به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ایثار و شهادت، یادمان شهید حاج محمد ابراهیم همت با عنوان زیبای «خورشید خیبر» در یکصد و چهارمین شماره از ماهنامه فرهنگی تاریخی «شاهد یاران» به کوشش گروه مجلات «شاهد» خواندنی شده است.
این شماره از ماهنامه فرهنگی تاریخی «شاهد یاران» با مروری بر زندگی شهید «حاج محمد ابراهیم همت» انسانی ماندگار در تاریخ میهن اسلامی که مسیر زندگیاش میتواند مشق راه روزمره انسانها باشد، آغاز شده است.
ماهنامه فرهنگی تاریخی خورشید خیبر در ادامه به نحوه شکلگیری تیپ ۲۷ محمد سولالله (ص) در گلف اهواز در گفتو شنود فتحالله جعفری با شاهد یاران پرداخته است.
در یادمان «خورشید خیبر» برشهایی کوتاه از زندگی مشترک این سردار با همسرش از کتاب «ماه همراه بچههاست» نقل شده است. «ژیلا بدیهیان» همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت در برشهایی از این کتاب به آنچه در زندگی خانوادگی یک فرمانده میگذرد، اشاره کرد و به خاطرات زیبای خود که میتواند یک روش و اسلوب خوب برای درست زندگی کردن نسل جوان باشد، توضیح داده است.
گفتوگو با «فتح الله جعفری»، دکتر «محسن پرویز»، «علی زحمتکش»، گفتوگو با «امیر رزاق زاده»، «اکبر عاطفی»، «مجید حامدیان»، «ولیالله همت»، «مجتبی عسگری»، «نصرت الله قریب»، گفتوگو با «محمود امینی»، «اکبر ربانی» و «حمید فرزاد» نیز از محتوای خواندنی این شماره است.
«ماجرای پیدا کردن شهید همت چی بود»، «حاج همت قهرمان جنگ، عملیاتی که هیچگاه اجرا نشد»، «تحلیل شهید همت از چگونگی آغاز جنگ تحمیلی»، «حاج همت به معنای واقعی کلمه یک مرد مدیر بود»، «حاجی بیشتر یک فرمانده فرهنگی بود تا یک فرمانده نظامی»، «ماجرای پنکهای که حاج همت هیچ وقت از آن استفاده نکرد»، «حاج همت مسئول توجیه نظامی نیروها بود»، «حاج همت عاشق بسیجیها بود»، «شهادت برای حاج همت یک هدیه بود»، «دیگر جنگ با من عجین است» برخی عناوین این شماره از ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران هستند.
در بخشی از حاج همت قهرمان جنگ در گفت وگو با امیر رزاقزاده در شاهد یاران میخوانیم: «کار اصلی من روایت جنگ و جمع آوری مستندات بود. متن صحبتهایی که در جلسات انجام میشد را ضبط میکردیم، اسناد و مدارک و سوابق را جمع میکردیم. در کل این مطالب را گردآوری میکردیم تا در تاریخ بماند. اساس کار ما هم این بود که امام فرموده بودند ما نمیخواهیم تاریخ جنگ را امثال کسرویها بنویسند، میخواهیم افرادی که خودشان در خلق جنگ مؤثر بودند این جنگ را بنویسند. البته خودمان هم به این نتیجه رسیده بودیم که نباید تاریخ جنگمان را غربیهای مستشرقشناس بنویسند همانطور که روی پای خودمان ایستادیم و قرار است در مقابل هجمه دشمن و مقاومت کنیم در صدد برآمدیم که بر اساس ایدهای که برگرفته از صدر سلام بود و در مغازی که افراد با پیغمبر همراه شدند یکسری راوی هم وجود داشتند و شروع و حفظ و نگهداری رخدادهای جنگ میکردند تا برای آیندگان بماند. چون الان نقطه پیوند ما با پیامبرمان قرآن است که مکتوبه بر آمدیم که نقطه پیوندی بین گذشته و آینده باشیم و مطالب را ثبت کنیم. بخشی از این کار هم برگرفته از راویان حاضر در واقعه کربلا بو د که توانستند آن فاجعه و مصیبت را ثبت کنند و بعد از ۱۴۰۰ سال به ما برسانند. بر این اساس در دفتر سیاسی سپاه به این نتیجه رسیدیم که باید وقایع دفاع مقدسمان که خ ونهای زیادی به خودش دیده ثبت کنیم. چون این تجربه بسیارارزشمند بود و باید آن ثبت و ضبط میکردیم و اسناد آن را گردآوری میکردیم و در یک گنجینه نگه میداشتیم تا نسلهای آینده از آن بهرهبرداری کنند و آن را الگو و ایده شایستهای باشد برای آیندگانمان تا بتوانند از این تجربه خون بار استفاده کنند. چه در زمینه موارد جهادی و چه در زمینه خلاقیتها و ابتکارات و همچنین در زمینه مدیریت و صنعت و اداره کشور از طرفی هم میتوانست به نوعی بازدارنده باشد برای تعرزات دیگر لذا اولین بار کار را در عملیات «فرمانده کل قوا خمینی ای روح خدا» شروع کرده بودیم. در عملیات طریق القدس هم چند راوی متمرکز در قرارگاه مرکزی داشتیم که اسناد را جمع آوری کردند که حاصلش همین کتاب طریق القدس است که توسط مرکز اسناد سپاه پاسداران منتشر شده است. عملیات فتح المبین، اولین عملیاتی بود که راویها به صورت گسترده در یگانهای عمل کننده هم میرفتند و فقط در قرارگاه مرکزی نبودیم چون حماسهها و مظلومیتها که دو وجه غالب جنگ هم هستند و تولید اشک و لبخند میکنند در یگانها و نیروهای رزمی متبلور میشد. لذا قرار شد یک یا چند راوی در هر یگان مستقر شود و نسبت به ثبت ضبط گردآوری، مصاحبه و مطالب که در جلسات و سخنرانیها عنوان میشد. بعدها من بخشی را ایجاد کردم به عنوان با فرماندهی برای اینکه یک دفعه فرمانده راه یا مسیری میرفت و در آنجا مسائلی را مطرح میکرد که آن دیگر نبود. سرپایی مطالبی را به نیروهایش بچههای اطلاعات عملیات تخریب چند معاونش با فرمانده گردانهایش مطرح میکرد که ما این را گردآوری میکردیم. یا مثلا حرکت نیروها از دو کوهه به سمت خط مقدم که حال و هوای خاصی داشت. یادم هست آن روزها مصادف با دهه فاطمیه بود.»
نظر شما