«معماری مسجد»؛ وقتی دگرگون شد

انگاره دگرگونی معماری مساجد در دوره جدید را باید از یک سو در پرسش از تقدس فرم مساجد گذشته و از سوی دیگر در تغییر نگرش انسان درباره جایگاه خود در جهان جستجو کرد.

خبرگزاری شبستان: «معماری مساجد» از جمله موضوعاتی است که در دوره جدید، مباحث بسیاری پیرامون آن شکل گرفته است. این که مساجد امروز باید واجد چه مولفه هایی باشند؟ آیا می بایست به طور تام و تمام از مساجد گذشته تبعیت کرد و فرم های شناخته شده را باردیگر عیناً تکرار کرد یا می توان تغییراتی در سطوح مختلف برای طراحی مساجد در نظر گرفت؟


به طور کلی اعتقاد یا عدم اعتقاد به تغییر در فرم و الگوی طراحی مساجد به پاسخ این پرسش بازمی گردد که روح عبادت حاکم بر مسجد تنها در قالب الگوهای شناخته شده موجود تحقق می یابد یا می توان این روح و جوهره را در فرم های تازه ای نیز جستجو کرد؟


نظریه پردازان طرفدار تکرار فرم های بازمانده از پیش از مدرنیته، این فرم ها را مقدس دانسته و معتقدند این الگوها، آرکی تایپ هایی ازلی ابدی اند. در این معنا فرم و محتوای مورد نظر در طراحی مسجد بر هم منطبق فرض می شوند که از ماورا به انسان اموزش داده شده و در نتیجه هیچ گونه دخل و تصرفی در این فرم ها جایز نیست.


در مقابل، آن ها که الگوی مساجد ساخته شده در طول تاریخ اسلام و در مناطق مختلف جهان را محصول تفکر حاکم برهردوره بعلاوه اقتضائات ساختمانی آن دوره می دانند، بر لزوم طراحی مساجد براساس شرایط زمان تأکید دارند. در این نگرش، الگوی مقدسی برای مساجد فرض نمی شود و بنابراین برای یک طراح، مسجد نیز همچون دیگر ساختمان ها نیازمند طی روند طراحی است.


به واقع این پرسش مهم که مساجد پیش از مدرنیته، برگرفته از الگویی منطبق بر حقیقت مسجداند یا صرفاً مربوط به دوره ای خاص، دو نگرش محوری درباره طراحی مساجد را شکل می دهد که دقت در روند شکل گیری مساجد از نخستین مسجد(مسجد النبی) تا مساجدی که در اثر گسترش اسلام به سایر نقاط جهان ساخته شدند، می تواند در این زمینه روشنگر باشد. اما آن چه در این بررسی می بایست به طور جدی مورد توجه قرارگیرد، تغییر نگرش انسان جدید به موقعیت انسان در جهان در اثر رخداد مدرنیته است.


توضیح این که دوران مدرنیته را باید دوران گذار از انسان ابژه به انسان سوبژه دانست؛ به این معنا که تلقی انسان پیش از مدرن از خود، تلقی موجودی محاط در جهان است اما این باور با مدرنیته دگرگون شده و انسان از این پس در لایه های عمیق وجودی اش(بدیهیات)، خود را محور عالم شناسایی می کند. البته باید توجه داشت که سوبژکتیویته، مفهومی تازه پیدایش در مدرنیته نیست، اما مسأله مهم، غلبه این نگرش در دوران اخیر است.


تغییر همین نگرش به تنهایی کافی بود تا کلیه فعالیت های انسانی معنا و صورتی متفاوت از گذشته به خود بگیرد و معماری انسان نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ به طوری که الگوهای تکرارشونده معماری قرن های پیش از مدرنیته به یکباره جای خود را به فرم های ناشی از ایسم های تازه داد و فردمحوری جای تفکر غالب گذشته را گرفت.


نگاهی به مساجد(عبادتگاه های) طراحی شده از سوی معماران مطرح مدرن و پست مدرن و فرم های متعدد و گاه عجیب این بناها بیش از هرمستند دیگری، شاهد تغییرات جدی در نگرش معماری امروز است.


در ایران نیز، از آغاز مواجهه جدی با مدرنیته در دوره قاجار تا بازگشت معماران ایرانی تحصیل کرده به کشور در دوره پهلوی و پس از آن انقلاب اسلامی نیز، نمونه هایی هرچند اندک از تغییر نگرش به طراحی مساجد را شاهدیم که نمازخانه محوطه موزه فرش، مسجد الغدیر، مسجد امام رضا(ع) و مسجد ولیعصر(عج) از این جمله است که تنها در نمونه هایی موردی باقی مانده و به جریان فکری پیوسته در این زمینه تبدیل نشد و نهادهای مسئول نیز از این گونه طرح ها استقبال نکردند.


به هرروی «معماری مساجد»، به عنوان مهمترین پایگاه دینی و اجتماعی حضور مردم نیازمند توجهی بیش از گذشته است. توجهی ویژه هم در عرصه نظری و هم در عرصه عمل.


پایان پیام/

 

کد خبر 166354

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha