خبرگزاری شبستان: سناریوی 11 سپتامبر و به اصطلاح حمله تروریستی به نیویورک را باید نقطه عطفی در سیاست خارجی ایالات متحده دانست که اثرات آن در سیاستهای پنتاگون و کاخ سفید کماکان بروز و ظهور دارد. بیتردید حمله به عراق و افغانستان و سایر حملات پیشدستانه آمریکا معلول این سناریو بود و در ادامه این سناریو کلید خورد. شاید اگر بتوان جنگ سرد را مهمترین تحول تأثیرگذار بر تاریخ معاصر سیاست خارجی ایالات متحده دانست، سناریوی 11 سپتامبر دومین نقطه عطف تاریخ دیپلماسی آمریکا بود که دکترین سیاست خارجی این کشور را از مبارزه با کمونیسم، به مبارزه با تروریسم تغییر داد و پای آمریکا را به نقاط مختلف جهان از خاورمیانه و خلیج فارس گرفته تا شاخ آفریقا باز کرد. در جریان سناریو 11 سپتامبر مسلمانان به عنوان متهم اصلی شناخته شدند و دور جدیدی از اسلام هراسی (islamophobia) در غرب کلید خورد.
پس از آن هر ساله و خصوصا همزمان با 11 سپتامبر شاهد مظاهر مختلف اسلام ستیزی در غرب و خصوصا ایالات متحده هستیم که بسیاری مواقع توسط سازمانهای دولتی سازماندهی میشود و از قرآن سوزی تا اهانت به حضرت رسول (ص) را شامل میشود. اما امسال این رخداد به نحوی آشکارتر و البته موهنتر رخ داد. انتشار فیلم موهن به نبی مکرم اسلام (ص) که توسط یک کارگردان آمریکایی ساخته شده بود، خشم صدها میلیون مسلمان را در جهان به دنبال داشت.
اما دامنه این اهانتها که سازمان دهی شدهتر از هر زمان دیگری به نظر میرسید به ایالات متحده ختم نشد و در قالب کاریکاتورهای موهن در فرانسه و سپس اسپانیا هم ادامه پیدا کرد. دومینوی اهانت به حضرت رسول (ص) حکایت از آن داشت که طراحان این اقدامات ضد اسلامی اهدافی مهم را از به سخره گرفتن اعتقادات یک و نیم میلیارد مسلمان جهان دنبال میکنند و تعمدا در پی به خشم آوردن مسلمانان هستند.
هرچند که جای پای دولتهای آمریکا در بسیاری از این اقدامات موهن و هتاکانه علیه اسلام و مسلمانان آشکار بوده است، اما در شرایط کنونی یقینا این اقدام به ضرر دولت اوباما بود و نمیتوان حداقل این اقدام موهن را به دولت وی منتسب کرد. در حالی که اندکی بیش تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی نمانده است، اوباما تلاش دارد که از هرگونه اقدام تجدید نظر طلبانه که وضع موجود را بر هم میزند، خودداری و سیاست حفظ وضع موجود را دنبال کند. لذا به نظر میرسد که این حرکت توسط رقبا و دشمنان اوباما طراحی شده و کلید خورده است. به طور اخص نومحافظه کاران و صهیونیستهایی که از رامنی حمایت میکنند، از پتانسیل و در عین حال انگیزه کافی برای دست زدن به این گونه اقدامات برخوردارند. بیتردید رژیم صهیونیستی از برخی سیاستهای اوباما به شدت ناراضی است. نحوه تقابل ایالات متحده با بیداری اسلامی یکی از مهمترین مسائلی است که موجبات نارضایتی تلاویو را فراهم ساخته است. صهیونیستها چه پیش از سقوط دیکتاتورهای عربی و چه پس از آن سیاست دیگری را از کاخ سفید انتظار داشتند. آنها خواهان آن بودند که آمریکا به هر نحو ممکن از سقوط دیکتاتورهایی نظیر مبارک ممانعت به عمل آورد. پس از سقوط دیکتاتورها هم صهیونیستها پیروزی اسلامگرایان را بر نمیتابیدند و از دولت اوباما میخواستند به هر نحو ممکن از روی کار آمدن اسلامگرایان جلوگیری کند.
موضوع دیگر مسأله برنامه صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی بود که اساسا خط قرمزهای دولت اوباما با صهیونیستها فاصلهای محسوس داشت و دولت اوباما بر خلاف خواست صهیونیستها حاضر نبود غنی سازی اورانیوم در ایران را به عنوان خط قرمز بپذیرد.
