به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز 27 شهریور با عنوان دستاورد جنبش تسخیر برای مردم آمریکا به قلم ثمانه اکوان به تحلیل جنبش وال استریت پرداخته است که به شرح زیر است:
امروز دوشنبه هفدهم سپتامبر سال 2012 نخستین سالگرد برپایی جنبش تسخیر والاستریت در پارک زاکوتی در محله منهتن نیویورک است. به راه افتادن جنبش تسخیر والاستریت جزو رویاهای کاله لاسن و میکا وایت، 2 تن از کارمندان مجله ادباسترز در کانادا بود؛ مجلهای با موضوعات هنری که وظیفه اصلی آن استفاده از جایگاههای بازرگانی و رسانهای برای مبارزه با سرمایهداری بوده است. این افراد احساس میکردند آمریکا نیز به قیامهایی مانند قیامهای موجود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیاز دارد. لاسن و وایت به همین دلیل روزی را تعیین کردند، تصویری از یک مشت بسته را که در مقابل والاستریت یعنی قلب تجاری نیویورک بود در پوستر مربوط به جنبش گنجاندند و شعار «تسخیر والاستریت» را نیز برای این حرکت انتخاب کردند و حالا دیگر وقت نشستن و تماشا کردن بود. همین پوستر و فراخوان و این شعار بعد از 17سپتامبر به رویای میلیونها آمریکایی تبدیل شد. یک سال تمام آمریکا در گیر و دار جنبش تسخیر والاستریت بود. چادرها و کمپهای تسخیر مناطق اقتصادی کشور به سرعت در منهتن و سایر شهرها برپا شد، محیطهای دانشگاهی و خانههای اجارهای در بیشتر مکانها رها شد و مردم برای خوابیدن به پارکها و اماکن تسخیر شده شتافتند. کسانی که نمیتوانستند با وجود سرمای هوا در چادرها بخوابند کار کمکرسانی به متحصنان را بر عهده گرفتند و کمکهای مالی و غیرنقدی جمعآوری شده صرف تهیه غذا و امکانات تجمعکنندگان شد. هر کس بنا بر امکانات و هنری که داشت وارد میدان شد و یک جمع چند نفره دانشجویی به سرعت تبدیل به جمعی هزاران نفره شد که سرانجام توانست بعد از چندماه رسانهها را نیز به تسخیر خود در بیاورد. جنبش تسخیر والاستریت جنبشی برای مبارزه با نظام سرمایهداری بود اما گسترش ابعاد آن و جمع شدن و بازگو شدن مشکلات جامعه آمریکا و بعد از آن جامعه بشری، اهداف و ابعاد جدیدی از جنبش را پیشروی معترضان قرار داد که تا امروز در تاریخ ایالات متحده اینگونه بازگو نشده بود. جوانان و دانشجویان برای اعتراض به سیستم اقتصادی و بحران اقتصادی به وجود آمده در جامعه آمریکا به خیابانها ریختند اما در ادامه کسانی را دیدند که در اعتراض به سیستم بانکی ایالات متحده، در اعتراض به بازپرداختهای سنگین وامهای مسکن یا در اعتراض به سیستم وامهای دانشجویی با تمام توان و قدرت و هنر خود به میدان آمده بودند. بزودی در میدان اصلی غوغایی برپا شد. در یک سو معترضان به سیستم سرمایهداری در نزدیکی ساختمانهای والاستریت طبل میزدند و با صدای طبلها، صدای تپیدن قلب جنبش را به سرمایهداران و سیستم سرمایهداری گوشزد میکردند و در سوی دیگر بیخانمانها و فقرا در صف غذا از خاطرات خود درباره اینکه چطور در بحران اقتصادی به وجود آمده خانه و زندگی خود را از دست داده بودند، صحبت میکردند، در گوشهای هم عدهای به نژادپرستی در سیستم اجتماعی آمریکا اعتراض میکردند. با راهپیمایی پل بروکلین و زد و خورد شدید پلیس با معترضان، کمکم رسانهها نیم نگاهی به تجمع بر پا شده در پارک کردند و با دستگیر شدن حدود 1700 نفر از معترضان نگرانی از کشیده شدن این اعتراض به سایر شهرها و ایالات آمریکا بالا گرفت. حالا دیگر «بلومبرگ» شهردار نیویورک خط اول سیستم تهاجم به معترضان را ساماندهی میکرد و پلیس و شرکتهای خصوصی و حقوقی راهبری انواع مبارزات با این نوع اعتراضات را بر عهده گرفتند. جنبش تسخیر والاستریت اما جنبشی مادی برای تسخیر مکانی فیزیکی نبود. جنبشی بود که قصد داشت اعلام کند شرایط اصلی جامعه آمریکا، چیزی که در رسانههای وابسته به نظام سرمایهداری بیان میشود نیست. مردم به دنبال حقیقت درباره چگونگی ایجاد شدن این نوع تبعیضها در سیستم اجتماعی و اقتصادی بودند که به رسانهها رسیدند. در واقع جنبش تسخیر والاستریت ارائهدهنده کیفرخواستی جدی از طریقه برخورد نظام سرمایهداری و رسانههای تحت حاکمیتش با تودههای مردم بود، به همین دلیل اعضای جنبش ضمن پیگیری اهداف اولیه به مسائل بزرگتری نیز رسیدند
