به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، همزمان با ایام هفته کتاب معرفی کتاب بویژه کتاب های با محتوای دینی برای مخاطبان شبستان یکی از رسالت های ماست، خواندن نمایش نامه ها و فیلم نامه های با موضوع متنوع و بویژه دینی هم همین هدف را دنبال می کند، آثار «سیدمهدی شجاعی» نویسنده همواره از سوی مخاطبان با استقبال بینظیری روبهرو شده است؛در این گزارش فیلم نامه «مسافر کربلا» اثر این نویسنده آئینی را به علاقمندان کتاب و کتابخوانی معرفی می کنیم. چاپ دوم «مسافر کربلا» به تازگی از سوی نشر نیستان وارد بازار کتاب شده است.
در واقع در«مسافر کربلا» باید به این نکته اشاره کرد که داستان این فیلم نامه داستان یک آرزو است. آرزویی که یک شهید داشته و حالا یک عضو نوجوان از خانواده او سعی در برآورده کردنش دارد. یوسف نوجوانی است که دایی خود را در جنگ از دست داده است. مادربزرگ پیر او سالها قبل برای دایی شهیدش قالیچهای بافته و گفته شده که دایی وی در سرش سودای نذر کردن این قالیچه را داشته و دوست داشته برای این کار در حرم سید الشهداء (ع) بر روی آن نماز بگذارد. یوسف به دنبال برآورده کردن خواسته دایی شهید خود در تصمیمی بزرگ سعی میکند به صورتی مخفیانه با کاروان زیارتی محلهاش برای زیارت کربلا همراه شود؛ آن هم بدون پاسپورت و ویزا و… یوسف خودش را در اتوبوس پنهان میکند و در نزدیکی مرز، حاضرین به وجود او پی میبرند. این فیلمنامه داستانی دو وجهی دارد. از سویی میتوان شیطنت نهفته در شخصیتپردازی یوسف در این اثر و زاویه نگاه شجاعی در آن را در کنار طنز ظریف نهفته در زیر پوست این متن را به یک اثر نوجوانانه تعبیر کرد و از سوی دیگر فضای معنوی حاکم بر این اثر و نیز شرح عمل و عکسالعملهای کارکترهایی که یوسف در سفرش با آنها روبرو میشود را میتوان به یک داستان بلند معناگرایانه و چند لایه برای مخاطب بزرگسال نسبت داد.
سید مهدی شجاعی در «مسافر کربلا» سناریویی خلق کرده که نیازی به جلوههای بصری حاشیهای برای قصهپردازی ندارد و سازنده آن به هیچوجه نیازی به خلق میزانسنهای پیچیده در به تصویر کشیدن آن حس نمیکند. داستان او از یک ایده بکر و در عین حال جذاب بهره میبرد که او سعی کرده با نگاهی طنز آمیز؛ هر چند خفیف، آن را به جلو هدایت کند و در نهایت به پایان برساند. از همین روی «مسافر کربلا» را میتوان سناریویی دانست که برای هر مخاطبی حتی در مقام یک داستان بلند خواندنی و جذاب است.
شجاعی که سابقه قابل توجهی در خلق داستانهای دینی از شکلها و زاویهدیدهای متفاوتی دارد، در «مسافر کربلا» از ابهام و ایجاز و هر نوع بیان استعاری در بیان روحیات و شخصیتپردازیهای داستانی خود که همه در آرزوی رسیدن به کربلا هستند دوری میکند. داستان او نوعی تلاش برای تیپسازی در مورد افرادی است که در جامعه پیرامونی او دست به اعمالی مذهبی میزنند و او در قالب این داستان به نوعی سعی داشته تا آنها را به باطن عملی که دم از آن میزنند روبرو کند.
صحنههایی از فیلمنامه که نمایشگر تنوع حضور افراد در اتوبوس حامل زائران و طرز تفکر آنهاست در کنار صحنههایی که مواجه پسرک با مسئول کاروان و فردی که در نهایت مسئولیت عبور وی از مرز را نشان میدهد به خوبی از پس این کار بر آمده است. او در عین حال سعی دارد تا مخاطب را در بزنگاههایی داستانی با خود درونیاش مواجه کند و به او گوشزد کند که اخلاص در عمل میتواند او را به هر آرزویی برساند؛ حتی اگر آن آرزو عبور از مرز یک کشور و قوانین مربوط به آن برای رسیدن به هدف باشد.
در بخشی از کتاب «مسافر کربلا» میخوانیم: «حاجمحمود آرام و با طمانینه به سمت انتهای اتوبوس گام بر میدارد. با هر قدمی که حاجمحمود بر میدارد ـ به طور موازی ـ چهره یوسف را در پناهگاه میبینیم که لحظه به لحظه مضطربتر و وحشتزدهتر میشود. همنوا با صدای گامهای حاجمحمود، صدای ضربان قلب یوسف در فضا طنین میاندازد. حاجمحمود به انتهای اتوبوس نزدیک و نزدیکتر میشود و دو سه قدم مانده به پناهگاه، یوسف ناگهان تصمیم خود را میگیرد و از جا بلند میشود…».
چاپ دوم فیلمنامه «مسافر کربلا» در ۹۶ صفحه و با طراحی فرزاد ادیبی برای جلد آن منتشر شده است.
«کشتی پهلو گرفته»، «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «شکوای سبز»، «خدا کند تو بیایی»، «سقای آب و ادب»، «دست دعا، چشم امید» و «کمی دیرتر…» نوشتههای او در زمینهی ادبیات مذهبی است. در زمینهی فیلمنامه، عنوانهای «بدوک»، «دیروز بارانی»، «پدر»، «چشم خفاش»، «قله دنیا»، «کمین»،«مرد رویاها»، «آخرین آبادی»، و «مردی از جنس نور» از جمله آثاری هستند که در کارنامه سید مهدی شجاعی به عنوان نویسنده به چشم میخورد.
انتهای پیام/
نظر شما