خبرگزاری شبستان: مسجد جامع خرمشهر در کنار مسجد جامع سونگرد و مساجد جامع گیلانغرب، سرپل ذهاب، قصرشیرین و...، مساجدی بودند که در دوران دفاع مقدس با قرار داشتن در خطوط مقدم جبههها علاوه بر نقش جذب و ساماندهی نیروها و کمکهای مردمی، گنبد و بارگاه خود را چون سنگری در برابر گلولههای دشمن قرار میدادند.
مسجدی که همه خرمشهر بود
مسجد جامع خرمشهر یکی از شناخته شدهترین مساجد دوران دفاع مقدس است. شهید آوینی این مسجد را همه خرمشهر دانسته چرا که با شکستن خطوط دفاعی آن در شامگاه 4 آبان ماه 1359 خونین شهر سقوط کرد و مقاومت 34 روزه مردمیاش درظاهر به پایان رسید.
ایاد برامزاده یکی از رزمندگان ایام مقاومت خرمشهر است که دقایقی با وی در خصوص نقش مسجد جامع در مقاومت 34 روزه مردم این شهر و همچنین سایر مقاطع دفاع مقدس گفتگو کردیم. این رزمنده جانباز در این مورد میگوید: در روزهای مقاومت تمامی حرکات و اقدامات به این مسجد ختم میشد. هر کس خانهاش را از دست میداد به مسجد میآمد. هرکس زخمی میشد به مسجد میآمد. مدافعان برای ساماندهی و تجدید قوا به مسجد میآمدند. هر کس دنبال گمشدهای میگشت به مسجد میآمد.
برامزاده روزهایی را به خاطر میآورد که همدلی مردمی گرد سنگری به نام مسجد جامع حماسههای ماندگاری را خلق کرده بود. وی در ادامه بیان میدارد: آن زمان مردم همدلی زیادی نسبت به هم داشتند و خوب یادم میآید که برخی از تجار بازار صفا، کلید مغازه خود را به آیتالله موسوی امام جماعت مسجد جامع میدادند تا ایشان هر طور که بخواهند از کالاهای آنها برای رفع نیاز مدافعان و سایر مردم استفاده کنند. خیلی از مردم عادی هم بنزین اتومبیلهای خود را در اختیار ما قرار میدادند تا برای درست کردن بمبهای آتشزا و موارد دیگر استفاده کنیم. این کار آنها در حالی صورت میگرفت که این سوخت را برای اتومبیلهای خود نیاز داشتند ولی کمک به مقاومت را به خانوادههای خود ترجیح میدادند.
اما صرف نظر از آغازین روزهای دفاع مقدس که مصادف با مقاومت مردمی در خرمشهر بود. مسجد جامع در سراسر جنگ تحمیلی نیز مامن و ماوای رزمندگانی به شمار میآمد که در این مکان مقدس گردهم آمده یا خود را برای عملیاتهای مختلف آماده میکردند. برام زاده در این خصوص میگوید: در اثنای جنگ نیز بارها و بارها مسجد جامع خرمشهر مورد اصابت گلولههای دشمن قرار گرفت چنانچه در یک مورد، یک خمپاره از قسمت باز مناره به صحن میافتد و هشت رزمنده را در صفوف نماز جماعت به شهادت میرساند. البته آمار شهدا بیش از این بود، چرا که عدهای نیز در بیمارستان به شهادت رسیدند.
شهید محمد جهانآرا، شیخ شریف قنوتی و آیتالله سیدمحمدتقی موسوی به عنوان امام جماعت مسجد جامع، سه بزرگمردی هستند که نامشان با نام این مسجد عجین شده و آن طور که که برامزاده میگوید، این سه به همراه مسجد جامع، دژ مستحکمی در برابر متجاوزان بعثی تشکیل داده بودند به گونهای که 34 روز با کمترین امکانات در برابر تیپهای زرهی دشمن مقاومت میکنند.
مسجد جامع سوسنگرد، قلب تپنده شهر
به زعم بسیاری از رزمندگان، مسجد جامع سوسنگرد از تاثیر گذارترین مساجد دوران دفاع مقدس است. سوسنگرد شهری است که طی جنگ تحمیلی دوبار اشغال شده و اگر در برخی تقویمهای تخصصی دفاع مقدس میبینیم که برای آزادسازی این شهر دو روز تعیین شده به همین دلیل است.
بار اول، یعنی در اولین روزهای شروع جنگ، نیروهای بعثی از شهر گذر کرده و با تعیین فرمانداری برای آن، به عمق خوزستان یعنی حوالی شهر اهواز پیشروی میکنند. اما بار دوم به دلیل مشاهده مقاومت مردم سوسنگرد که باعث متواری شدن فرماندار انتصابی بعثیها شده بود، متجاوزان قصد اشغال محله به محله و کوچه به کوچه شهر را میکنند. اینجاست که حماسه مسجد جامع این شهر به وقوع میپیوندد.
26 آبان 1359 سالروز آزدسازی سوسنگرد از چنگال ارتش بعث عراق است. محاصره و اشغال تدریجی این شهر که بعد از ورود مجدد ارتش عراق به دشت آزادگان از نیمه دوم آبان آغاز شده بود، طی روزهای 24 تا 26 این ماه به اوج خود میرسد که در این روز با درایت مقام معظم رهبری به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع و همچنین رشادت شهید چمران، سوسنگرد بعد از چندین روز مقاومت شدید مدافعانش، رهایی یافته و رزمندگان با شکستن حلقه محاصره، خود را به جمع اندک مدافعان شهر میرسانند.
این بین اما مسجد جامع، همانند سنگری مستحکم عمل میکند که در روزهای مقاومت، پادگان اصلی مدافعان سوسنگرد را تشکیل میدهد. داستان این مسجد همانند مسجد جامع خرمشهر است که به گفته سید محمد علی موسوی از اهالی سوسنگرد و یکی از شاهدان عینی هجوم ارتش بعث عراق، تمامی امور شهر در روزهای مقاومت به مسجد جامع سوسنگرد ختم میشد. موسوی درباره این میگوید: وقتی که در اولین روزهای مهر سال 59 گوله های توپخانه دشمن برخی از نواحی شهر را مورد هجوم قرار دادند، خانواده ما همان کاری را انجام دادند که همه مردم شهر در فکرش بودند؛ پناه بردن به مسجد جامع...
موسوی در تشریح نقش مسجد جامع سوسنگرد در ایام مقاومت بیان می کند: آن روزها اگر به مسجد جامع میرفتی، این محیط کوچک را به سه قسمت تقسیم شده مییافتی که یک قسمت آن برای آموزش نظامی نیروها استفاده میشد و یک قسمت برای برپایی نماز جماعت و قسمت سوم برای مجروحین حملات وحشیانه بعثیها.
کمتر از 100 مدافع بومی و غیر بومی شهر با ابتدایی ترین سلاحها سعی در ایستادگی در برابر دو تیپ هوابرد و کماندویی عراق با محوریت مسجد جامع برمیآیند. خانه به خانه و کوچه به کوچه مقاومت شدیدی آغاز می شود که این میان مسجد جامع پناهگاه مجروحین و سالخوردگان قرار می گیرد، حسینی مقدم از مدافعان سوسنگرد در این خصوص میگوید: تعداد ما در برابر آنها بسیار کم بود. عراقی ها صبح میآمدند و شب عقب نشینی میکردند. مسجد جامع از نقاط امن به حساب می آمد که مجروحین را در صحن آن و همچنین شهدا را در خانه های مجاورش قرار میدادیم. خود مسجد هم مکانی بود برای بازیابی قوای روحی ما که برخی از مواقع به آنجا پناه میبردیم و برای مقاومت مجدد آماده میشدیم.
صحن مسجد جامع سوسنگرد آن روزها پذیرای شهدا و زخمی های بسیاری بود که به گفته حسینی مقدم حتی دو زخمی عراقی نیز در زمره آنها پذیرفته شده و توسط پرستاران ایرانی مداوا میشدند. این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه میدهد: وقتی به مسجد میرفتیم گویی تاریخ تکرار شده و باز به روز عاشورا رسیدهایم. مسجد پر بود از زخمی هایی که در سراسر صحنش قرار گرفته بودند. روز آخر مقاومت یعنی در 26 آبان دیگر همه جای شهر را از دست داده بودیم، اما هنوز خیابان منتهی به مسجد جامع در دست ما بود.
آن طور که شاهدان عینی چون موسوی و حسینی مقدم اذعان میدارند، مدافعین مسجد جامع به عنوان آخرین دژ مقاومت شهر که در ساعات پایانی محاصره به یک سوم تقلیل یافته بودند، هر لحظه حلقه محاصره را تنگ تر میدیدند تا اینکه در صبح روز 26 آبان 1359 به ناگاه جهت شلیک عراقی ها تغییر مییابد و جاسم سیاحی، یکی از مدافعان شهر خبر میرساند: " دکتر چمران و نیروهایش از روستای ابوحمیظه به دشمن حمله کردهاند".
حسینی مقدم در خصوص حوادث آن روز می گوید: با هجوم نیروهای جنگهای نامنظم شهید چمران که رزمندگانی از ارتش و سپاه و نیروهای مردمی نیز آنها را همراهی می کردند، شهر در عرض چند ساعت از لوث وجود دشمن پاک می شود. مسجد جامع همچنان ایستاده بود و بسیاری از نیروهای تیپ مخصوص کماندویی عراقی حسرت قدم گذاشتن به صحن ملکوتی آن را به گور بردند. شهر به کلی به دست نیروهای ایرانی آزاد میشود و گلبانک تکبیرشان از گلدستههای مسجد جامع سوسنگرد به گوش میرسد.
مساجد جبهههای غرب و شمالغرب
1354 کیلومتر مرز مشترک ایران با عراق باعث شده بود تا 5 استان و شهرهای متعددی از کشورمان مستقیما درگیر آتش جنگ شوند. صرف نظر از جبهههای جنوب که خرمشهر و سوسنگر دو نقطه از آن به شمار میروند. در مرزهای غربی و شمالغربی نیز بودند شهرهای بسیاری که مورد هجوم نیروی زمینی دشمن قرار گرفتند.
