خبرگزاری شبستان: از آنجا که مسجد الاقصى، قبله اوّل مسلمین بوده است، پرداختن به آن از اهمیت خاصى برخوردار است. در این مقاله عناوین؛ مسجدالاقصى و ادیان آسمانى، اهمیت و ویژگىهاى سرزمینفلسطین،بناىمسجدالاقصى در گذر تاریخ، جایگاه مسجدالاقصى از دیدگاه قرآن و روایات، حوادث و اتفاقات ناگوار در مسجدالاقصى، اهداف و اغراض شوم دشمنان در مسجدالاقصى مورد بحث قرار گرفته است و در پایان چند راهکار عملى به عنوان نتیجهگیرى بیان شده است.
مقدمه
مسجدالاقصى قبله اوّل مسلمین جهان و مرکز توجّه خاص عالم اسلام، از ابعاد گوناگونى حائز اهمیت و ارزش است، زیرا از یک سو بررسى تاریخ پر فراز و نشیب این مکان مقدس که افتخار پذیرایى قدوم مبارک انبیاى عظام را داشته است، و محل صعود بزرگترین برگزیده خداوند حضرت محمد«صلىاللهعلیهوآله» به معراج است، توجّه خاص و ویژهاى را به این مسجد و مکان مقدس مىطلبد و از سوى دیگر این مکان مقدس هم از نظر پیشینه تاریخى، مهّم و هم اکنون از جنبه سیاسى و اجتماعى نیز به دلیل تعرض نااهلان و دشمنان، اهمیت بیشترى یافته، باید مورد بررسى عمیقتر قرار گیرد.
پرداختن به مسأله مسجدالاقصى، طرح دوباره اوّلین مسأله جهان اسلام و بیان ظلمها و ستمهایى است که بر این سرزمین رنج کشیده رفته است و هماکنون نیز متأسفانه در زیر چکمههاى آغشته به خون جوانان آزاده آن مرز و بوم لگد مال مىگردد و آن فضاى متبرّک از عطر وجود مقدس پیغمبر«صلىاللهعلیهوآله»، اکنون با سفیر گلولهها و انفجار بمبها آلوده گشته است و اینها همه جزیى از آن رنجها و ستمهایى است که این سرزمین به خود دیده و مىبیند.
شهود این فجایع، براى تک تک مسلمین مسئولیت مىآفریند که به هر راه و روش که مىتوانند باید دِین خود را به این پاره تن اسلام ادا نمایند، زیرا سکوت و یا کم توجهى مسلمین به خطر صهیونیسم که تمام جهان اسلام را تهدید مىکند، مىتواند اثرات جبران ناپذیرى در پى داشته باشد که نسلهاى آینده باید بهاى سنگین آن را بپردازند. همان طورى که نسل امروز فلسطین در دفاع از قدس شریف باید بهاى بىتوجهىهاى گذشتگان خود را با خون بهترین جوانان خود بپردازند.
از این رو نمىتوان از مسأله فلسطین و حوادث و تاریخ مسجدالاقصى به آسانى گذشت، زیرا یکى از مقدسترین اماکن عالم اسلام، اکنون به دست کثیفترین و وحشىترین و معاندترین دشمنان اسلام در طول تاریخ افتاده است. یهود بیشترین آزار و اذیت را به پیامبر«صلىاللهعلیهوآله»، و یاران آن حضرت رسانده، به گونهاى که خداوند در قرآن مىفرماید: «لَتَجِدَنَّ اَشَدَّ النّاسِ عِداوَةً لِلَّذینَ امَنُوا الْیَهُودَ ...».
اکنون که این دشمن دیرین، در قلب جهان اسلام لانه کرده است و سعى در فرو کردن هرچه بیشتر چنگالهاى خون آشام خود در پیکره مسلمین را دارد، مسؤولیت مسلمین جهان، صد چندان شده است! بدینسان نباید لحظهاى از فکر رهایى قدس شریف و آزاد کردن مسجدالاقصى از دست اشغالگران غاصب غافل باشیم.
