تلنگری به نام انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب برای ایران نبود بلکه تلنگری بود برای جامعه جهانی؛ عده ای در اقصی نقاط دنیا با شنیدن نام این انقلاب به آن ایمان آوردند، اما عده ای دیگر که منافع خود را درخطر دیدند علیه آن برخاستند.

 خبرگزاری شبستان: قم//

خانم "تدا اسکاچ پل" در کتاب خود معتقد است که وقوع انقلاب ارادی نبوده و انقلاب را می توان مبتنی بر عوامل ساختاری و از پیش تعین شده دانست یعنی انقلاب ها ساخته نمی شوند، بلکه به وجود می آیند.


او پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران در مقاله ای نوشت:" اگر در دنیا تنها یک انقلاب موجود باشد که آگاهانه ساخته شده باشد، آن انقلاب، انقلاب ایران است.


انقلاب ایران توسط مجموعه ای از شکل های فرهنگی و سازمانی ریشه دار و تاریخی شیعه همچون امام حسین (ع) و مراسم اسلامی، شبکه مساجد، روحانیت و... به گونه هوشیارانه ای ساخته شد."


"ماروین زونیس" شخص شاه را محور اساسی در حکومت پهلوی می داند و به همین دلیل به بررسی روان شناسانه شخصیت شاه پرداخته است:


"محمد رضا به دلیل نحوه تربیت دوران کودکی و نوجوانی ناشی از تربیت او در یک محیط زنانه و سپس قرار داشتن در کنار پدری مستبد، فردی مردد و فاقد اعتماد به نفس بار آمده بود و به همین دلیل نتوانست در جریان انقلاب ایستادگی کند."


به نظر "زونیس" تا زمانی که عواملی وجود داشتند که به وی قدرت روانی لازم را برای کسب اعتماد به نفس ارائه می دادند، مشکلی پدید نیامد، اما در زمان وقوع انقلاب اسلامی همه آن عوامل از دست رفته بودند.


"اسکاچ پل" که مطالعات وسیعی در زمینه بررسی تطبیقی انقلاب ها انجام داده است می‏گوید: "جای تردید نیست که علل بروز انقلاب ایران با آنچه در انقلاب های فرانسه، روسیه و چین رخ داد، متفاوت بوده و اختلافات فاحش دارد، انقلاب ایران پدیده‏ای کاملا خلاف طبیعت‏ بود، این انقلاب محققا یک انقلاب اجتماعی است مع ذالک پروسه انقلاب مخصوصا حوادثی که منجر به سقوط شاه شد، علت هایی را که در مطالعه تطبیقی خود از انقلاب های فرانسه، روسیه و چین مطرح کرده بود، زیر سؤال برد.

 

انقلاب ایران آشکارا آن قدر مردمی بود و آن قدر روابط اساسی و پایه فرهنگی اجتماعی و اقتصادی اجتماعی را در ایران تغییر داد که حقیقتا از نمونه‏های انقلاب های اجتماعی تاریخی بزرگ است."


در اینجا باید این فراز از وصیت نامه سیاسی امام خمینی(ره) را متذکر شویم که می‏گوید: "...شک نباید کرد که انقلاب اسلامی از همه انقلاب ها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام..."


دو علت مهم پیدایش انقلاب ایران
در ایران از اوایل قرن اخیر مکاتب گوناگونی مطرح شده و مردم را به سوی خود فرا می خواندند اما در اثر بروز جریان هایی در جهان، چهره دروغین تبلیغات سیاسی آن ها آشکار شد و امیدی که طبقات روشنفکر به آنها بسته بودند تبدیل به یاس شده و از آن ایدئولوژی ها و مکتب ها سر خورده و بیزار شدند ولی اسلام همچنان به خاطر حقانیت و صداقت خود جاذبه خود را حفظ کرده و به زندگی خود ادامه می دهد.


مردم فهمیدند که تنها راه نجات و تنها راه رهایی از یوغ استبداد و استعمار همانا راه اسلام راستین است نه راه شرق و غرب زیرا همه جنایت ها و اسارت ها برای جوامع بشری در جهان کنونی از صاحبان همین مکاتب شرقی و غربی است.


