به گزارش خبرگزاری شبستان ، انسان به طور طبیعی به سوی کمال گرایش دارد و از نقص می گریزد. اگر مجموعه ای از حالات انسانی چون شادی و گرایش به زیبایی را اموری کمالی دانسته که آدمی به سوی آن میل و گرایش ذاتی دارد ، از این رو طبیعی است که آدمی به سوی اموری از این دست گرایش یابد و خواهان آن شود. بر پایه این گرایش ذاتی است که عید به عنوان نمادی از شادی و سرور مورد توجه و اهتمام بشر است.
هماهنگی اعیاد با طبیعت
اصولا جشن ها و اعیاد که نماد و نمایشی از گرایش انسان به کمال و آشکار سازی این میل باطنی در قالب های تجسمی و شکلی آن است به جهاتی با جهان بیرون ارتباط تنگاتنگی می یابد. به این معنا که در ایجاد و تحقق این شور و اوج گیری هیجانات احساسی و عاطفی بشر عامل موثر بیرونی نقش کلیدی و مهمی را ایفا می کند.
در زمانی که طبیعت نوعی بلوغ کمالی را نشان می دهد تاثیرات فزاینده ای در انسان به جا می گذارد و میل و گرایش ذاتی انسان به کمال خواهی و کمال جویی را بر می انگیزاند. در پی این هیجانات و متاثر از آن است که انسان به گونه در خود نوعی احساس می یابد که می توان از آن به همسان پنداری با طبیعت یاد کرد. در این حالت است که آدمی خود را چون بخشی از طبیعت همراه با کمال موجود در طبیعت می پندارد و از رسیدن به چنین بلوغی خرسند و شادان می گردد و خوشحالی خود را به صورت های مختلف بروز می دهد.
در همه مواردی که به عنوان اعیاد و یا جشن ها و سورها و به تعبیر قرآنی ایام الله از آن یاد می شود، این عنصر و مولفه اساسی را می توان شناسایی و ردگیری کرد. در جشن گندم و یا جشن مهرگان عنصر کمالی به خوبی خود را نشان می دهد. در این جشن ها آدمی با طبیعت کمالی گندم و یا فرآورده های جالیزی و تابستانی خود را همراه و هماهنگ می یابد و در سوری این همراهی و سازواری را به نمایش می گذارد. در بسیاری از ملل از این نوع جشن ها و اعیاد دیده می شود که هر ساله در فصل خود برگزار می شود.
عید نوروز شاید یکی از مهم ترین و سازوارترین اعیاد بشری باشد. نمایش طبیعت در این فصل به اوج کمالی خود می رسد و طبیعت پس از مرگ ظاهری در زمستان ، دوباره در آغاز فصل بهار زندگی را می رویاند و گل و گیاه و سبز و چمن از زمین بر می آید. این گونه است که آدمی را در هیجانی از زندگی کمالی فرو می برد و جیک جیک گنجشکان بر شاخسار درختان تازه به گل و جوانه نشسته را بر می انگیزد و آن را به انسان منتقل می سازد. این گونه است که آدمی متاثر از طبیعت شاد و پر نشاط به وجد می آید و هیجان خود را همانند پرندگان بروز می دهد و به شادی و نشاط می پردازد.
اعیاد مذهبی و کمال خواهی
در اعیاد مذهبی و آیینی نیز چنین هماهنگی و سازواری را می توان یافت. در همه این اعیاد مذهبی و دینی نوعی کمال را می توان ردگیری و شناسایی کرد . به عنوان نمونه در عید کریسمس هم هماهنگ با طبیعت را می توان یافت و هم بلوغ کمالی را می توان جستجو کرد. در نظر مسیحیان این روز ، روزی است که خداوند ، انسان کاملی را به زمین هدیه کرد که خود صورت کاملی از خداست. به این معنا که مسیح مظهر کامل اسم الله است و تجلی خدا در انسان می باشد. در این صورت می توان گفت که انسان در زمان ظهور مسیح و تولد و میلادش به بلوغ نهایی خود رسید و خلافت الهی را کسب کرد و توانست جانشین خدا بر زمین شود. هر چند که میان شب یلدای ایرانی که آغاز چهله بزرگ زمستانی و آغاز فصل سرما و روز نخست دی ماه می باشد و مردم به جشن و سرور می پردازند با یلدای مسیح نوعی هماهنگی و ارتباط وجود دارد و این نشان از همبستگی فرهنگی دارد با این همه در هر دو دیدگاه نوعی کمال و هماهنگ میان طبیعت و کمال آن و کمال خواهی انسانی را می توان شناسایی کرد. در اندیشه یلدای ایرانی ، شب آغاز دی شبی است که خورشید متولد می شود و پس از پایان چهله بزرگ از قنداق کودکی بیرون می آید ( این را بنگرید با مساله چهله شویی کودکان ) و در چهله کوچک که تا دهم اسفند ادامه می یابد خورشید خود را برای فعالیت آماده می سازد ، از این رو در پس ابرها به گرم کردن زمین مشغول می شود و می بینیم که زمین گرم می شود و روح در تن درختان دمیده می شود. از این رو ست که می توان درخت کاشت تا زمین جان خود را به گیاهان منتقل کند . در آغاز بهار است که خورشید پس از کمال خود و زمین بر فراز می آید و خود را چنان که طبیعت می خواهد بر آن عرضه می کند و گل و گیاه به وجد و ترانه می آید و همان خورشید بهاری شادان و با طراوت سر بر می آورد.
