به گزارش خبرگزاری شبستان،گزیده سرمقاله های امروز 20 شهریور به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان باول کدام ژوئیه؟! به قلم حسام الدین برومند به تحلیل تحریم ایران پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
اتاق کنترل دشمن آنقدر به خود مطمئن بود که جرج سوروس اواخر اسفند 89 در تشریح برنامه های آتی علیه ایران گفت؛ شرط بندی می کنم که تا سال آینده-90- ایران سقوط می کند!
5- مشارکت بالای ملت ایران در انتخابات اسفند 90 و به چالش کشیدن تحریم ها و قطعنامه ها علیه کشورمان باعث شد تا اتاق فکر و فرمان و کنترل دشمن بر اعمال سنگین ترین تحریم ها در اول ژوئیه اتفاق نظر نماید تا به زعم و گمان خودش کار را یکسره کند!! اما آیا پس از گذشت 70 روز از موعد راهبردی اول ژوئیه، اوضاع به سوی دشمن و قدرت های غربی پیش رفته یا اینکه در اتاق فرمان و کنترل آنها باز هم دچار محاسبات راهبردی گردیده است؟
6- اکنون پاسخ خیلی دشوار نیست و کافی است تا اتفاقات چند روز اخیر را مورد تامل قرار دهیم.
دو روز پیش- 18 شهریور، 8 سپتامبر- 3 عضو شاخص اتحادیه اروپا یعنی انگلیس، آلمان و فرانسه اعلام کردند درصدد هستند تا تحریم های شدیدتری را علیه ایران اعمال کنند.
خب، سؤال مشخص و روشنی که به میان می آید این است که مگر قرار نبود تحریم های اول ژوئیه در بالاترین سطح و به صورت فراگیر و آن هم هوشمند، ایران اسلامی را فلج کند؟ اگر این برآورد و محاسبه دقیق بوده و می بایست موثر واقع می شده است دیگر نیازی به تحریم های جدید نیست. طرفه آن که ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس همان دو روز پیش و به دنبال اعلام تحریم های جدید و شدیدتر بر ضد ایران ادعا کرده است که تحریم های ماه ژوئیه «موثر» بوده است!
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان انتحار سیاسی اوتاوا به حنیف غفاری به تحلیل اقدام کانادا برای بستن سفارت آن در ایران پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
اقدام اخیر دولت کانادا در تعطیلی سفارت خود در تهران مورد انتقاد اکثر رسانه های این کشور قرار گرفته است.تاثیر پذیری دولت اوتاوا از ایالات متحده آمریکا،انگلیس و لابی صهیونیسم در این اقدام به طور کامل مشخص است . بدون شک دولت اوتاوا باید هزینه های سختی بابت محاسبه احساسی و غیر منطقی اخیر خود بپردازد زیرا یکی از اصلی ترین خصائص و قاعده های زندگی دیپلماتیک در ابتدای هزاره سوم میلادی افزایش تصاعدی هزینه های رفتار و عمل کشورهاست
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان طرحی برای بحران آفرینی به قلم حجت کاظمی به تحلیل سیاست انگلستان پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
روزنامه ایندیپندنت خبر داده است که برخی از نمایندگان محافظهکار مجلس عوام انگلستان طرحی را آماده کرده اند که براساس آن با تاسیس 8 حکومت محلی،از قدرت حکومت مرکزی در افغانستان کاسته می شود تا ظاهرا زمینه برای مشارکت بهتر گروههای متنوع اجتماعی و قومی موجود در افغانستان فراهم آید.عنوان شده که طراحان این ایده معتقدند که نظم سیاسی پایدار در جامعه ای مانند افغانستان تنها با بسترسازی برای مشارکت حداکثری گروههای خرد محلی ممکن خواهد شد. نهایتا اینکه طرح تقسیم ؛ تدبیری جدید برای چالش امنیت آفرینی در افغانستان پس از خروج ناتو می باشد.بعد ناگفته ماجرا که باعث نگرانی زیادی در داخل و خارج افغانستان شده ، آن است که در جامعه چندپاره و مستعد ستیزه ای چون افغانستان،تضعیف بیشتر حکومت ناتوان مرکزی و فضاسازی برای فعالیت بیشتر نخبگان و گروههای محلی، نهایتا باعث تقویت گرایشهای گریز از مرکز و سربرآوردن دوباره جنگ سالاران افغانی خواهد شد. در مجموع نتیجه حداقلی چنین روندی بروز شدیدتر بحران های قوم گرایی و محلیگرایی و نتیجه حداکثری آن زمینهسازی برای تجزیه افغانستان خواهد بود. سخن اینکه بوی خوبی از این ماجرا به مشام می رسد.