مسجدالاقصى و ادیان الهى
در متونى که پیرامون مسجدالاقصى و قدس شریف نگاشته شده است مىتوان سه نام رسمى براى قدس یافت: در عربى به «القدس» و در عبرى به آن «یروشالایم» و در لاتین «اورشلیم» گفته مىشود. یهودىها به این شهر بیت همیقداش نیز مىگویند که همان بیتالمقدس است. در وجه نامگذارى آن به مسجدالاقصى در کتاب «فتح البارى»، سه نکته بیان شده است:
1 . بعد مسافت بین مسجدالاقصى و کعبه.
2 . به دلیل آن که پس از او موضعى براى عبادت وجود ندارد.
3 . به دلیل پاکى، تقدس و دورى آن از نجاستها و ناپاکىها: «قیلَ لَهُ الاَقْصى
لِبُعْدِ الْمَسافَةِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْکَعْبَةِ وَ قیلَ ِلاَنَّهُ لَمْیَکُنْ وَرائَهُ مَوضِعُ عِبادَةٍ وَ قیلَ لِبُعْدِهِ عَنِ
الاَقْذارِ وَ الْخَبائِث وَ الْمُقَدَّسُ الْمُطَهَّرُ عَنْ ذلِکْ».
این شهر در طول تاریخ ده هزار ساله خود، دست کم بیست بار تحت محاصره شدید واقع شده، دو بار مهاجمان آن را به کلى ویران و شخم زدهاند، هیجده بار تجدید ساختمان شده و سه بار بعد از آن، بازسازى و مرمت گردیده است. مردمش شش بار وادار به تغییر دین و مذهب خود شدهاند و سى و هفت بار، رژیمهاى حاکم بر این شهر تغییر پیدا کرده است.
در داخل محوطه حرم شریف آن، مسجد صخره و سایر بناهاى متبرکه قرار گرفته است. گفته مىشود، صخره مقدس یا قبة الصخره، همان جایى است که حضرت ابراهیم«علیهالسلام»، پسرش را براى قربانى به آن جا برد و نیز معروف است که حضرت محمد«صلىاللهعلیهوآله» از این صخره به معراج رفت. قدس از دیدگاه مسیحیان، محلى است که در آن مسیح به صلیب کشیده شد و از آنجا نیز به معراج رفت. در مورد پیشینه دینى این شهر باید گفت مردم این شهر در سال 15 هق به اسلام گرویدند.
تاریخ بیت المقدس را در دو دوره مىتوان مورد بررسى قرار داد:
1 . از سال 1917 م تا 1296 م تا تأسیس دولت اسراییل در سال 1948 م.
2 . پس از تأسیس رژیم صهیونیستى تا زمان کنونى.
از اقدامات رژیم صهیونیستى در تغییر ساختار سیاسى بیت المقدس در این دوران
مىتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
ـ تغییر پایتخت از تل آویو به قدس.
ـ تشکیل گروههاى افراطى.
ـ افزایش فعالیت شهرکسازى.
مسجدالاقصى و سرزمین فلسطین قبل از بررسى تاریخچه مسجدالاقصى لازم است به بیان مطالبى پیرامون سرزمین فلسطین بپردازیم. سرزمین فلسطین که در قدیم کنعان نام داشت، داراى 25000 کیلومتر مربع مساحت و در ساحل شرقى دریاى مدیترانه و در مجاورت کشورهاى مصر، سوریه، اردن و لبنان قرار داد. این منطقه، محل ظهور پیامبران بزرگى چون حضرت عیسى، حضرت موسى و محل عبور و زندگى حضرت ابراهیم«علیهالسلام» بوده است.
شهر بیتالمقدس یا اورشلیم بر فراز تپههایى بنا گردیده که با معبد یهوه بر بالاى کوه موریا قرار دارند. با ورود بنى اسراییل و قوم یهود به فلسطین در 480 سال قبل از بناى قدس، تقریبا 1300 (ق.م) به رهبرى یوشع بن نون، این سرزمین روى خوش ندید. در زمان خسرو دوم پادشاه ساسانى، جنگ میان امپراطورى ایران و روم از 603 م تا 604 م به وقوع پیوست که سپاهیان ایران، روم را شکست داده و با راهنمایى یهودیانى که با ایران همکارى مىکردند، فلسطین یا اورشلیم را فتح کردند. اما پس از مرگ خسرو پرویز، این سرزمین دوباره به دست مسیحیان افتاد.