میان این شب یلدای ایرانی که شب میلاد خورشید است؛ (زیرا که واژه یلدای آرامی به معنای میلاد و تولد است که از آن واژه عربی ولد و یولد گرفته شده است و از نظر ساختار زبانی یکی هستند.) و شب میلاد مسیح که خورشید حقیقت انسانی است نوعی تناسب کمالی را می توان یافت.
در عید دیگر مسیحیان نیز چنین تناسبی میان کمال خواهی می توان یافت. تعطیلی مسیحیان روز یک شنبه است و بر خلاف یهودیان آنان شنبه را تعطیل نمی کنند ، هر چند که مسیحیان چون یهودیان بر این باورند که خداوند در روز شنبه پس از ساخت و پرداخت جهان آفرینش به استراحت پرداخت و آن روز را تعطیل کرد که این هم نوعی کمال طبیعت را می نمایاند و ارتباط جشن تعطیلی هفتگی را با طبیعت و کمال آن نشان می دهد؛ با این همه مسیحیان روز یک شنبه را تعطیل کردند ؛ زیرا بر این باورند که در این روز است که خداوند به خواهش حواریون و انصار مسیح (ع) مائده و سفره آسمانی را بر ایشان گستراند و این گویا رسیدن کمال حواریون نسبت به صداقت و حقانیت مسیح است و این که آن حضرت (ع) پیامبر خداوند است. این رسیدن به کمال موجب شده است که آنان جشن یک شنبه را به عنوان عید کمالی داشته باشند و آن روز را ارج نهند. [1] ( البته بماند که این خود نوعی ایجاد تمایز فرهنگی میان دو فرهنگ یهودی و مسیحی است تا دوفرهنگ به شکل نمادها نیز از یک دیگر باز شناسانده شود.
در عید فطر و نیز عید قربان و دیگر اعیاد مذهبی چون عید غدیر خم و شعبان نیز این کمال خواهی و کمال جویی را می توان یافت. در همه این اعیاد نوعی ارتباط تنگاتنگ میان روز عید و مساله کمال را می توان شناسایی و ردگیری کرد. عید فطر روز بلوغ و رهایی انسان از دام دنیا و رسیدن به تقواست و آدمی به این امید که به کمال مطلوب خود یعنی تقوای الهی رسیده آن روز را جشن می گیرد؛ زیرا قرآن درباره هدف وجوب روزه ماه رمضان می فرماید: کتب علیکم االصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون ؛ بر شما همانند گذشتگان روزه نوشته و فرض شد تا شاید تقوا پیشه گیرد. روز عید فطر روز جشن و رسیدن به کمال روزه یعنی تقواست.
روز عید قربان نیز روز کمال دیگری است . در این روز حاجیان پس از مناسک و آیین های حج به قربانگاه می روند تا شادی و سرور خود را از هماهنگی با جهان هستی و رسیدن به توحید صرف و محض جشن بگیرند. این زمانی است خود را در مشعر و روز حشر آدمی در قیامت یافته و در عرفات معرفت به توحید رسیده و در منی به آروزها و منایای خود دست یافته و در مسلخ عشق خود را به نیابت از همه عشق ورزان به قربانگاه می برند.
گستره معنایی عید در قرآن
در قرآن کریم به صورت صریح تنها یک بار کلمه عید به کار رفته است ولى به صورت اشاره و ضمنى آیاتى از قرآن به این مسأله اشاره دارد. خداوند در باره درخواست حواریون این واژه را به معنایی که ما امروز از این واژه می فهمیم به کار برده است : «قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئدَةً مِّنَ السَّمَآءِ تَکُونُ لَنَا عیدا ؛ خداوند ]دعاى او را مستجاب کرد و[ گفت: من آنرا بر شما نازل مى کنم ولى هر کس از شما بعد از آن کافر گردد ]و راه انکار پوید[ او را چنان مجازات مى کنم که احدى از جهانیان را نکرده باشم»
عید در لغت از ماده «عود» به معناى بازگشت گرفته شده است . از کاربرد های این واژه می توان دریافت که چون اصالت در آفرینش کمال و کمال خواهی و بازگشت و رجوع به آن است ، مراد از عود ، بازگشت به کمال است. پس هرگاه انسان و یا طبیعت به جایگاه و اصل خود بازگشت آن روز ، روزی است که می توان از آن به عید تعبیر و یاد کرد. از این روست که به روزهایى که مشکلاتی از قوم و جمعیتى برطرف مى شود و یا پیروزى ها و راحتى هاى نخستین باز می گردند آن روز را عید گرفته و شادی بازگشت خود را جشن می گیرند. چنان که گفته شد در اعیاد اسلامى به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان انسان باز مى گردد و آلودگى ها که بر خلاف فطرت است از میان مى رود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده بر حواریون روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است حضرت مسیح آن را «عید» نامیده است. و چنان که در روایات آمده نزول مائده آسمانى در روز یکشنبه بوده و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نزد مسیحیان نیز همین امر باشد.
عید به این معنا در حقیقت بیانگر خودسازی انسان نیز است ؛ زیرا کسانی که به نوعی با خودسازى توانسته اند به کمال خود بازگردند و با اصل خود ارتباط بر قرارکنند به شادی و سرور می پردازند. به قول مولوی رومی هر کسی چون دور ماند از اصل خویش ؛ باز جوید روزگار وصل خویش. این بازجویی روزگار وصل در شکل و قالب خودسازی خود را نشان می دهد و کسی که خودسازی می کند در جستجوی بازگشت به اصل خود حرکت می کند و هر گاه این احساس را در خود می یابد که به آن سو حرکت کرده است ، شاد و مسرور می شود که می تواند به اصل خود بازگردد و کمال لایق را دریابد. در اعیاد مذهبی مساله بازگشت به اصل از طریق خودسازی بارها و بارها مورد تاکید قرار می گیرد تا انسان به فراموشی دچار نشود و از راه دور نگردد. در نماز عید قربان و فطر به خواندن سوره هایى توصیه شده است که سالم سازى درون و تزکیه روح در آن سخت مورد تأکید و توجه قرار گرفته است. در رکعت اول نماز عید، توصیه شده است که سوره اعلى خوانده شود که در آن به نکات مهمى براى سازندگى انسان اشاره شده است از جمله خداوند مى فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّى;[2] به یقین کسى که پاکى جُست ]و درون خود را تزکیه کرد[ رستگار شد»
تزکیه به معناى نموّ و رشد دادن نفس با خیرات[3] است. و سپس این واژه به معناى تطهیر و پاک کردن نیز آمده است. شاید به این مناسبت که پاک سازى از آلودگى ها و سالم سازى ریشه ها سبب رشد و نمو است. و در این آیه ممکن است هر دو مورد نظر باشد در رکعت دوم نماز عید توصیه شده است که سوره «شمس» خوانده شود، که در این سوره تأکید بر خودسازى و سالم سازى درون با بیشترین تأکید ممکن مطرح شده است خداوند در این سوره بعد از 11 قسم مى فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّهَا; به راستى هر کس نفس خویش را پاک و تزکیه کرد رستگار شده [1]. (صدوق، من لایحضره الفقیه، بیروت، دار الاضواء، چاپ سوم 1413، ج 1، ص 436٫)
و در روایات علاوه بر طهارت باطنى و تزکیه به طهارت ظاهرى نیز توصیه شده است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «کسى که روز عید نمى تواند در جماعت مردم شرکت کند، پس غسل کند و خود را خوشبو کند و به تنهایى نماز بخواند; همان طور که در جماعت مى خواند.»[4]
گردهم آیی و آراستگی
یکی از اشکال بازنمایی شادی و تجسم بخشی به نشاط درونی رسیدن به کمال و یا در راه قرار گرفتن و آغاز رفتن و بازگشتن ، توجه و اهتمام به آراستگی و زینت ظاهری است. انسان به طور طبیعی دوست می دارد که شادی خود را به نمایش بگذارد و دیگران را در شادی خود همراه گرداند. از این رو گرایش عمومی و طبیعی در اعیاد و شادی ها گردهم آیی و جمع شدن است. از این روست که مردم در اعیاد به گردهم آیی علاقه مند هستند و می کوشند با هم به شادی و سرور بپردازند.