اگر رسانهها درباره 99 درصد مردم دروغ میگویند و نمیتوانند نماینده 99 درصد در سیستم حاکمیتی باشند، چگونه حقایق جهانی را به مردم آمریکا و کل دنیا مخابره میکنند؟ اگر نظام سرمایهداری یعنی حاکمیت یک درصد میتواند همه چیز را در اختیار داشته باشد، چگونه از این قدرت برای حاکمیت دیکتاتوری سرمایهداری استفاده نکرده است؟ جنبش تسخیر والاستریت بشدت تحت تاثیر جنبشهای آزادی خواهانه مردم در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه بود و به همین دلیل پس از گذشت تنها چندماه پی به حقیقت اصلی و ماهیت واقعی نظام سرمایهداری برد. اگر جنبشهای عربی و بیداری اسلامی برای مبارزه با دیکتاتوری شکل گرفته بود، جنبش تسخیر نیز با شناخت ماهیت نظام سرمایهداری به حاکمیت مطلق دیکتاتوری پول بر جامعه آمریکا پی برد. نمیتوان گفت این شناخت با وجود تمام خشونتهای پلیس و ممنوع شدن اقامت در پارک زاکوتی و قلع و قمع کردن معترضان به پایان خود رسید چراکه بحثهای انتخاباتی و سیاسی در جامعه آمریکا به خوبی شاهد رشد و نمو ادبیات تسخیر در جامعه بود. میت رامنی که نامزد جمهوریخواهان و از جمله بزرگترین سرمایهداران در سیستم سیاسی حاکمیت بود برای نخستین بار باید پاسخ میداد «آیا از این ترس ندارد که سرمایهدار بودنش در رقابتهای انتخاباتی باعث شود مردم کمتری به او رای بدهند؟» این اما تنها اثرگذاری جنبش نبود. اوباما در سال آخر فعالیت دولت خود هم اینک نیز با مشکلات زیادی رو به روست. هرجا و هر گسترهای از سیاست و انتخابات را که بنگرد، ردپایی از جنبش تسخیر در آن پیدا میشود. اتحادیههای کارگری و اصناف از سال گذشته تاکنون اتحاد بیشتری با هم دارند. اتحادیه کارگران و دانشجویان که تا پیش از این به عنوان 2 اتحادیه جدا از هم فعالیت میکردند و در بسیاری مواقع هیچ اقدام هماهنگی انجام نمیدادند، هم اینک به صورت اتحادیهای منسجم و متحد درآمده و برگزاری اعتصابات گوناگون بویژه اعتصاب اخیر معلمان در شیکاگو نشان داد فعال شدن هر چه بیشتر اتحادیههای صنفی مهمترین نتیجه جنبش تسخیر والاستریت در برابر نظام سرمایهداری بوده است. زمانی که صحبت از روابط بینالملل میشود نیز جنبش تسخیر به خوبی خودنمایی میکند. جنبش هم اینک بسیاری از مسائل جهانی را با دقت رصد میکند. راهپیمایی بزرگ جنبش تسخیر والاستریت در حمایت از مردم ایران و مبارزه با حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران آنهم در حالیکه تصاویری از دانشمندان هستهای کشورمان در دست مردم آمریکا قرار داشت به خوبی نشاندهنده فرو پاشیدن نظام رسانهای و نظام دروغپردازی رسانهای در ایالات متحده بود. رسانههایی چون فاکس نیوز و سیان ان و صدها رسانه وابسته دیگر که جنبش تسخیر را بایکوت خبری میکردند، به مردم آمریکا به خوبی نشان دادند نمیتوانند روایتگر حقیقت از سایر نقاط دنیا برای مردمانشان باشند. تمام این موارد دست به دست هم داده بود تا غیر از تلاش برای فروپاشی نظام سرمایهداری، تلاش دیگری برای فروپاشی نظام دروغپردازی بینالمللی نیز شکل بگیرد و این مهمترین اثر جنبش تسخیر است. جنبش تسخیر گرچه در نخستین گام با تسخیر مکانی فیزیکی پا به عرصه وجود گذاشت اما هیچ گاه در پی اشغال مکانی نبوده و به دنبال تسخیر ذهنها و افکار عمومی مردم آمریکا و در مراحل بعدی مردم دنیا بود و از این بُعد میتوان گفت به مهمترین دستاوردی که در نظر داشته رسیده است. مردم آمریکا امروز در حالی به استقبال از یکسالگی این جنبش نوپا میروند که میدانند تاثیرگذاری بر فرهنگ و تاریخ یک کشور مهمتر از تاثیرگذاری بر ساختارهای حکومتی و اقتصادی است و این مهمترین دستاورد جنبش تسخیر برای نسلهای بعدی آمریکا بوده است.
پایان پیام/
نظر شما