امام خمینی(ره) در سال 1392 هجری قمری در بخشی از پیام خود به دانشجویان مسلمان مقیم آمریکا و کانادا چنین فرمود: "...اگر دول اسلامی و ملل مسلمان به جای تکیه به بلوک شرق و غرب به اسلام تکیه می کردند و تعالیم نورانی و رهایی بخش قرآن کریم را نصب العین قرار داده و بکار می بستند امروز اسیر تجاوزکاران صهیونیزم و مرعوب فانتوم آمریکا و مقهور سیاست سازشکارانه و نیرنگ بازی های شیطانی شوروی واقع نمی شدند... تا روزی که ملت اسلام پایبند این مکتب های استعماری است و یا قوانین الهی را با آن مقایسه می کند و در کنار هم قرار می دهد روی آسایش و آزادی نخواهد دید و این مکتب هایی که از چپ و راست به ملت اسلام عرضه می شود فقط برای گمراهی و انحراف آنان است و می خواهند مسلمانان را برای همیشه خوار و ذلیل و عقب مانده و اسیر نگه دارند و از تعالیم رهایی بخش قرآن دور سازند."


اسلام زدایی نظام حاکم
جهان غرب در جنگ های صلیبی (که از قرن 11 تا 13 میلادی به طول انجامید) به قدرت و عظمت اسلام پی برده و فهمید تنها قدرتی که در برابرش استقامت کرده و قد خم نمی کند اسلام است لذا در صدد برآمد به هر طریق ممکن اسلام را از صحنه روزگار محو کند و یا اگر نامی از اسلام باقی مانده از محتوا تهی باشد و دید این نقشه با جنگ و لشکرکشی قابل پیاده شدن نیست زیرا مردم مسلمان در اثر جنگ، به هم پیوسته و از استحکام بیشتری برخوردار می شوند لذا در صدد نقشه دیگری برآمد و آن این بود که از طریق عوامل نفوذی که از خود ممالک اسلامی انتخاب می شوند و به قدرت می رسند باید از درون، اسلام زدایی کرد و آن را از درون پوساند و برای اجرای چنین نقشه ای در کشورهای اسلامی مهره ها انتخاب کرده و نوکرهای کر و کور و چشم بسته به قدرت رساند، لذا افرادی همانند رضاخان در ایران و آتاتورک در ترکیه و آل سعود در حجاز و نوکرهای امثال اینها را در کشورهای اسلامی دیگر به قدرت رسانده و در صدد محو اسلام برآمده اند و البته علمای اسلام و پیشوایان دینی به این مسئله پی برده و در مقام بیداری مسلمین برآمده و با استعمار در همه جوانب آن به مبارزه برخاسته اند.


اما در پنجاه سال اخیر مبارزه با اسلام و مسلمین و سلب حقوق و بردن اموال و منافع آنان در ترکیه و ایران صورت جدی تری به خود گرفت البته در ایران تا 25 سال اخیر کارگردان اصلی این مبارزه انگلیس و در 25 سال بعد آمریکا بود.


مسلمانان ایران در این دوره پنجاه ساله در میان اشک و خون روزگار گذراندند، مقدسات اسلام همواره هتک شده و حرمت اسلام همواره فراموش گشت، علمای اسلام زندانی، تبعید یا شهید شدند، عزاداری امام حسین(ع) ممنوع شد و لباس روحانیت قدغن گردید و مدارس اسلامی بسته و چادر که یک نوع حجاب و پوشش اسلامی است از سر زنان مسلمان برداشته شد.


انقلاب اسلامی از پایگاه های مردمی در مساجد آغاز شد
با توجه به این که دشمن به خوبی نقطه قوت مردم مسلمان ایران را می دانست به همین دلیل مذهب و مسجد را نشانه گرفته بود اما نقش مساجد در تاریخ اسلام و اهمیت آن در میان مسلمانان بر کمتر کسی پوشیده است، بالاخص نقش تعیین کننده این مکان مقدس در دین اسلام و تحولات صدر اسلام موضوعی است که مورد وفاق صاحب‌نظران و پژوهندگان تاریخ اسلام است.


