خبرگزاری شبستان: سلامت زندگی انسان همیشه از سوی عوامل مخربی تهدید میشود، گاهی این عوامل به بدن و سلامت جسمانی آسیب میرسانند، که در این صورت بهداشت جسمی و مباحث علوم پزشکی مطرح میشود. گاه دیگر عوامل آسیبزای روانی هستند که موضوع بهداشت روانی را پیش میکشند و دانش روانشناسی به آن رسیدگی میکند. اما نوع دیگری از عوامل آسیبزا هستند که اندیشههای معنوی، باورها، اخلاق و ارزشهای انسانی را تهدید میکنند، در این جا است که بهداشت معنوی به میان میآید و علمای علوم دینی، انسانشناسان متأله و اساتید اخلاق و عرفان مسئول رسیدگی به آن هستند.
همیشه نیازهای انسانی موجب میشود که عدهای آگاهانه به قصد سوءاستفاده یا ناآگاهانه جایگزینی بدلی برای پاسخ به نیاز مردم ارائه دهند. نیاز به معنویت در روزگار ما از یک سو و افزایش بیماریهای ناشناختة جسمی و روحی از سوی دیگر باعث شده است که مدعیان دروغین و عرفان فروشان درونتهی بازاری برای ترویج خرافات و بازیگریهای خود پیدا کنند. در این بین عدهای که هوشمندتر هستند و با تشکیلات و کارگروهی وارد عمل میشوند، موفقتر بوده و گروهی از مردم گرفتار را به سوی خود جذب میکنند.
از این رو در سلسله مباحثی مرتبط به چگونگی پیدایی و رشد عرفان حلقه، آموزه ها و تعارض های آن با عرفان ناب توحیدی اشاره می شود.
رشد سرطانی عرفان حلقه
عرفان حلقه اما چند سالی در کشور ما تاخت و تحلیلهای نقادان و هشدارهای دلسوزان کمتر اثری میگذاشت. اشتیاق و سادهدلی عدهای از یک سو و اشتباه و سهلانگاری مسئولین از سوی دیگر بستر گسترش سرطانی این جریان فریبنده و پرتناقض را در کشور فراهم کرد. تا جایی که شبکة هرمی آموزش عرفان حلقه در تمام کشور گسترده شد و شاید امروز دیگر نتوان از پیشرفت آن جلوگیری کرد، مگر با ایجاد یک نهضت روشنگری و هوشیاری گروهی از مردم که مخاطب این جریان بودهاند. در این مقالة کوتاه به جایگاه معنوی عرفان حلقه و سپس نمونههایی از تناقضگوییهای آنها اشاره میشود.
اتصال پیروان به حلقه های رحمانیت خداوند
از دیدگاه عرفانی سراسر عالم هستی رحمت عام الاهی است. مؤمنان و کافران، خوبان و بدان، حقیقتطلبان و حقیقتستیزان و حتی شیاطین و فرشتگان غرق در رحمت عام یا رحمت رحمانی هستند. رحمانیت خداوند هیچ مقابل و متضادی ندارد. اما رحمت خاصه یا رحیمی خدا مخصوص خوبان و حقیقتجویان و دوستان خداست، و در مقابل آن قهر و غصب الاهی است.
خداوند به رحمانیتش به شیطان فرصت داد و به بدکاران زندگی و نعمت میدهد تا یا خود را تغییر دهند و به رحیمیت خداوند راهیابند و یا در قهر او غوطهور شوند. بنابراین رحمانیت او هیچ خصوصیتی ندارد و همه را دربر گرفته است. از یک جهت هم شامل رحیمیت خدا و هم شامل قهر غضب اوست و نتیجة برخورداری از رحمانیت هم هدایت است و هم گمراهی و اضلال.