همین تفاوت در استراتژیها؛ فاصله واشنگتن و تلاویو را به نحو قابل ملاحظهای تشدید کرد. تا جایی که میتوان ادعا کرد که سردی موجود در روابط اوباما و نتانیاهو در سالهای اخیر بیسابقه بوده است. طفره رفتنهای دو طرف از دیدار با یکدیگر شاهدی متقن بر این ادعاست. بیتردید به واسطه همین اختلاف نظرهای آشکار است که نتانیاهو صراحتا از میت رامنی، نامزد جمهوریخواهان اعلام حمایت و لابیهای صهیونیستی را در آمریکا به نفع کاندیدای جمهوریخواه فعال کرده است.
اما برای پیبردن به دلایل انتشار فیلم موهن به رسول اعظم (ص) توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد. بررسی فضای سیاسی جامعه آمریکا نشان میدهد که اساسا این فیلم نمیتواند تأثیر چندانی بر روند انتخابات آتی ریاست جمهوری ایالات متحده داشته باشد. به واقع فاصله دموکراتها با جمهوریخواهان به قدری است که بعید به نظر میرسد رامنی حتی با وجود انتشار فیلم موهن و تبعات سنگین آن برای دولت اوباما، شانسی برای پیروزی در انتخابات داشته باشد. خصوصا که رأی دادن به رئیس جمهور مستقر در آمریکا، الگوی غالب در جامعه سیاسی این کشور محسوب و رقابت با رئیس جمهور مستقر، تلاشی تقریبا مذبوحانه تلقی میشود. لذا این فرضیه که فیلم موهن با هدف به شکست کشاندن اوباما در انتخابات ریاست جمهوری منتشر شده است، قابل اثبات نیست.
تحلیل دیگری که وجود دارد این است که انتشار فیلم موهن با هدف تأثیرگذاری بر سیاستهای اوباما در دور بعدی ریاست جمهوری وی انجام شده است. به واقع مخالفان وی که از پیروزی در انتخابات پیش روی ناامید هستند با هماهنگی صهیونیستها، میکوشند که حداقل با وارد کردن فشار بر اوباما، امتیازات بیشتری از او اخذ و در مواردی نظیر برنامه هستهای ایران و تشدید تقابل با بیداری اسلامی تضمینهایی دریافت کنند. اما با توجه به اینکه اوباما نشان داده است که در تاکتیکهای خود غالبا تجدید نظر نخواهد کرد، این تحلیل را هم نمیتوان قرین به واقعیت ارزیابی کرد. به همین خاطر رقبای اوباما میدانند که وی حتی با انتشار فیلم موهن هم از سیاستهای کنونی خود کوتاه نخواهد آمد. سیاستهای داخلی و خارجی اوباما در 4 سال گذشته این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
اما در این میان یک سری تحلیلها وجود دارد که ناظر بر وقوع رخدادی بزرگ در ایالات متحده از جنس 11 سپتامبر است. با این نگاه حادثهای بزرگ در آمریکا رخ خواهد داد و این حادثه که میتواند انفجاری عظیم یا ترور یکی از بلندپایه ترین مقامات آمریکا باشد، به مسلمانان نسبت داده میشود و زمینه برای فشار بر جهان اسلام تجدید میشود.
اقل کارویژه این حادثه بزرگ تشدید وفاق در آمریکا و حتی غرب است. در شرایطی که ساختار موزائیکی و متکثر ایالات متحده زمینه را برای وجود شکافهای متعدد فراهم کرده است، این حادثه و وفاق اجتماعی پس از آن میتواند شکاف موجود را برای مدتی پر و وحدت را در جامعه آمریکا تقویت کند.