بعد از بعثت پیامبر«صلىاللهعلیهوآله» در 13 سال اول که آن حضرت در مکه زندگى مىکردند، مسجدالاقصى، قبله اوّل مسلمین بود که پس از مهاجرت به مدینه در سال دوّم در مسجد بنىسلمه در شهر مدینه به دستور خداوند تبارک و تعالى، حضرت در بین نماز قبله را به سوى کعبه تغییر داد.
موضوع انتظار مسیح در طول تاریخ چندین هزار ساله یهودیان همواره مطرح بوده است، اما چنین انتظارى پس از رانده شدن آنان از بیت المقدس در سال 70 م از سوى رومیان شدت گرفت. در آن سال رومیان معبد حضرت سلیمان را براى بار دوم تخریب کردند که امروزه از آن فقط دیوارى باقى مانده که به پاس گرامىداشت آن به دیوار ندبه مشهور است.
منتظران مسیح براین عقیدهاند که با ظهور مسیح، این معبد بار دیگر بازسازى و احیا گردیده، مسیح از آنجا بر جهان حکم خواهد راند. این نظریه تا قرن 19 م یک نظریه آرمانى و خیالى بیش نبود، اما همزمان با پیدایش صهیونیسم سیاسى، به تعبیر کوک رهبر صهیونیستهاى متدین: «روندى که با تلاش انسانى (صهیونیسم سیاسى) آغاز شده است با یک رویکرد الهى، یعنى ظهور مسیح ادامه خواهد یافت!!؟».
به گفته وى در این راستا باید یهودیان به سه رسالت عمده گردن نهند:
1 . اسکان عده کثیرى از یهودیان در اراضى مقدس.
2 . فتح بیتالمقدس.
3 . احیاى مجدد معبد.
اصل اول از آغاز قرن بیستم به طور کامل در حال اجراست و اصل دوم نیز در سال 1967 م پس از فتح بیت المقدس در جنگ شش روزه اعراب و اسراییل محقق شد که در سال 1980 م بیت المقدس پایتخت ابدى اسراییل غاصب اعلام شد. اما اصل سوم، آرمان بزرگ پنهانى جناح راست اسراییل به سرکردگى افرادى چون بگین، شامیر و شارون بود که براى نیل به این هدف باید مسجدالاقصى و قبهالصخره ویران مىگشت. طرحى تهیه گردید و ساختار فیزیکى معمارى مسجد، مورد مطالعه قرار گرفت سپس از یک قرارگاه نظامى در تپههاى جولان مقدار متنابهى مواد منفجره به سرقت رفت که قرار بود در 28 نقطه مسجد مواد منفجره کار گذاشته شود، اما این عملیات به وسیله کانونهاى قدرت اسراییل متوقف گردید که مىتوان از علل توقف آن، ترس از اثرات انعکاس پیشبینى نشده این عمل در جهان اسلام بر ضد
صهیونیسم نام برد.
در سال 1985 م درست یک سال پس از ظهور سازمان «ماختریت یهودیت» دولت اسراییل به فعالیتهاى حفارى خود در زیر مسجدالاقصى شتاب بیشترى بخشید تا با خالى کردن زیر مسجد، این بنا با یک لرزش و لو جزیى خود به خود در هم بریزد.
بناى مسجدالاقصى در گذر تاریخ
مسجدالاقصى با داشتن یک پیشینه پر فراز و نشیب در طول تاریخ بارها مورد ترمیم و دستکارى واقع شده است و متأسفانه از وضعیت اوّلیه مسجد آثار کمى باقى مانده است.
در مورد ساخت مسجدالاقصى مىتوان به استناد شواهد تاریخى، آن را به قبل از سال 96 (ه ق) نسبت داد که در این مورد ابتدا به متنى از «المقدسى» اشاره مىشود: «راجع به مسجدالاقصى... پایه ریزى آن توسط داود«علیهالسلام» انجام گرفته است...