در عرفان حلقه ادعا این است که پیروان به حلقههای رحمانیت خداوند متصل میشوند. و حقیقت رحمانیت هم فرصتی برای همشنینی با شیاطین و شرارت کردن است و هم مقدمهای برای همسخنی با فرشتگان و سیر به سوی معبود. که البته هر کدام از اینها نشانههایی دارد. اگر در فرصتی که رحمانیت خداوند به انسان داده به رحیمیت او بیاندیشد و آن را بجوید به راستی اهل رحمت است و به زودی در آغوش عشق و رحمت خاصة خداوند آرام خواهند گرفت و از او خواهند شنید که «ای جان به آرامش رسیده به سوی پروردگارت بازگرد در حالیکه شادمان و راضی هستی و او نیز از تو خشنود و راضی است.» (فجر/27و28)
اما کسانی که به رحمانیت تکیه کرده و در آن فروماندهاند، مثل شیطان و بلکه شیاطنی انساننما خواهند بود که از فرصتها و نعمتهای الهی برای دور شدن و دشمنی با خدا استفاده میکنند، و مورد قهر و ناخشنودی او قرار میگیرند. عرفان حلقه به اعتراف پایهگذاران آن برای اتصال به حلقههای رحمانی است (انسان از منظری دیگر صص15 تا 18) و در طول این سالها نه در دورههای آموزشی و نه در کتابهایشان برای حلقههای رحیمیت تعریف و برنامهای ارائه نداده است.
بنابراین با صرف نظر از شواهد عینی که تسلیم شدن در برابر شیطان و وسوسههای نفسانی را در عرفان حلقه نشان میدهد، با تحلیل مدعای آنها بر اساس چارچوب نظری برآمده از عرفان، این جنبش شبه معنوی به روشنی در فضای شیطانی قرار میگیرد. در این باره نمونههایی از تناقضگویی و خودپرستی که در اساسنامة این فرقه موجود است، موضوع را کاملاً روشن مینماید.
پایهگذاران عرفان حلقه معتقدند که: «رحمت عام شامل همة انسانها میشود و انسان در این مورد، حق انتخاب داشته و میتواند از آن استفاده نموده و یا اجتناب نماید و برای برخوردار شدن از آن هیچ اجباری ندارد؛ سفرهای است که هر روز گسترده است، تا چه کسی به سوی آن دست برده، لقمهای را بردارد.
هر سحرگه کیمیای سرخ رویی، میزند آفتاب رحمت عام تو بر دیوارها (صائب تبریزی)
به طور کلی، همة انسانها صرف نظر از نژاد، ملیت، جنسیت، سن و سال، سودا و معلومات، استعداد و لیاقتهای فردی، دین و مذهب، گناهکاری و بیگناهی، پاکی و ناپاکی و... میتوانند از رحمت عام الهی برخوردار شوند.
خار وگل، در پلهی تردستان یکی است چون کنم قطع امید، از رحمت عام بهار (صائب تبریزی)
فیض و رحمت الهی در انحصار هیچ گروه خاصی نیست. افراد و گروهها فقط میتوانند معرف باشند، تا اشخاصی که خود را از پرتو این نور نجات بخش مخفی کردهاند، در معرض آن قرار بگیرند.» (انسان از منظری دیگر .ص15)
این سخن اشکالاتی دارد و بر کسانی که تا حدودی با عرفان آشنا هستند پوشیده نیست، ولی به هر صورت در اساس نامه عرفان حلقه تبیین بیشتر موضوع آمده است. البته در اساسنامه، حلقههای رحمانیت با نام شعور الهی مورد اشاره قرار گرفته و این طور معرفی شده است: »نظر به اینکه شعور الهی نیاز به هیچ مکملی ندارد، لذا چیزی تحت هر نام و عنوان، قابل اضافه کردن به آن نبوده و این موضوع به راحتی قابل اثبات میباشد؛ چرا که با حذف عامل اضافه شده، مشاهده میشود که حلقهی وحدت همچنان عمل مینماید و این خود رسواکننده بدعت گذاران و متقلبان خواهد بود، که در دل این رابطه برای تشخیص حق از باطل وجود دارد. در این رابطه، هیچ گونه بدعتی پذیرفته نیست و فقط نشان دهنده میل فرد به خودنمایی و مطرح نمودن خود میباشد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص103)
