زوایای سه گانه نظریه کرامت در اسلام

رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی با تشریح نظریه "کرامت انسان از دیدگاه اسلام" گفت: ورود به بحث فقهی کرامت، بدون در دست داشتن "نظریه اسلامی کرامت" نتایجی سردرگم به بار خواهد نشاند.

به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، حجت الاسلام احمد مبلغی، در نشستی علمی تحت عنوان "صیانت از کرامت انسانی" در قم خاطرنشان کرد: تا زمانی که نظریه کرامت ارائه و مطرح نشود و یک رؤیت نسبت به کرامت پدید نیاید، نمی توان در فقه راه به جایی روشن برد.


رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی گفت: نظریه پردازی نسبت به کرامت را باید بر اساس پرداختن به سه سؤال علمی شکل بدهیم، وی گفت: سؤال از "نوع اتصاف انسان به کرامت" ، سؤال از "وقوع انحصار و یا عدم انحصار کرامت به اسلام" و سؤال از "تشکیکی بودن یا نبودن کرامت در اسلام"، سه سؤالی هستند که باید به آن ها به صورت دقیق پاسخ بدهیم تا نظریه کرامت شکل گیرد.

 

وی، در زمینه سؤال از نوع اتصاف انسان به کرامت گفت: با سه فرضیه مواجه هستیم که باید با بررسی دقیق، یکی از آن ها انتخاب شود و آن اینکه آیا انسان دارای کرامت به "نحو اطلاق" است یا به "نحو اشتراط " و یا "به نحواصالت" ؟

 

حجت الاسلام مبلغی تصریح کرد: کرامت به نحو اطلاق یعنی این که کرامت ذاتی انسان بوده و امری غیرقابل تفکیک از وی می باشد. اصحاب این نگاه ممکن است بگویند وقتی قرآن کریم می گوید " لقد کرمنا بنی ادم" یعنی فرزندان آدم به عنوان فرزندان آدم ( و نه به عنوان کسانی در شرائط فکری و یا عملی خاص قرار گرفته اند) داری کرامتی هستند که ذاتی آن هاست.

 

وی اظهار داشت: کرامت به نحو اشتراط به این معنا است که کرامت در ابتدا به صورت بالقوه در انسان موجود است، ولی فعلیت آن مشروط به امری مانند ایمان و یا اخلاق و... است. و طبعا این دیدگاه باید "لقد کرمنا بنی آدم" را ناظر به کرامت بالقوه بدانند که فعلیت آن مشروط به فراهم آوردن اندیشه ها واقداماتی می باشد.

 

حجت الاسلام مبلغی گفت: کرامت به نحو اصالت به این معناست که کرامت ذاتی انسان نیست ولی به صورت حداکثری در او وجود دارد و امری اصیل برای او می باشد و طبعا آیه یا به معنای کرامت نوعیه برای انسان است یا به این معناست که همه انسان ها از اول کرامت دارند ولی موانعی ممکن است بعدا بیاید و آن را از بین ببرد.

 

 رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی با اشاره به این که فرضیه "اصیل انگاری کرامت" از یک طرف همانند فرضیه "مطلق انگاری کرامت" است، و از طرف دیگر همانند فرضیه "مشروط انگاری کرامت" گفت: از این حیث که معتقد است که از اول در انسان، کرامت وجود دارد همانند فرضیه اول است و از این حیث که به زوال آن در شرائطی می اندیشد همانند دومی است.

 

وی گفت: فرق دو فرضیه اصیل انگار و مشروط انگار نیز در این است که اصیل انگاری تحقق کرامت را با موانعی مواجه می بیند در حالی که مشروط انگاری اصل تحقق کرامت را در گرو شرائطی تعریف می کند.

 

رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس در باره سؤال از "انحصاری بودن یا نبودن کرامت به اسلام" گفت: این زاویه از بحث خیلی مهم است و آن این است که آیا کرامت فقط در دایره اسلام شکل می گیرد (و مخصوص مسلمان و یا حتی مومن است) و یا فراتر از اسلام، شامل همه انسان ها می شود؟

 

وی در این خصوص اظهار داشت: در نظریه پردازی نسبت به کرامت بر اساس دیدگاه اسلامی باید این زاویه به دقت بحث شود.

 

وی با اشاره به آیه "ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع وبیع وصلوات ومساجد"، (که آیه امتنانی است ) گفت: شاید بر اساس این آیه، بتوان گفت که کرامت اینگونه نیست که تحقق آن اختصاص و انحصار نسبت به مسلمانان داشته باشد، که این بحث نیازمند بررسی هایی عمیق می باشد.

 

رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی افزود: زاویه سوم از بحث این است که آیا کرامت امری بسیط و یکسانی از نظر اسلام مطرح است و یا ذومراتبی است، یعنی می شود ما فرد اکرم و جامعه اکرم داشته باشیم؟ و نیز باید روشن کنیم اگر کسی اکرم بود یعنی حقوق مادی بیشتر دارد یا اینکه صرفا به کرامت در نزد خداوند تفسیر می گردد؟

 

مبلغی گفت: اینها بحث های مهمی است که چون آن ها را به حال خود رها کرده ایم، نظریه ای در این باب شکل نگرفته است، از آنجا که کرامت وصف انسان است و انسان فعل خداوند است ارائه نظریه در این باب نظریه ای کلامی خواهد بود.

 

حجت الاسلام مبلغی تصریح کرد: کرامت در منظومه علوم فقهی را می توان در چارچوب علوم فلسفه فقه، تاریخ فقه، دانش اصول، خود فقه و جامعه شناسی فقه مورد مطالعه قرار داد.

 

وی افزود: نظریه کرامت در اسلام، یک نظریه کلامی است و هر نظریه و مبنای کلامی که راه به فقه می برد وسایه تاثیرگذاری بر فقه یا استنباط می گذارد می تواند به عنوان مبنا یا نظریه کلامی در فلسفه فقه مورد بحث قرار گیرد.

 

بنابر گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، وی با اشاره به ضرروت بحث های فقهی، تاریخی و مبتنی بودن کشف بسیاری از حقایق فقهی بر بررسی تاریخی ادامه داد: در مطالعه تاریخی ذهن معطوف به این است که کرامت در گذر زمان در درون فقه چه تطوراتی را از سرگذرانده و چه زمانی بروز و یا افول داشته است و یا در ابتدا کرامت در فقه حضور قوی تری داشته ولی بعد کم رنگ شده است یا حقیقت بر عکس این می باشد؟

 

وی اظهار داشت: مطالعه جامعه شناختی نسبت به کرامت این است که ما به درون جامعه برویم و ببینیم وضعیت حاصل از فقه در زمینه کرامت چه حضوری در جامعه داشته و تاثیراتی را در کنش و واکنش در قبال مسائل جامعه بر جای گذاشته است؟


پایان پیام/
 

کد خبر 177663

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha