به گزارش خبرگزاری شبستان، در حالی که قیامهای مردمی در کشورهای عربی با هدف ریشه کن کردن دیکتاتوری و نابودی دیکتاتورها در سراسر جهان عرب در حال شکل گرفتن است واشنگتن به شدت تلاش می کند تا از سقوط رژیم های دیکتاتوری جلوگیری کند اما از سوی دیگر وحشت از موج اعتراضات مردمی آمریکا را وادار کرده تا سیاستهای دوگانه ای را در قبال بحران های جاری در جهان عرب اتخاذ کند.
در حقیقت سقوط دیکتاتورهای عرب را می توان کابوسی ناخوشایند برای مقامات آمریکایی به شمار آورد.
مردم در انتخابات دوره گذشته ریاست جمهوری آمریکا به این امید از باراک اوباما حمایت کردند که واشنگتن سیاست خارجی روشن بینانه متفاوتی را مبنی بر احترام گذاشتن به حقوق و استقلال مردم در سراسر جهان اتخاذ کند و رویکرد نظامی گری دیگر گزینه ارجح در عملکرد مقامات آمریکایی نباشد.
اما هنگامی که دولت اوباما بلافاصله دستور به کار گرفتن استراتژی های نو محافظه کارانه در سیاست خارجی اش به ویژه در قبال خاورمیانه را صادر کرد همه این امیدها بر باد رفت.
قیام های مردمی اعراب علیه دیکتاتورهای از تونس تا اردن و از مصر تا یمن آشکارکننده ادعاهای پوچ و توخالی واشنگتن برای گسترش آزادی و اختیار در خاورمیانه است.
مردم در کمال تعجب دریافتند که سیاستهای اوباما در عمق و ژرفای خود آینه تمام نمای روسای جمهور پیش از خود است و حتی این سیاستها قوی تر از قبل نیز دنبال می شود.
از اوایل دهه 1980 میلادی نومحافظه کاران این مفهوم را القا کردند که عربها مردمی هستند که تمایلی به آزادی ندارند و با ظلم و ستم بیشتر می توان آنها را تحت تسلط درآورد.
این مفهوم از سوی برنارد لویس، یکی از پیش کسوتان نومحافظان کار به بهترین نحو تبیین شده است که به دیک چینی، معاون رییس جمهوری وقت گفت: من معتقدم یکی از موثرترین کارهایی که می توانید در مورد اعراب انجام دهید این است که با یک چوب دستی بزرگ بر سر آنها بکوبید، آنها به قدرت احترام می گذارند.
سیاستگذاران واشنگتن دقیقاً دستورالعمل ها و نظرات نومحافظه کاران در رابطه با جهان عرب را دنبال می کنند و تمایل اعراب برای آزادی و تغییرات دموکراتیک را تهدیدی برای خود می دانند که باید با قدرت تمام با آن مقابله کرد.
اعتراض های مردمی کنونی در کشورهای خاورمیانه رویکرد دوگانه ای را از جانب آمریکا به همراه داشت در ابتدا واشنگتن اعتراض های مردمی را نادیده گرفت و حمایت خود را تمال و کمال به دیکتاتورهای عرب اختصاص داد.
لسلی اچ گلب، یکی از نومحافظه کاران آمریکا در مقاله ای در روزنامه دیلی بیست از دولت اوباما درخواست کرد تا از این قیامهای مردمی حمایت نکند زیرا دولت مصر مانند دیگر دولتها در جهان عرب که متحد و حامی آمریکا محسوب می شوند اکنون در موقعیت ضعف قرار دارند و حمایت از مردم می تواند موجب جاری شدن سیل و نابودی این دولتها شود.
وی همچنین ضمن توصیه به دولت اوباما برای تسلیم نشدن در برابر هیچ یک از خواسته های مردم در کشورهای عرب، گفت: مصالحه با معترضان برای انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی مغایر با منافع ماست.
جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا در روز 27 ژانویه در مصاحبه با شبکه پی بی اس با استناد به نقطه نظرهای نومحافظه کاران تاکید کرد: حسنی مبارک در بسیاری از مسائل متحد خوبی برای آمریکا بوده است و خدمات بسیاری در جهت منافع ژئوپولیتیک ما در منطقه انجام داده است.
وی افزود: تلاش برای پیشبرد صلح خاورمیانه و عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسراییل از جمله عملکردهای مثبت مبارک در منطقه بوده و من نمی توانم او را یک دیکتاتور بنامم.
اما اکنون پس ازآنکه اعتراض های مردمی در مصر شدت پیدا کرده کاخ سفید کم کم در حال خالی کردن پشت متحد دیرینه خود است و دولت اوباما خواستار انتقال فوری قدرت در مصر شده است.
اگرچه به گفته تحلیلگران سیاسی این اقدامات مقامات آمریکایی متظاهرانه است زیرا در عمل واشنگتن به طور کامل از دولتهای دیکتاتور عرب حمایت می کند و با انتصاب نمایندگانی مانند جفری فلتمن در منطقه خاورمیانه در واقع دیکتاتورهای عرب را تسلی خاطر می بخشد.
از سوی دیگر واشنگتن از یک طرف دیکتاتورهای عرب را تشویق به بهبود شرایط اقتصادی برای مردم و ایجاد اصلاحات سیاسی ظاهری می کند تا دیکتاتورها را بر سر قدرت نگه دارد و از طرف دیگر به دنبال برخی شخصیتها در میان نظامیان قابل اعتماد مردم در مصر می گردد تا در صورتی که دیکتاتورها نتوانستند قدرت خود را حفظ کنند با این اشخاص جای خالی دیکتاتورها را پر کند.
بنابرگزارش میدل ایست آنلاین، هر یک از این استراتژی ها که از سوی واشنگتن اتخاذ شود به لحاظ سیاسی بسیار خطرآفرین است و در خدمت منافع مردم عرب نخواهد بود و یا پاسخ مثبتی به خواسته های مشروع آنها برای تغییرات دموکراتیک و اصلاحات اقتصادی نخواهد داد.
به گفته کارشناسان سیاسی بهترین راه برای واشنگتن در بحرانهای کشورهای خارومیانه و شمال آفریقا این است که بگذارد اعراب خودشان آینده و سرنوشت خود را تعیین کنند و بدانند که هر استراتژی دیگری را به کار گیرند منجر به هرج و مرج و خونریزی می شود.
پایان پیام/
نظر شما