میرزا محمد پیرو از رزمندگان دوران دفاع مقدس و نیز فرماندار کنونی سرپل ذهاب که متولد گیلانغرب است و در طی جنگ تحمیلی نیز در قصرشیرین حضور داشته، طی گفتگویی با ما در خصوص محوریت مساجد این سه شهر در هنگام هجوم دشمن بعثی بیان داشت: صفت "مقدس" برای دفاع ملت ایران در برابر دشمن متجاوز به این دلیل است که این جنگ از پشتوانههای دینی برخوردار بود و به این لحاظ در چنین جنگی مساجد به عنوان مقدسترین اماکن یک جامعه اسلامی اصلیترین نقش را در آن ایفا کردند.
وی که خود نیز حضور در خطوط مقدم جبههها را تجربه کرده است، با بیان خاطره جالبی از تجمع مردمی در مسجد جامع گیلانغرب ادامه میدهد: در طی جنگ یک بار شهید محراب آیت الله اشرفی به گیلانغرب آمدند و از آنجایی که مساجد محلی برای اجتماع رزمندگان و عموم مردم به شمار میآمدند در مسجد جامع این شهر سخنرانی کردند. جمعیت زیادی در این مسجد جمع شده بودند که به ناگاه برق رفت. اتفاقا کنار ایشان وزیر وقت نیرو نیز حضور داشت که با قطع شدن برق فازمتری را از جیبش درآورد و همان لحظه مشکل برق را حل کرد. کاری که باعث شد آیت الله اشرفی از ایشان تجمید کرده و بگوید: باید همه مسئولان نظام ما این گونه از هنرهای گوناگون برخوردار باشند.
گیلانغرب را دومین شهر مقاوم کشورمان در دوران دفاع مقدس نام نهادهاند که به گفته پیرو اغلب مقاومتهای مردمی در این شهر از طریق مسجد جامع و سایر مساجد آن شکل میگرفت به گونهای که مردم این شهر با کمترین امکانات آن چنان مقاومتی در برابر متجاوزان انجام دادند که آنها را مجبور ساختند جرات ورود به شهر را پیدا نکنند.
بقعه احمد بن اسحاق قمی اشعری در سرپل ذهاب نیز یکی دیگر از اماکن مقدسی است که به دلیل تقدس بارگاه آن، مدفن این یار امام حسن عسکری(ع) در زمان جنگ چون مسجدی محل اجتماع رزمندگان و برپایی نماز جماعت به شمار میآمد. پیرو در این خصوص میگوید: بارگاه احمد بن اسحاق در شهر و مناطق اطراف سرپل ذهاب شناخته شده است و در دوران دفاع مقدس چون سنگری معنوی در برابر دشمن بعثی ایستادگی میکرد. به گونهای که وجود این بقه شانتاژ روحی خوبی برای رزمندگان به شمار میآمد.
"مسجد جامع ارومیه" از دیگر مساجد تاثیر گذار دفاع مقدس است که امیر سیاوش جوادیان، مسئول عملیات نیروی زمینی ارتش در زمان جنگ با اشاره به این مسجد و نیز سایر مساجد شهر ارومیه میگوید: وقتی که رزمندگان در سرمای سخت جبهههای شمال غرب کشور مشغول جنگ با ضدانقلاب و دشمن بعثی بودند، تنها مساجد شهرهای مرزی 200 هزار لباس گرم را به رزمندگان اهدا کردند که چنین تدارکاتی در آن مقطع زمانی واقعا شگفت انگیز بود.
وی در ادامه بیان میدارد: نقش مساجد در دوران دفاع مقدس نقشی انکار ناپذیر و محوری است که علاوه بر جمع آوری کمکهای مردمی در ساماندهی و اعزام نیروهای بسیج نیز فعالیتی چشمگیر داشتند.
جوادیان ادامه میدهد: با توجه به هجوم سراسری دشمن بعثی که از طرف قدرتهای بزرگ حمایت میشد، مسلما اگر همدلی مردم و اعزام نیروهای مردمی در غالب بسیج به جبههها نبود، مقاومت در مقابل چنین دشمنی امکان پذیر نمیشد، بنابراین مساجد اولین پایگاه مردم برای مشارکت در امر جنگ به شمار میآمدند که در این رهگذر نقش خود را به خوبی ایفا کردند.
مساجد مناطق مرزی چه در جبهههای جنوبی، غربی یا شمال غرب کشورمان همواره سنگر مستحکمی به شمار میآمدند که با تمام وجود در برابر دشمن بعثی مقاومت میکردند. چه آن هنگام که صحن و سرایشان محلی برای ساماندهی رزمندگان قرار میگرفت، یا آن هنگام که گنبد و منارهشان نقش سنگری برای ایستادگی در برابر گلولههای دشمن را برعهده میگرفتند، این اماکن مقدس در جای جای کشورمان خار چشم دشمنان بودند و به این سان جای خود را در دفتر تاریخ دفاع مقدس به عنوان اصلیترین سنگر جبهه حق علیه باطل به ثبت رساندند.
پایان پیام/
نظر شما