آیت الله مجتبی تهرانی، مدرس اخلاق و فقیه عالیقدر جهان تشیع دوشنبه 11 بهمن در جلسه هفتم از سری جدید سلسله درس های اخلاقی خود با موضوع قیام امام حسین (ع) و بررسی مسائل اخلاقی آن گفت: همانطور که گفته شد دو عامل اساسی در بحث غرور مطرح است که موجب فریب خوردن انسان می شود و باعث می شود انسان علی رغم اینکه هدف گیری صحیحی داشته است اما در انتخاب راه به خطا رود این دو عامل عبارتند از عامل درونی و بیرونی.
وی افزود: سوال اینجاست که این دو عامل از چه زمینه هایی استفاده می کند زمینه اول مربوط است به بعد عقلی و وحی که هر دو یک مطلب را القا می کنند و آن اینکه جاودانگی و خوشی بی حد و حصر در این دنیا امکانپذیر نیست و باید در دنیای دیگر دنبال آن بود اما چون انسان، معاد و قیامت را باور نکرده است فریب شیطان را می خورد.
آیت الله تهرانی با بررسی تاثیر اعتقاد به معاد و جلوگیری از فریفتگی انسان گفت: اگر یقین داشته باشیم که دنیای دیگری جز این دنیا وجود دارد که دارای تنعم خالص و جاودانه است هیچگاه فریب عوامل درونی و بیرونی را نمی خورد اما چون تنها احتمال وجود معاد را می دهد بهشت نقد را به از جاودانگی نسیه می داند.
وی با بیان روایتی از امیرالمومنین (ع) گفت: امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرماید: اینکه انسان باور داشته باشد که از آنچه که در دنیا با آن رابطه محبتی و عاطفی برقرار کرده دل می کند و خاک نشین می شود و با حساب و کتاب مواجه می شود و همچنین اعتقاد داشته باشد که از آنچه که گذشته بی نیاز می شود و به آنچه پیش فرستاده محتاج می شود آرزوهای بی فایده کوتاه می کند و اعمال صالح را بلند می کند.
آیت الله تهرانی دومین زمینه غلتیدن در وادی غرور را جلوه های دنیای مادی خواند و افزود: انسان از زمانی که چشم به این جهان گشوده است در دنیای مادی قرار گرفته و در ادامه نیز در این دنیای مادی که دارای جلوه های فراوانی است و همچنین با امیال درونی انسان همسو است مانوس شده است و به همین دلیل دل کندن از این دنیا سخت است اما این دلیل نمی شود که انسان اختیاری نداشته باشد.
این مدرس اخلاق با بررسی مساله اختیار انسان گفت: تعبیری که بعضی از اهل دنیا می کنند که دنیا دلم را برده ظهور در این معنا دارد که اختیار از من سلب شده است اما این مغالطه است و باید بگویند که من به دنیا دل داده ام.
وی توضیح داد: تمام انسانها مساوی هستند و اینکه بعضی در شرایط خاصی به گناه می افتند و بعضی دیگر در همان شرایط گناهی را انجام نمی دهند دلیل بر اختیار انسان است و آنکه دل به دنیا می بندد با سوءانتخاب خود این کار را انجام می دهد نه اینکه اختیار از او سلب شده باشد.
آیت الله تهرانی با بیان اینکه دنیا دو زبان دارد گفت: اولین زبان دنیا زبان دعوت است که با هواهای نفسانی انسان همسو است دنیا جاذبه دارد و انسان را به خود دعوت می کند اما چون انسان با حیوانات تفاوت دارد و از اراده و اختیار برخوردار است در نهایت این انسان است که می تواند آن را انتخاب کند و یا از آن دل بکند شیطان نیز ادعایی ندارد که من بر انسان مسلط هستم بلکه خود او می گوید من تنها دعوت می کنم.
وی ادامه داد: زبان دوم دنیا زبان پند و موعظه است حضرت علی (ع) در خطبه 223 نهج البلاغه می فرماید: از انسان آیا صید دنیا با چشم خود ندیدی که به پروردگار کریمت مغرور شدی و بر گناه خود جرات پیدا کردی و به هلاکت نفس خود انس پیدا کردی آیا نمی خواهی بیدار شوی و چشم خود را باز کنی این تعبیرات در مقام بیان زبان پند و موعظه دنیاست که در ورای تمام جلوه های مادی خود موعظه هایی برای انسان دارد.
این مدرس اخلاق با بررسی ادامه فرمایش امیرالمومنین (ع) گفت: ای انسان دنیا تو را فریب داده بلکه تو را فریفته شده ای دنیا پندها را آشکار ساخته و تو را به عدل و آگاهی فرمان داده دنیا با دردها و مرض ها و کم شدن توانایی هایت تو را پند می دهد چه بسا پندها به تو داد اما تو را متهم می کنی و چه بسا موعظه های صحیحی کرد و تو آنها را دروغ می شماری.
وی تصریح کرد: تعبیر دیگر امیرالمومنین (ع) دنیا مثل یار مهربان است و هیچگاه در دادن پند به انسان بخل نکرده است حضرت می فرماید: دنیا خوب سرایی است برای کسانی که به آن دل نبستند و آن را وطن خود قرار ندادند دنیا راستگوتر و وفادارتر از آن است که انسان را فریب بدهد و او را مغرور کند چقدر پندهای خوب به انسان داده ولی انسان او را متهم می کند که دل مرا برده و اختیار از من سلب کرده است.
آیت الله تهرانی با بررسی زبان پند دنیا در آیات قرآنی و روایات گفت: در سوره لقمان خداوند راجع به فرعونیان که ادعای خدایی داشتند می فرماید که: چقدر باغها و چشمه ها و زمین ها و غیره به جای گذاشتند و رفتند امیرالمومنین نیز در بیان مشابه می فرماید کجایند جباران و فرزندان آنان کجایند پادشاهان و کسراها.
پایان پیام/
نظر شما