به گزارش خبرنگار گروه مسجد و کانونهای مساجد خبرگزاری شبستان: 30 مرداد در تقویم رسمی کشور به عنوان روز جهانی مسجد نامگذاری شده است. وجه تسمیه این نامگذاری به ماجرای آتش زدن مسجدالاقصی باز میگردد که توسط یک اسراییلی افراطی اتفاق افتاد و هتک حرمت به این مسجد مهم و تاریخی به وقوع پیوست. حجتالاسلام و المسلمین «محمد غفورینژاد» استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی به همین مناسبت یادداشت اختصاصی در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داده است که در ادامه میخوانید:
1- نامگذاری روز 30 مرداد به نام روز جهانی مسجد در اصل به اتفاقی بر میگردد که در 21 آگوست سال 1969 در مسجدالاقصی واقع شد: یک اسراییلی افراط مسجدالاقصی را به آتش کشید و در نتیجه این اقدام وحشیانه و غیرانسانی، نزدیک به 1500 متر مربع از فضای مسجد از بین رفت، از جمله منبر تاریخی مسجد که گفته می شد یادگاری از قرن ششم هجری بوده است، و میراثی تاریخی به شمار می رفت در آتش کینه صهیونیستها سوخت.
سالها پس از این اتفاق جمهوری اسلامی ایران در اقدامی ابتکاری به اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی که در تهران برگزار شد، پیشنهاد کرد که سالگرد این واقعه به نام روز جهانی مسجد تعیین شود؛ پیشنهادی که در آن مقطع مورد پذیرش قرار گرفت و از سوی وزرای خارجه تصویب گردید. اکنون پس از گذشت سالها از این رویداد به نظر میرسد که این نامگذاری در حد یک نامگذاری صرف باقی مانده و تاثیراتی که از چنین اقدامی توقع می رفت، حاصل نشده و در مقام عمل، این نامگذاری تاثیرگذاری لازم را نداشته است.
برای یک ارزیابی اولیه از تاثیر این نامگذاری کافی است که خواننده فرهیخته در فضای مجازی گشتی بزند و عبارت «روز جهانی مسجد» را به زبان عربی جست وجو کند تا به زودی متوجه گردد که این نامگذاری در جهان اسلام چندان مورد توجه نبوده و نیست. طرفه آنکه با این گشت و گذار در می یابد که در برخی کشورهای عربی روز دیگری را به عنوان روز جهانی مسجد در نظر گرفتهاند؛ برای مثال در کشور مغرب در ماه ربیع الاول، مقارن با ایام ولادت نبی مکرم اسلام (ص) روزی را به نام روز جهانی مسجد نامگذاری کردند که مناسبت آن می تواند تقارن این ایام با سفر پیامبر اکرم (ص) به مسجدالاقصی و معراج باشد. معراج پیامبر که همزمان با سفر غیر عادی ایشان به مسجد الاقصی اتفاق افتاد، بنابر برخی نقل ها در چنین ایامی روی داده است. چنانکه در طبقات ابن سعد آمده، معراج پیامبر اکرم (ص) در شب هفدهم ربیع الاول رخ داده است.
در هر روی این نامگذاری، که با پیش زمینه سیاسی انجام شده و در مقطع زمانی خود اقدامی ابتکاری در شمار می آمده، در عرصه فرهنگی آنچنان قرین توفیق نبوده است. با عنایت به اهمیت و قداست مسجد نزد عموم مسلمانان توقع می رفت که این نامگذاری که به تصویب وزرای خارجه کشورهای اسلامی نیز رسیده بود، مورد پذیرش عموم مسلمانان قرار می گرفت و در تقویم کشورهای اسلامی جایگاهی می یافت و همه ساله برنامه های منسجمی به این مناسبت در همه کشورهای اسلامی برنامه ریزی می شد.
این مساله خود نیازمند مطالعه و تحلیل است که چرا با وجود اینکه همه مسلمانان به مسجد اهمیت فوق العادهای می دهند و به مسجدالاقصی به عنوان قبله نخست مسلمانان به چشم قداست می نگرند، این نامگذاری و این تعیین روز جای خود را باز نکرده است. در واقع نیازمند یک پروژه مطالعاتی در این عرصه هستیم تا ابعاد و زوایای آن واکاوی شده و بتواند برای آینده راهگشا باشد.
در یک بررسی ابتدایی نسبت به عوامل این پدیده می توان به این نکته اشاره کرد که حاکمیت سیاسی برخی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی روابط حسنه برقرار کرده و عادی سازی روابط را در دستور کار قرار داده اند. از این رو با هرگونه رویدادی که با رژیم صهیونیستی تصادمی داشته و با منافع این رژیم در تضاد باشد، سرِ سازگاری ندارند و نه تنها آن را ترویج نمی کنند، که در مقابل آن می ایستند. این موضوع به نوبه خود جای تاسف دارد.
به نظر می رسد اگر بخواهیم روز جهانی مسجد، آنگونه که شایسته این نهاد مقدس است، بزرگ داشته شود و از سوی مسلمانان و کشورهای اسلامی مورد تکریم قرار گیرد، باید یک مناسبت فرهنگی مرتبط را برای این نامگذاری انتخاب کنیم. برای مثال سالروز بنای مسجد النبی(ص) در مدینه منوره توسط پیامبر اکرم (ص) را می توان به عنوان روز جهانی مسجد پیشنهاد نمود. سالروز تاسیس مسجد قبا یا دیگر مساجد تاثیرگذار در تاریخ اسلام گزینه هایی دیگر برای این منظور هستند. نیز آخرین جمعه ماه شعبان، که سالروز ایراد خطبه شعبانیه پیامبر اکرم (ص) بوده و در آستانه ورود به ماه مبارک رمضان، ماه آشتی بسیاری از مسلمانان با مسجد است، هم می تواند برای این هدف مناسب باشد.
طبیعی است که چنین نامگذاری اگر توسط مقامات سیاسی کشورها انجام شود به 21 آگوست دچار خواهد شد. برای اینکه این اتفاق تکرار نشود ابتدا باید پیشنهاد مربوط با بدنه فرهنگی و دینی کشورهای اسلامی، تشکلهای عالمان مسلمان در کشورها، سازمانهای اوقاف، نهادهای تاثیرگذاری همچون الازهر و الزیتونه و... طرح شود و از آنها نظرخواهی گردد. بعد از آنکه نظر مساعد رهبران دینی و بدنه فرهنگی- دینی کشورهای اسلامی جلب شد طی مراسم رسمی این رویداد اعلام و بلافاصله در تقویم کشورهای اسلامی درج گردد.
2- موضوع قابل تأمل دیگر آنکه مسجدستیزی بخشی از پروژه اسلامهراسی در غرب است. متاسفانه پدیده اسلامهراسی به وضوح در غرب مشهود است و به اندازه ای جدی است که در سالهای اخیر مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامهای 15 مارس مصادف با 15 اسفند هر سال را به عنوان روز جهانی مبارزه با اسلام هراسی نامگذاری کرده است. نفس این نامگذاری نشان می دهد که پدیده اسلامهراسی تا چه حد در فضای زندگی غربیها ریشه دوانده است که بزرگان کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نگرانی افتاده وچنین روزی را نامگذاری و اعلام کرده اند.
با این وجود اما اسلام عزیز راه خود را در قلوب انسانهای آزاده در غرب و شرق پیدا کرده است. یکی از دستاوردهای مثبت جریان آزاد اطلاعات این است که آحاد انسانهایی که با اسلام در تماس نبوده و آشنایی با آموزه های اسلامی نداشتند، امروز به راحتی به منابع اصیل اسلامی دسترسی دارند. امروز هرکسی به راحتی میتواند قرآن را به زبان مادری خود مورد مطالعه قرار دهد و با اسلام اصیل آشنا شود. آشنایی با اسلام اصیل در موارد فراوان به گرایش و تدین به اسلام میانجامد و این گرایش به اسلام نگرانی برخی از بدخواهان را به دنبال دارد. گروههای نژادپرست و پیروان متعصب دیگران ادیان این پدیده را نمی پذیرند و در نتیجه به اسلامهراسی دامن میزنند. مسجدستیزی و هتک حرمت مساجد نیز در راستای این پروژه بزرگ تر باید دیده و تحلیل شود.