برای این که بتوانند در فضایی باز و در آرامش و آسایش و به دور از هرج و مرج به شادی و دست کوبی بپردازند به دشت و صحرا می روند که فضای آزادتری را برای ایشان فراهم می آورد. در همه اعیاد مذهبی می توان رفتن به صحرا و گردهم آیی را شناسایی و ردگیری کرد.
هم چنین انسان به طور طبیعی گرایش به زیبایی ظاهری دارد. او نیز می خواهد همانند طبعیت خود را بیاراید و از رنگ های متنوع چون گل ها و برگ ها استفاده کند . آراستگی به لباس ها و گل های زیبا در روزهای عید به اوج خود می رسد ؛ چنان که شادی و سرور نیز در این روزها چنین است. از قرآن به کمک روایات استفاده مى شود جهت اظهار نشاط و شادى هر آنچه جزء زینت هاى حلال است مورد استفاده قرار گیرد از جمله لباس زیبا، قرآن کریم در این رابطه مى فرماید: «یَـبَنِىءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِد وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ;[5] اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید; و ]از نعمت هاى الهى[ بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید»
امام باقر(علیه السلام) در مورد این آیه فرمود: «یعنى لباس هایى را که به آن ها خود را زینت مى کنید در روزهاى عید و جمعه براى نماز بپوشید.»[6]
امام زین العابدین(علیه السلام) فرمود: «همه شما باید در روز عید زینت و غسل و آرایش کنید و از دعاهاى وارد شده آن روز به قدر توان بخوانید و مبادا کارى کنید که چهره ظاهرى شما زیبا و عمل شما زشت باشد.»[7]
نگاهی گذرا به عید در روایات
در روایات مطالب نغز و دلکشى درباره عید آمده که طرح و بیان تفصیلى آن باعث طولانى شدن مقال مى شود، آنچه مى توان گفت فقط فهرستى از برخى مطالب و آثارى است مربوط به عید.
1ـ چه روزى عید است؟ در این بخش بیان هاى مختلفى آمده است، گاه برخى ایام خاص را به عنوان عید یاد نموده از جمله در روایتى مى خوانیم: «عیدها چهار تا است، فطر و قربان و غدیر و روز جمعه»[8]
على(علیه السلام) فرمود: «و هر روز که خدا نافرمانى نشود عید است»[9] چرا که روح آلوده نشده و در نتیجه شادابى و طراوت ریشه دار است. نه تصنعى و ظاهرى که متأسفانه امروزه رسم بر این شده که برخى با درون آلوده و روح فاسد شده، با تبسّم و لبخند ظاهرى مى خواهند اظهار شادى و نشاط نمایند» در روایت پیش گفته از امام زین العابدین(علیه السلام)خواندیم که فرمود: «مبادا کارى کنید که چهره ظاهرى شما زیبا و عمل شما زشت باشد»
از این روایت مى توان استفاده کرد که انسان مى تواند به گونه اى عمل نماید که هر روزش عید باشد، و گاه همین معنى با صراحت در کلام معصومان(علیهم السلام) آمده، چنان که على(علیه السلام) فرمود: «امروز براى ما عید است و فردا براى ما عید است و هر روزى که خدا را در آن روز معصیت نکنیم آن روز براى ما عید است»[10]
2ـ برخى وظائف روز عید: گذشته از طهارت و زینت ظاهرى و شرکت در نماز عید و دادن زکات فطره در عید فطر، و یا انجام قربانى در عید قربان به امورى توصیه شده است. که به برخى از آن ها اشاره مى شود:
یک: شادى و خوشحالى: چون روز عید روز گرفتن پاداش و جایزه است جا دارد انسان خوشحال و با نشاط باشد، لذا در روایت آمده وقتى روز عید فرا مى رسد منادى ندا مى دهد «اى مؤمنان به سوى جایزه هایتان بشتابید»[11] در روایت دیگر مى خوانیم که «به سوى پروردگار بخشنده بشتابید که ]پاداش[ زیاد عطا مى کند و ]گناهان[ بزرگ را مى بخشد» این پاداش هم در عید قربان است و هم عید فطر.
دو: تکبیر و تهلیل گفتن: در اجتماعات، و نماز جماعت صداى تکبیر و تهلیل به گوش برسد، لذا پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)فرمود: «عیدهاى خود را با تکبیر زینت دهید.»[12] در جاى دیگر فرمود: «دو عید ]فطر و قربان[ را با تهلیل ]لا اِله اِلاّ اللّه[، تکبیر، ]الله اکبر[، تحمید ]الحمدللّه [و تقدیس ]سبحان الله[ زینت دهید»[13] و خود حضرت همین گونه عمل مى کرد و در روز عید قربان و فطر در حالى از منزل خارج مى شد که صدایش را به تکبیر بلند مى کرد.»
سه: تقسیم کردن شادى ها: در این روز به نشاط و شادى خود بسنده نکنیم سعى کنیم شادى هایمان را بین دیگران تقسیم کنیم، امامان معصوم(علیهم السلام)، تلاش داشتند سرور و شادى روز عید را به شکل هاى مختلف به دیگران انتقال دهند مثلاً در شب و روز عید برده ها را آزاد مى کردند[14] و ما مى توانیم با کمک به دیگران رفع گرفتارى هاى آنانو…دل شکسته اى را شاد کنیم و غمدیده اى را با نشاط.
چهار: بازدید و زیارت: همان گونه که در تمام اعیاد متداول است که مسلمانان دید و باز دید دارند و صله ارحام انجام مى دهند در عید قربان نیز این سنت حسنه مراعات شود و همین طور به زیارت امامان معصوم(علیهم السلام) رفتن مخصوصاً زیارت امام حسین(علیه السلام) زیاد سفارش شده است.[15]
از آنچه گفته شد بخوبى استفاده مى شود که اعیاد اسلامى بویژه عید قربان در واقع جشن خودسازى و درون سازى است و جشن قربانى کردن هوس در ابعاد مختلف و پى آمد خودسازى نیز طهارت ظاهرى، ذکر زبانى، تقسیم شادى ها، و زیارت و خدمت پاکان و بزرگان نمودن خواهد بود.
عید نوروز
با آن چه گذشت می توان به مساله عید نوروز از دیدگاه قرآن و روایت به شکل دیگری نگریست. عید نوروز در بردارنده بسیاری از نشانه های اعیاد مذهبی و دینی است. از سوی در آن نمایشی از کمال جویی و کمال خواهی انسان و هماهنگ و سازواری با طبیعت را می توان یافت و هم نشانه های از رستاخیز و تاکید بر باورهای اصولی و اساسی دین چون معاد و دوباره زنده شدن انسان چون طبیعت را که خداوند در قرآن از آن یاد کرده است و بیان داشته است که اگر در رستاخیز شک و تردید دارید بنگرید که چگونه ما زمین مرده را در بهار زنده می کنیم و گیاهان را می رویانیم .
از دیگر ویژگی ها نوروز می توان به مساله دید و بازدید و صله رحم اشاره داشت که امری مهم و وظیفه اسلامی و انسانی و عاملی مهم برای جامعه پذیری ، فرهنگ سازی و تبادل و تعاملات فرهنگی می باشد. همبستگی اجتماعی و امت سازی را تقویت می کند و ریشه سست شده برادری و اخوت را دوباره استوار و محکم می سازد.
نمایش از شادی و سرور است و تجسمی از کمال خواهی و زیباجویی انسان می باشد. کودکان را با طبیعت و انسان را با محیط زیست آشتی می دهد و ارزش و اهمیت جهان و محیط زیست و درخت و درخت کاری را باز می شناساند.
عید نوروز، عیدی سرشار از حرکت و جوشش و کوشش و محبت و عشق و بازگشت و خودسازی و دیگرسازی و جامعه و امت سازی است. باشد که آن را قدر بدانیم و در حفظ آیین های ارزشی و اصولی آن کوشا باشیم .
پانویس
[1]. ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1370ش، ج 5، ص 131٫
[2]. اعلى/ 14٫
[3]. راغب اصفهانى، المفردات، تهران، دفتر نشر الکتاب، دوم، ص 213٫
[4]. حر عاملى، وسائل الشیعه، دار احیاء التراث، ج 5، ص 115٫
[5]. اعراف/ 31٫
[6]. وسائل الشیعه، همان، ج 5، ص 15٫
[7]. میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ج 6، ص 150، حدیث 6670/ 3٫
[8]. بحارالانوار، ج 86، ص 276 ;ج 89، ص 276 و ج 98، ص 351٫
[9]. نهج البلاغه، همان، حکمت 428٫
[10]. مستدرک الوسائل، همان، ص 154، روایت 6680/ 8٫
[11]. مستدرک الوسائل، همان، ص 154، روایت 6678/ 7٫
[12]. کنز العمّال، حدیث 24094 و 24095٫
[13]. بحارالانوار، همان، ج 91، ص 118٫
[14]. همان، ج 98، ص 188٫
[15]. همان، ج 101، ص 100٫
پایان پیام/
نظر شما