روى این پایهریزىهاست که عبدالملک دستور داد، مسجد را با سنگهاى زیبا با ابعاد کوچک و کنگرهدار بسازند». مسجدالاقصى در سال 130 هق در اثر یک زلزله شدید، تقریبا ویران شد.
«المقدسى» در مورد این زمینلرزه مىنویسد:
«تالار سرپوشیده مسجد به جز قسمتهاى اطراف محراب فرو ریخت». وى اضافه مىکند: «هنگامى که خلیفه، این خبر را شنید و وقتى از عمق فاجعه با خبر شد گفت: خزانه دولت اسلامى جوابگوى آن نخواهد بود که همه چیز را به حالت اوّل برگرداند». قسمتهاى قدیمى مسجد در بنا باقى مانده است. این بخش تا ردیف ستونهاى مرمرى ادامه دارد و بقیه ستونهایى که با گچ بر روى آن کار شده است، مربوط به بازسازى بعد از زلزله مىباشد.
المقدسى مسجدالاقصى را پس از بازسازى چنین توصیف مىکند: «تالار سرپوشیده داراى 26 در است درى که رو به روى محراب است در بزرگ مِسى نام دارد، در سمت راست هفت در بزرگ مشاهده مىشود همین ترتیب را در سمت چپ نیز مىتوان مشاهده نمود و در سمت شرق یازده در وجود دارد که تزیینى ندارد».
بیشتر مؤرخان جدید، تاریخ بازسازى و ترمیم مسجد را سال 163 هق اعلام مىکنند و آن رابه «المهدى» منسوب مىنمایند ولى جاى تعجب است که عملیات بازسازى مسجدى با این شهرت، بیش از سىسال متوقف بماند تا نوبت به خلفاى عباسى برسد. البته اگر منظور از الخلیفه را در متن المقدسى المنصور بدانیم نه المهدى، تنها شش سال فاصله مىباشد و یا این که منظور از زلزله، زلزلهاى باشد که در سال 160 هق زمان خلافت المهدى اتفاق افتاد.
به هر حال مسجد جدید مجددا با زلزله سال 407 هق متحمل خسارات زیادى شد. کارهاى عملیات بازسازى در عهد خلیفه عباسى فاطمى الظاهر در سال 426 هق از سر گرفته شد، چگونگى عملیات فوق در کتیبه خاتم کارى شدهاى بر روى گنبد ذکر شده است. گرچه در سالهاى قبل، این کتیبه از بین رفته، اما توسط هروندى خوانده شده است. نویسندهاى به نام وان برشام به تفصیل در مورد متن ذکر شده توسط هروى صحبت کرده است. وى اشاره مىکند که محقق عرب دیگرى نیز به نام ابن شداد این متن را تأیید کرده است.
در تاریخ 901 ه ق مجیرالدین توصیف نسبتا مفصل خود از مسجدالاقصى را چنین ارایه مىکند: «مسجد جامع که در انتهاى حرم نزدیک قبله محل برگزارى نماز جمعه قرار گرفته، عمارت بزرگى دارد که داراى گنبد زیبایى با نگینهاى رنگین است، زیر گنبد منبر و محراب قرارگرفتهاست. طبق اندازهرسمى بهجز قسمت تورفتگى محراب و رواقهایى که در خارج از درهاى شمالى واقع شدهاند، دقیقا صد زراع است و عرض آن طبق اندازه رسمى 72 زراع است».
مطلب فوق این فرض را تقویت مىکند که از قرن 15 م به بعد عملاً مسجد تغییرى نکرده است و تنها تعدادى عملیات استحکامى بر روى آن انجام گرفته است که مهمترین آنها:
1 . عملیات سال 1114 ه ق در عهد خلافت مصطفى.
2 . عملیات سال 1233 هق در عهد خلافت محمد دوم مىباشد.
از مطالعه و بررسى متون پیرامون ساختمان مسجدالاقصى مىتوان به مطالب ذیل
نیز اشاره کرد:
1 . ساخت مسجد توسط عمر با تخته و تیرک در محل تقریبا مشخص.