همه این وقایع در حالی اتفاق می افتد که فریاد آزادی بیان و آزادیهای شخصی از سوی فرهیختگان غربی گوش همه را کر کرده است. اما در مقام عمل می بینیم که ابتداییترین حقوق مسلمانان در غرب ندیده گرفته می شود و برخوردهای قاطعی در مواجهه با این پدیدهها اتفاق نمی افتد. حاکمیتهای غربی اگر از چنین رویدادهایی حمایت نکنند، ترجیح میدهند که در مواجهه این وقایع با مسامحه رفتار نمایند؛ این نیز از دوگانگی های عدیده غربیان است.
هتک حرمت قرآن کریم که در این ایام متاسفانه شاهد آن بودیم، و نیز هتک حرمت ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) را نیز باید در همین چارچوب تحلیل کرد: این پدیده نیز بخشی از پروژه اسلام هراسی است. بنابراین اگر بخواهیم در یک جمله به این سوال پاسخ دهیم که چرا هتک حرمت مساجد تکرار می شود پاسخ آن است که هتک حرمت مساجد در پرتو خط مشی اسلام ستیزانه و اسلام هراسانه ای است که برخی دولتها و جریانهای فکری غرب به آن دامن می زنند.
3- دولت های اسلامی همگی بر قداست مسجد اتفاق نظر دارند ولی گاه سیاست های قدرت طلبانه آنها مانع می شود که برای بنای مسجد، نقشی بیش از محل عبادت های فردی مسلمانان قایل شوند. از زمان پیامبر (ص) مسجد مرکز تصمیم گیریهای سیاسی و اجتماعی بوده است. نبی مکرم اسلام بسیاری از تصمیمات مهم را در مسجد النبی اتخاذ می کرد. امیرالمومنین علی (ع) در دوره خلافت خطبه های مهم را در مسجد کوفه ایراد می کرد. محل قضاوتهای حضرت در مسجد کوفه امروز نیز مشخص و معلوم است. دولتهای اسلامی میتوانند با یکسری اقدامات این جایگاه محوری و مرکزی مساجد را باز گردانند. حضور دولتمردان و برگزاری جلسات مهم تصمیمگیری در مساجد، و نیز برگزاری برخی مراسمات سیاسی -اجتماعی در مساجد مهم کشورها میتواند تاثیرگذار باشد.
4-یکی از کارکردهای مهم مساجد در طول تاریخ اسلام ایفای نقش به عنوان مرکز علم آموزی بوده است. که به لحاظ تاریخی بزرگترین مراکز علمی جهان اسلام ریشه در مساجد داشته اند. برخی مساجد امروزه نیز همچنان جایگاه ویژه ای را در رونق بخشیدن به محافل علوم اسلامی دارند. به عنوان مثال مسجد اعظم قم، مسجد گوهرشاد مشهد و برخی مساجد نجف اشرف و دیگر شهرهای اسلامی و شیعی همچنان به عنوان مهمترین مرکز ارایه دروس دینی علمای تراز اول مطرح بوده و ایفای نقش می کنند. این کارکرد نباید در چند مسجد خاص محصور بماند. یک پدیده زیبا که در سال های اخیر در جمهوری اسلامی شکل گرفته است ظهور «مدرسه در مسجد» است؛ مدارسی که در پی حرکت جهادی عده ای از طلاب حوزه های علمیه و بر محوریت مسجد شکل گرفته است و نونهالان در فضای مسجد به تعلیم و تعلم می پردازند. توسعه این کارکرد برکات تربیتی فراوانی خواهد داشت و در پیوند دادن آحاد مردم از سن کودکی و نوجوانی با مساجد نقش بارزی ایفا خواهد کرد.
نظر شما