدت شکنجه می شوند، عدالت و محاکمه برای آنها جایی ندارد.به محض اینکه کسی خواهان اصلاحات باشد به زندان انداخته می شود.
در عربستان هم اکنون تجارت مواد مخدر، دزدی از آپارتمانها، ویلاها و فروشگاهها به موضوعی عادی مبدل شده است. شهروند عربستانی در روند سیاسی جایی ندارد.
انتخاباتی در سطح ملی، منطقه ای، شهرداری برگزار نمی شود، هیچ اتحادیه و جمعیتی وجود ندارد ، آزادی بیان بی مفهوم است. خانواده سعودی بر همه چیز احاطه دارد و قدرت را با توده مردم تقسیم نمی کند.
درعربستان کلمه ای منفورتر از دموکراسی وجود ندارد و خاندان سعودی آنرا واژه ای نامانوس و مخالف قرآن کریم می دانند و معتقد به چنین نظامی نیستند.
پایان پیام/
نظر شما