نفی و نکوهش توسل به معصومین (ع)
با این عقیده در دورههای آموزشی عرفان حلقه موضوع توسل به معصومین و زیارت و دعاهای مربوطه مورد نفی و نکوهش قرار میگیرد. و این دقیقاً شبیه موضعگیری وهابیان است، که کشتن شیعیان را موجب ورود به بهشت میدانند. زیارت از نظر آنها مکانپرستی و توسل شخصپرستی و روحپرستی و مردهپرستی است؛ حتی تکریم قران کریم را کتابپرستی میپندارند و از خواندن آن که شفا و رحمت است، بر بالین بیماران جلوگیری میکنند. چنانکه در اصل دیگری از اساس نامه آمده است:
"نام خداوند در رأس همه نامها قرار دارد و خواندن و استعانت فقط سزاوار اوست و نقض آن شرک است. (اصل اجتناب از من دون الله) مهمترین مصادیق بارز شرک عبارتند از: شخصپرستی، روحپرستی، مردهپرستی، مکانپرستی، کتابپرستی، خودپرستی، دنیاپرستی، ظاهرپرستی. بین انسان و خدا، تنها واسطهای که وجود دارد، هوشمندی و شعور الهی (یدالله) است، که به صورتهای مختلف نقش یداللهی خود را ایفا نموده، پل ارتباط عالم پایین و عالم بالا میباشد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص119و120)
نکتة جالب در این اصل اینکه روحپرستی و کتابپرستی و مکانپرستی حتا قبل از خودپرستی و دنیا پرستی ذکر شده است. حالا بر فرض صحت این حرفها که پاکان و ناپاکان اگر بخواهند از رحمانیت برخوردارند و هیچ افزودهای به شعور کیهانی و حلقههای رحمانی لازم نیست و همه بدعت گذاری و تقلب است؛ در جایی از مانیفست عرفان حلقه این طور میخوانیم:
"برای بهرهبرداری از عرفان عملی عرفان کیهانی (حلقه)، نیاز به ایجاد اتصال به حلقههای متعدد شبکه شعور کیهانی میباشد و این اتصالات، اصل لاینفک این شاخه عرفانی است. جهت تحقق بخشیدن به هر مبحث در عرفان عملی، نیاز به حلقه خاص و حفاظهای خاص آن حلقه میباشد. اتصال به دو دسته کاربران و مربیان ارایه میشود، که تفویضی بوده، در قبال مکتوب نمودن سوگندنامههای مربوط، به آنان تفویض میگردد. تفویضها، توسط مرکزیت که کنترل و هدایتکنندهی جریان عرفان کیهانی (حلقه) میباشد، انجام میگیرد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص80)
به این ترتیب مربیان عرفان حلقه که اتصال را از مرکز مدیریت عرفان حلقه دریافت کردهاند میتوانند آن را به دیگران انتقال دهند یعنی اتصال به رحمت عام الاهی با وساطت فیض در سلسله مراتب عرفان حلقه امکان پذیر است! با این وصف یک مربی عرفان حلقه اگر چه دروغ گو باشد و یا به ناپاکیهای دیگر آلوده باشد، چون اتصال به رحمت عام الاهی فراتر از این قیدهاست، چون او اتصال را از مرکزیت و سلسله مراتب عرفان حلقه و شعور کیهانی دریافت کرده و اجازة تفویض را هم گرفته است، میتواند آن را به دیگران منتقل کند، اگرچه گیرندة اتصال از مربیخود پرهیزکارتر باشد، در غیر این صورت شاید، بلکه قطعاً به رحمت عام الاهی نمیرسد!
بنابراین رحمت عام الاهی با اجازه مرکزیت عرفان حلقه در دسترس بندگان خدا قرار میگیرد. توسل و توجه به انبیاء و اولیاء و واسطة فیض بودن آنها مردود است و تنها مرکزیت عرفان حلقه و سلسله مراتب مربیان آن واسطة فیض شعور الاهی و اتصال به رحمت عام حق تعالی هستند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی موسسه بهداشت معنوی
ادامه دارد/
نظر شما