2 . ساخت مسجد توسط ولید فرزند عبدالملک در محل فعلى مسجد.
3 . بازسازى و ترمیم در دوره عباسى در عهد خلافت المهدى سال 163 هق.
4 . اصلاحات و تغییرات بسیار مهم در دوران اشغال صلیبىها.
5 . ترمیم و بازسازى توسط ایوبیان.
اهداف شوم دشمنان ادیان الهى در مسجدالاقصى
از مطالب ذکر شده و بررسى وضع موجود در مسجدالاقصى، این گونه برمىآید که یکى از اهداف فعلى رژیم صهیونیستى که به طور جدى آن را دنبال مىکند، تخریب مسجد الاقصى است و آثار آن کمکم آشکار گردیده است. در این رابطه مىتوان به حادثهاى که در بامداد روز یکشنبه 26 بهمن 82 رخ داد اشاره نمود: «در آن روز جاده منتهى به یکى از اصلىترین دروازههاى مسجد الاقصى موسوم به «باب المغاربه» به سبب حفارىهاى مقامات اشغالگر و ممانعت صهیونیستها از ترمیم قسمتهاى سست مسجدالاقصى، فرو ریخت». در ماه سپتامبر گذشته نیز بخشى از دیوار غربى ساختمان موزه اسلامى که در نزدیکى منطقه باب المغاربه قرار دارد تخریب شد.
تخریب خائنانهترین نقشهاى است که تا کنون اشغالگران قدس طراحى و به اجرا گذاشتهاند؛ زیرا بعد از پى بردن به حساسیت مسلمانان نسبت به مسجدالاقصى، حفارىهاى غیرمجاز در پوشش جستجوى آثار تاریخى را با هدف شوم سست کردن پایهها و ستونهاى مسجد، شروع کردند تا با لرزش ساختگى، خود به خود مسجد درهم فرو ریزد. مؤسسه الاقصى در بیانیهاى متذکر مىشود که خطرات بزرگى مسجدالاقصى را تهدید مىکند و تجاوزات مکررى به آن صورت گرفته است. همچنین شیخ تیسیر تمیمى قاضى القضات فلسطین و رییس شوراى عالى قضات فلسطین، رژیم صهیونیستى را مسئول مستقیم فرو ریختن جاده منتهى به باب المغاربه دانست.
جمعبندى و نتیجهگیرى
از بررسى تاریخ مسجدالاقصى و حوادث پیرامون آن و نظر به اهمیتى که این مکان مقدس براى مسلمین جهان، بالاخص مردم مظلوم فلسطین دارد، اهتمام به موارد ذیل از اهمیت حیاتى نسبت به وجود و ادامه بقاى این مکان مقدس برخوردار است:
1 . ضرورت اتحاد و یکپارچگى تمام مسلمین در نجات مسجدالاقصى و قدس شریف از چنگال صهیونیسم خون آشام که این اولین دغدغه امام راحلمان بود. همان گونه که به مناسبت هاى گوناگون در سخنرانىهاى خود خطر وجود اسراییل را متذکّر مىشدند و همیشه به اتحاد جهان اسلام در مقابل این غدّه سرطانى سفارش مىکردند.
2 . جلوگیرى از گسترش اسراییل به دیگر کشورهاى اسلامى چرا که آن رژیم، نفوذ در دیگر ممالک اسلامى را جز سیاستهاى اصلى خود قرار داده است.
3 . آگاه بودن همه مسلمین جهان نسبت به توطئه شوم رژیم غاصب در ارتباط با حفّارىهاى غیر مجاز در زیر ستون ها و پایههاى اصلى مسجدالاقصى به منظور تخریب آن به صورت تدریجى و غیر محسوس.
4 . قرار دادن مسئله فلسطین در دستور کار اجلاس کنفرانس اسلامى.
به امید روزى که با بیدارى تمام مسلمانان جهان و اتحاد آنها در مقابل متجاوزان به حریم دین و کشورشان پرچم اسلام را در اقصى نقاط عالم به اهتزاز در آورند و قبله اول مسلمین جهان را از لوث وجود اشغالگران پاک نمایند.
پایان پیام/
نظر شما