این نقش ویژه مسجد در طول زمان با نوساناتی روبه رو گشت و هر چند دیگر آن مرکزیت دوران پیامبر(ص) را نداشت اما همواره کانون مهم و اثرگذار در تاریخ مسلمانان و جوامع اسلامی به شمار می‌رفت، در انقلاب اسلامی نیز نقش مساجد به عنوان کانون های مبارزاتی نقشی ویژه و بی‌بدیل بود و همواره وعاظ و مبلغان از منبر و خطابه برای افشای مفاسد رژیم و رساندن پیام رهبر انقلاب به گوش مردم و دعوت آنان برای مبارزه با رژیم پهلوی استفاده می‌کردند.


گستردگی شبکه مساجد در سراسر کشور از بزرگ ترین شهرها تا روستاها، این امکان را به وجود آورده بود که پیام‌ها و ارتباطات انقلابی به راحتی در سراسر کشور پخش شود و همه مردم در ارتباط با مواضع انقلابی و پیام‌های رهبری انقلاب قرار گیرند.


"جان.دی استمپل" از کارشناسان سفارت آمریکا می‌نویسد:"یک جنبه مهم رشد حرکت انقلابی، مشارکت دائمی و فزاینده سازمان‌های شیعی مذهب ایرانیان در جنبش بوده است، در کشور 35 میلیونی ایران تقریبا 80 تا 90 هزار مسجد و 180 تا 200 هزار و رحانی وجود دارد و سریع‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای رساندن پیام از شهری به رهبران شهر دیگر از طریق شبکه مساجد انجام می‌گرفت".


در نتیجه مسجد به دلایلی که ارائه شد توانست در جریان بسیج انقلابی، به عنوان پایگاه رسانه ای و ارتباطی جریانات مخالف رژیم عمل کند و تنها نهادی بود که از دولت مستقل بود و تنها گزینه ممکن برای بسیج مردم بود.


انقلاب ایران تلنگری برای جامعه جهانی
انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب برای ایران نبود بلکه تلنگری بود برای جامعه جهانی؛ ندایی بود که در دنیا پیچیده شد و عده ای در اقصی نقاط دنیا با شنیدن نام این انقلاب به آن ایمان آوردند، اما عده ای دیگر که منافع خود را از دست داده بودند و قدرت های مستکبری که منافع خود را در خطر می دیدند تلاش های مضاعفی را در جهت ساقط کردن این انقلاب نوپا انجام دادند، از جریان طبس گرفته تا تجاوز همه جانبه نظامی به خاک ایران و تحمیل 8 سال جنگ بر ملت مظلوم ایران، اما دریغ که آنها نمی دانند که " جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا"


تاکنون عده زیادی از محققان، تحقیقات عالی در رابطه با ریشه های انقلاب اسلامی ایران ارائه کرده اند و هنوز هم در این رابطه کارهای در خور توجهی انجام می شود و هر روز به جمع هواداران این انقلاب و افرادی که به عظمت آن ایمان می آورند افزوده می شود، اما آنان که منافع خود را از دست داده اند گویا سر خود را در زیر برف فرو برده اند و نمی خواهند واقعیت را دریابند که این انقلاب ادامه حماسه آفرینی سید الشهدا(ع) در عاشورا و مقدمه ای برای انقلاب جهانی حضرت صاحب الامر(عج) است.


به همین دلیل هنوز از پای ننشسته اند و در تلاش هستند تا روند رو به تکامل و جهانی این انقلاب را بگیرند البته این خیال باطلی است.

 

 رسانه های وابسته به استکبار جهانی که جز پول انگیزه ای برای ادامه فعالیت خود ندارند، هر روزه در بلندگوهای خود شبهه های زیادی را در مورد این انقلاب عظیم مطرح می کنند و دروغ هایی را که اربابان آنها سال ها به مردم شریف ایران می گفتند، ادامه می دهند تا به خیال پوچ شان بتوانند بر اراده عظیم ملت خللی وارد کنند.


اما باید به آن رسانه ها گفت که شما هیچ گاه نتوانستید و نخواهید توانست بر این انقلاب عظیم خدشه ای وارد کنید.

 

اگر تمام فعالیت ناکرده شاهان پهلوی که هر روز سنگ آن را به سینه می زنید هم درست باشد! اگر ایران در زمان آن شاهان خائن بهترین و پیشرفته ترین کشور دنیا هم بود، تنها یک دلیل برای انقلاب اسلامی کافی است، اما آن دلیل آن است که حکومت فاسد پهلوی طاغوت بود و پیروی از حکومت طاغوت نیز حرام است، همین یک دلیل جواب تمام حرف های شما که گویی بر قلب های شما مهر زده شده و هیچ نمی فهمید.


اما این بار باید به ملت شریف ایران و به خصوص جوانان غیور آن نکته ای را باید یادآوری کرد و آن اینکه حکومتی که فرمان حکومت را از جانب خداوند متعال نداشته باشد یا فرمان و روش های آن حکومت مطابق با دستور خدا نباشد طاغوت است و طبق فرمان الهی پیروی از آن حرام است، طبق اعتقادات ناب شیعی حکومت از خدا به رسول الله(ص) و از ایشانه امیر المومنین علی(ع) تفویض شد و سپس به امامان معصوم(ع) سپرده شد و اکنون که در عصر غیبت به سر می بریم پیروی از ولی فقیه واجب است.


صدور انقلاب اسلامی
هر انقلاب که به وقوع می پیوندد طبیعتا دارای آرمان‌ها و اهدافی است، مسئله صدور انقلاب یکی از آرمان‌هایی است که به‌ صورت طبیعی بعد از هر انقلاب مطرح می‌شود.


صدور انقلاب در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به‌ وسیله امام خمینی(ره) مطرح شد، بنابراین صدور انقلاب از موضوعات مورد توجه امام بوده و به‌ معنای صادر کردن تجربه‌های انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای جهان است، از دیدگاه امام خمینی(ره) منظور از صدور انقلاب همان گسترش اسلام است.


انقلاب‌ها بر اساس اهداف مختلف با آرمان‌هایی منطقه‌ای، ملی یا جهانی صورت می‌پذیرند، بعد از پیروزی هر انقلاب، علل و شیوه‌های آن برای مردم سایر کشورها مورد سوال است به‌ ویژه اگر شرایط کشورها مشابه شرایط کشور مرجع باشد، امکان بازسازی آن برای شهروندان کشورهای دیگر افزایش می یابد.


اگر آرمان‌های انقلاب، آرمان‌هایی جهانی و فطری نظیر عدالت، احیای تمدن بر اساس اندیشه خاص دینی یا... باشد امکان این گرایش به تکرار انقلاب در کشورهای دیگر افزایش می‌یابد، این حالت به صدور طبیعی انقلاب‌ها بازمی‌گردد، به‌عبارتی دیگر صدور انقلاب از طبیعت انقلاب‌ها برمی‌خیزد، از سوی دیگر، اگر انقلاب دارای پیام‌های جهانی باشد، صدور انقلاب جزو اهداف و آرمان‌های آن قرار می‌گیرد و خود انقلابیون در کشور مادر اقدام به ساماندهی شرایطی برای گسترش انقلاب به کشورهای دیگر می کنند.


تکیه بر معنویت و توجه به ارزش‌های انسانی و اسلامی چون استقلال طلبی، مردمی بودن، ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی از ویژگی‌های منحصر به فرد این انقلاب است.


پیامد عملی این آموزه‌ها ساقط کردن حکومت استبدادی در سطح ملی و نفی ظلم و استکبار و منافع قدرت‌های سلطه‌گر در بعد بین‌المللی بود، مجموع این شرایط باعث شد که انقلاب اسلامی ایران به عنوان کانون الهام بخش و بیداری گسترده ملت‌های ستم‌دیده از مسلمان و غیرمسلمان مطرح شود.


انقلاب اسلامی نیز به‌ دلیل برخورداری از ماهیت اسلامی رسالتی جهانی دارد. بنابراین امام‌خمینی‌(ره) ضمن این که اقدام برای صدور انقلاب را تکلیف شرعی قلمداد کردند، تداوم و کارآمدی و تحقق اهداف انقلاب را وابسته به‌ صدور آن دانستند، در صورت غفلت از این مهم و محصور ماندن انقلاب در مرزهای ایران، شکست آن را قطعی دانستند.(صحیفه نور جلد 12)


بنابراین در مجموع می توان گفت که صدور انقلاب فرآیندی برای معرفی نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک الگوی نظام حکومت اسلامی نمونه در جهان معاصر است، در حقیقت صدور انقلاب ماهیتی نرم افزاری دارد نه سخت افزاری و فیزیکی. آرمان ها و اندیشه های انقلاب اسلامی که در قالب عدالت خواهی، آزادی طلبی، مردم سالاری، صلح طلبی و... تجلی و نمود پیدا می کند، نیازی به صدور فیزیکی ندارد، بلکه می توانند آزادانه از سوی سایر ملل مورد پذیرش قرار گیرد.


انقلاب اسلامی و انقلاب های رنگی
پیروزی انقلاب اسلامی ‌در ایران یکی از مهم‌ترین وقایع جهان در قرن بیستم بود، این انقلاب عظیم با شعار «نه شرقی و نه غربی» حاکمیت نظام دو قطبی تعریف شده در جهان را به چالش کشید، لذا همواره بعد از پیروزی مورد حمله‌ هر دو بلوک قرار گرفت.

 

به راه انداختن غائله‌های قومی‌ در کردستان، سیستان و بلوچستان و مازندران، عملیات‌های تروریستی و شهادت نخبگان سیاسی و فکری انقلاب توسط ایادی نظام سلطه، حمله‌ نظامی‌ مستقیم به خاک جمهوری اسلامی ‌ایران به تحریک ابر قدرت‌ها توسط صدام حسین، تحریم‌های شدید اقتصادی، تهاجم فرهنگی و غیره از جمله اقدامات استکبار جهانی برای مهار و شکست‌ انقلاب اسلامی ‌به شمار می‌رود.


سازمان‌های اطلاعاتی غرب و به ‌خصوص آمریکا به تجربیات خود در فروپاشی نظام کمونیستی از حربه‌ انقلاب‌های رنگی برای سرنگونی دولت‌های مخالف استفاده کردند و «انقلاب گل‌رز»، «انقلاب نارنجی»، «انقلاب لاله»، «انقلاب کاج» و... را ترتیب دادند و بدین ‌وسیله دولت‌های مخالف خود را تحت لوای دموکراسی جابه‌جا کردند و با روش‌های به ظاهر مسالمت‌آمیز دولت‌های طرفدار خود را بر سرکار آوردند.


هنگامی‌که ایالات متحده از کاربرد ابزارهای متعدد برای مهار و سرنگونی نظامی‌جمهوری اسلامی ‌ایران ناامید شد، به‌خصوص بعد از انتخابات دوم خرداد سال 1376 به الگوی سرنگونی و تغییر نظام از طریق یک انقلاب مخملی روی آورد، لذا سعی کرد به کمک نخبگان سیاسی، احزاب سیاسی و جنبش‌های دانشجویی و مطبوعات به این مهم دست یابد، اما مقاومت‌های فضای سیاسی ایران از جمله حمایت گسترده‌ مردمی‌ و به‌ ویژه دانشجویان از نظام، حضور پرقدرت و مدبرانه‌ ولایت فقیه در رأس نظام جمهوری اسلامی ‌و عدم وجود انسجام فکری و پایگاه قوی‌ مردمی‌ برای احزاب اپوزیسیون و غیره موجب شده انقلاب رنگی در ایران به شکست بیانجامد.
 

 

پایان پیام/

کد خبر 16543

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha