به گزارش خبرنگار شبستان از شهرستان ملایر، غوغایی در شهر به پا شده است انگار همه لحظه ها به اجبار به سکوتی فرو رفته است و جهان بی ادعا منتظری قدوم فرزندی از جنس نور است تمام انبیا و اولیا به صف ایستاده و منتظر عرشیان و خاکیان منتظرند که زودتر گل بوستان عشق بشکفد سالهاست که منتظر این لحظه اند.
لحظه موعود فرا رسیده در سحرگاه روز جمعه ۱۵ شعبان سال ۲۵۵ هجری آخرین امانت الهی حضرت بقیه الله الاعظم قائم آل محمد (ع) با طلوع خود بر عالمیان جهان را نورباران می‌کند و حضرت ماه متولد می‌شود، ملائک برای تبرک یافتن به او و تلاوت کتب انبیا نزد پدر نمایانگر عظمت این فرزند است که بر ساعد راست او نوشته جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا.
ای حجت خدا، ای عصاره ی سختی های انبیا، ای خاتم اوصیا، ای صاحب بازگشت نورانی، ای چراغ پر نور از اعماق دریاها، ای جانشین با تقوایان و ای نور اوصیا خوش آمدی.
ای نشانه مادگار و یادگار شاخه های طوبی، ای فرزند سدره المنتهی، ای گل خوشبوی بهشتی و جانشین نیکان ماندگار طاهرین مخزن اسرار و انتهای روزگاران توحید اکبر و حجاب عظیم والای پروردگار، ای اتصال زمین و آسمان خوش آمدی.
به یمن قدوم تو به مخلوقات رزق و روزی داده شد و بقای تو بقای دنیاست.
ای حجت خدا ای پناه مومنین و ودیعه گاه علم اولین و آخرین، ختم نشانه های الهی و شخصیتهای محمدی و عترتهای هاشمی ای نور الهی ای یادگار نبأ عظیم و صراط مستقیم، ای جانشین و وارث اسرار نبوت، امامت، خلافت، ولایت، حکومت، عصمت، حکمت و آیات درخشنده خوش آمدی.
قرآن دلیل آشکاری و شهادتی است بر صفات کائناتیت، ای سید اولین و آخرین و اسرار نور از اسم اعظم خوش آمدی.
باز هم نیمه شعبان روز ولادت تو شده آقا جان ... کوچه ها آذین بندان شده. همه جا را ریسه می کشند. اهالی همه محله ها جلوی در خانه هایشان را آب و جارو می کنند. خیابانها چراغانی می شود.
و من چه بگویم. بگویم دلم گرفته. یا بگویم رو سیاهم. یا بگویم منتظرم. در سالگرد ولادت تو که حاضر و زنده ای و امید زمین و زمان، هزار و چهارصد سال است زمان به انتظارت ایستاده آقاجان تو امام زمان من هستی.
ای دلگرمی بی‌پناهان! ای مأوای بال و پر شکستگان! ای چراغ راه گمگشتگان! ای زینت عرش الهی! ای افتخار آل طاها! ای منتقم آل رسول! ای پور زهرای بتول! و ای آخرین از آل یاسین
واقعا چقدر آرزوی دیدارت را دارم مولای انس و جان، یکتا نگار جهان، امید زندگی و مایه حیات، ای بقیه اولیای خدا در زمین، ای ذخیره خاندان وحی، ای آخرین امید سالروز میلادت را جشن می‌گیریم و یکدیگر را غنچه‌های تهنیت نثار می‌کنیم و شکوفه‌های تحیت می‌افشانیم…
بگذار درد و دل کنم و گلایه،
آخر کدام هجران دیر پای تاریخ است که بیش از هزار و صد سال به درازا کشیده، آیا هجران امروز ما به فردای وصال تو نمی‌رسد و درد عالم سوز ما را درمانی نیست!؟
اما خودم پاسخ سوالم را می‌دهم می دانم وعده خدا شدنی است.
بیا و قدم بر چشمان ما گذار… آقا جان بیا که کودکان به جای اینکه لالایی مادران گوش آن‌ها را بنوازد صدای انفجار بمب و موشک در گوش آن‌ها می‌پیچد. بیا تا زمانی که این چشم‌ها در انتظار یوسفش سوی خود را از دست نداده، بیا که دیگر هیچ کودک بی‌گناهی مقابل چشمان مادر، جان ندهد.
ما همچو گدایان سر راهت می‌نشینیم تا با طلعت رشیده خویش، بر زمین و زمان عطر ولایت بپاشی و ما در فضای عطرآگین کرامت تو، جان تازه بگیریم و نماز شکر را به امامت تو برپا کنیم و در برابر رب کعبه خاضع شویم و ویرانی ظلم و آزادی انسان را جشن بگیریم. آدمیان سخت محتاج نجات تو اند،
به یقین روزی خواهی آمد و این هجران را با قدوم بهاریت پایان خواهی داد روزی که آفتاب از کعبه می‌دمد و گل‌های امید شکوفه می‌کند ذوالفقار علی در دست. بر کعبه تکیه خواهی زد و فریادی جهانگیر بر خواهی داشت که: انا بقیه الله المنتقم!
امروز ما برای ظهور تو شهر را آذین بستیم در روز میلادت
عصر انتظار، ولادتت را به جشن گرفته، ای گل نرگس ای یوسف زهرا!
چشمان منتظر ما، خیس از اشک شوق میلاد توست، مهدی زهرا
خجسته باد میلاد دلمان به رنگ نیمه شعبان …!
ای آخرین امید! مباد که دست دلدادگانت، از دامان تو کوتاه بماند… میلادت مبارک
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
فاطمه رحمتی ملایر
نظر شما