حتی در اروپا هم این حادثه میتواند موثر باشد. تصور وجود دشمنی مشترک که همواره به دنبال ضربه زدن به غرب است، همگرایی اجتماعی را در قاره سبز تشدید خواهد کرد. تا پیش از این، جامعه شناسان غربی مدعی بودند که بسیاری از شکافها نظیر شکاف مذهبی در جامعه اروپایی و آمریکایی کاملا از بین رفته است، اما درگیریهای مذهبی اخیر در ایرلند نشان داد که پتانسیل منازعات مذهبی به سبک قرون وسطایی میان پروتستانها و کاتولیکها کاملا وجود دارد. همچنین با وجود بحرانهای اقتصادی در اروپا، فاصله طبقاتی در برخی کشورهای عضو اتحادیه به نحو محسوسی تشدید شده است که موجبات نارضایتی شدید مردمی را فراهم کرده است. به واقع در شرایطی که بسیاری از شکافهای خفته اجتماعی در غرب و اروپا در حال بیدار شدن و سرباز کردن است، حادثه بزرگ میتواند شکافها را حداقل برای مدتی پوشش دهد. اساسا این تئوری همواره تصدیق شده است که حوادثی نظیر سیل، زلزله، جنگ و کلا حوادثی که عمومیت دارد و بخش گستردهای از یک جامعه و حتی قسمتی از جهان را در بر میگیرد، نه تنها وفاق اجتماعی را کاهش نمیدهد، که سبب افزایش آن نیز میشود.
برخی معتقدند که به صورت اخص، ترور اوباما میتواند مصداقی مناسب برای این حادثه بزرگ باشد. تروری از جنس ترور جان اف کندی که هیچگاه ابعاد پشت پرده آن افشا نشده و به نقطهای تاریک در عرصه سیاست آمریکا بدل میشود. پیش از این هم برخی از گروههای صهیونیست بر لزوم ترور اوباما و حتی امکان آن تأکید ورزیده بودند چرا که به باور آنها اوباما آنطور که باید و شاید در خدمت اسرائیل نبوده است و به شیوه مألوف دیگر روسای جمهور آمریکا، امنیت و منافع اسرائیل را بر منافع ملی ایالات متحده مقدم ندانسته است. موضوعی که طرح ترور اوباما را روی میز صهیونیستها قرار داده است. در خصوص ترور کندی هم بسیاری معتقدند که موساد و معاون وی، لیندون جانسون، در این ترور دخالت داشتهاند و حتی مدیریت عملیات ترور بر عهده موساد بوده است. ظاهرا کندی به شدت با برنامه هستهای اسرائیل و تلاش صهیونیستها برای دستیابی به بمب اتم مخالف بوده و همین موضوع به عامل اصلی ترور وی بدل شده است. در آن مقطع صهیونیستها با به قدرت رساندن جانسون توانستند مسیر را برای رسیدن به اهداف خود هموار سازند. لذا به نظر میرسد صهوینیستها در حال حاضر هم از نگیزه کافی برای ترور اوباما برخوردارند. به واقع پیشنهاد ترور رئیس جمهور آمریکا ناشی از مواضع ضدصهیونیستی او نیست بلکه ناشی از عدم برآورده شدن انتظارات اسراییلیهاست. در حال حاضر نیز به نظر میرسد که به قدرت رسیدن جو بایدن، معاون اوباما که قرابت بیحد و حصری با صهیونیستها دارد، میتواند دغدغههای اسرائیل را در کاخ سفید، بر منافع ملی آمریکا مقدم کند. لذا برخی معتقدند که بخش بعدی این سناریو، پس از انتشار فیلم موهن و به تبع آن خشم مسلمانان، ترور اوباما توسط محافل صهیونیستی و سپس نسبت دادن آن به مسلمانان و زمینه سازی برای حمله مجدد به جهان اسلام است.
در این میان قدر متیقن سناریو اهانت به حضرت رسول، انتظار حادثهای بزرگ است. این حادثه بزرگ چه ترور اوباما باشد و چه رخدادی از جنس 11 سپتامبر، هدف فشار بر جهان اسلام و تشدید اسلام هراسی را دنبال میکند. به نظر میرسد که حلقه مقاومت موجود در جهان اسلام شامل، جمهوری اسلامی، سوریه و حزب الله مهمترین اهداف این سناریو آمریکایی- صهیونیستی باشند. هر چند که هدف قرار گرفتن سوریه با توجه به رخدادهای اخیر و عجز غرب از ایجاد تغییر در دولت این کشور، محتملتر به نظر میرسد.
پایان پیام/
هرچند که نقش دولتهای آمریکا دراهانتها علیه اسلام آشکار بوده است، اما در شرایط انتخابات این اقدام به ضرر دولت اوباما بود، لذا احتمالا حرکت اخیر توسط نومحافظه کاران و صهیونیستهای طرفدار رامنی کلید خورده است.
کد خبر 182109
نظر شما