وطن امروز:
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان بحران جداییطلبی در کانادا به قلم حسین میزان به تحلیل سیاست کانادا پرداخته است که در بخش از آن آمده است:
شاید به همین دلیل است که ایالات متحده دست کانادا را در سرکوب اقلیتهای این کشور باز گذاشته است. استفان هارپر نومحافظهکار که میراثدار نومحافظهکاران آمریکایی است، به سیاستهای امنیتی آشکارا اعتقاد دارد و در این راستا آمریکا و بریتانیا را هم با خود همراه میبیند. لذا به نقض آشکار حقوق بشر در کشور دست میزند بیآنکه با کمترین اعتراض مجامع حقوق بشری مواجه شود. اساسا کانادا که در صدور قطعنامههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ید طولایی دارد، خود با مشکلات حقوق بشری عمده دست و پنجه نرم میکند. عدم احترام به حقوق قومیتها و جداییطلبها و سرکوب آنها یکی از مهمترین این اقدامات ضد حقوق بشری است. به واقع عملا دولت مرکزی به اقلیتهای کانادا به عنوان شهروند درجه دوم نگاه میکند. افزون بر این هارپر که فردی با مختصات نئوکانهای آمریکای است، سعی دارد در همه زمینهها، پا جای پای آنها بگذارد. به همین دلیل قانونی کردن شکنجه توسط وی هم چندان عجیب به نظر نمیرسد و در این حوزه کاملا همانند دیک چنی، معاون سابق رئیسجمهور آمریکا فکر میکند.
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان درباره روابط دولت با بخش خصوصی به بررسی روابط دولت با بخش خصوصی پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
نقش و جایگاه بخش خصوصی مولد و کارآفرین طی سالهای اخیر و با ابلاغ سیاستهای اجرایی اصل 44 از سوی بالاترین مقام قانونی کشور همواره مورد تأکید بوده و نسبت به فراهم آوردن زمینههای نقش آفرینی بیشتر و آسانتر آن توصیههای فراوانی شده است. با اینحال، بررسی کارنامه چند ساله دولتهای نهم و دهم در این زمینه بیانگر این واقعیت است که با وجود تمامی این تأکیدات و توصیهها و بر خلاف شعار و تبلیغات دولتمردان، نه تنها در ایجاد فضای مناسب برای فعالیت بخش خصوصی، شاهد پیشرفت و توسعه چشمگیری نیستیم بلکه شواهد روشنی نیز از عدم التزام عملی دولت به اصل کلی 44 و حضور و فعالیت بخش خصوصی در حوزه اقتصاد قابل لمس است.
یکی از بارزترین نمونههای این عدم باورمندیها، رفتاری است که طی چند ماه اخیر دولت در قبال جلسات شورای گفتگوی بخش خصوصی و دولت در پیش گرفته است. شورای گفتگوی بخش خصوصی و دولت از جمله نهادهای قانونی است که براساس قانون برنامه پنجم و قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار تأسیس و قاعدتاً باید به دنبال نزدیکی هرچه بیشتر فعالان بخش خصوصی و دولت باشد.
پایان پیام/
نظر شما