به گزارش خبرنگار شبستان احمد حنیف تازه مسلمان کانادایی جمعه 20 مرداد در نشست بخش ره یافتگان نمایشگاه قرآن گفت: حدود سی سال پیش من در جریان مبارزات علیه نژادپرستی و امپریالیسم امریکا بودم که به این فکر افتادم اگر بخواهیم جهانی خوب و سراسر صلح و صفا درست کنیم باید انسان خوب داشته باشیم. سوال من این بود که برنامه خوب برای انسان خوب در کجا یافت می شود.
وی افزود: من خودم مسیحی بودم ولی مسیحیت مشکلات زیادی داشت. از جمله می گفتند خدا یگانه است ولی سه وجهی است: اب و ابن و روح القدس. یا این که می گفتند خدا مرد است. همچنین مسیحیت برنامه اصلاح سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نداشت. به همین دلیل تحقیقات خودم را در همه ادیان بزرگ شروع کردم.
حنیف با اشاره به نقطه اسلام آوردنش گفت: یک روز در کتابفروشی دانشگاه قرآن را دیدم. می دانستم این کتاب کتاب مسلمانان است. آن را که باز کردم دیدم ترجمه انگلیسی دارد. هرجا را که باز می کردم احساس می کردم دارد بامن حرف می زند. مثل این که حرف های آن داخل بدنم فرو می رفت. احساس می کردم دارم مثل بادکنک بزرگ می شوم. ترسیدم بترکم. قرآن را بستم و دوان دوان بیرون آمد. با خودم گفتم دین خودم را پیدا کردم.
این تازه مسلمان کانادایی ادامه داد: با خودم می گفتم باید چه کار کنم که مسلمان شوم. تا این که یک روز دانشگاه ما خیلی شلوغ بود. وارد کلاس شدم. دیدم ته کلاس چند تا از هم کلاسی هایم دارند با دوسه نفر مسلمان مناظره می کنند. مناظره خیلی داغ بود. من که آمدم بچه ها خوشحال شدم چون من غول مناظره بودم.
وی تصریح کرد: من که می خواستم مسلمان شوم در مناظره علیه مسلمانان شرکت نکردم. بچه ها سخت ناراحت شده بودند. تا این که یکی از مسلمانان به من گفت تو معتقد به وجود خدا هستی؟ گفتم بله. گفت: معتقدی که خدا پیامبرانی دارد. تصدیق کردم. گفت معتقد به وجود پیامبر ما محمد هستی؟ گفتم بله. گفت: پس می دانی که مسلمانی؟ بعد به من شهادتین را تلقین کرد و من گفتم.
حنیف به جریان شیعه شدن خودش هم اشاره ای کرد و گفت: یک سال سنی بودم. تا این که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد یا شاید در حال پیروزی بود. در مطبوعات ما بحث بر سر این بود که این انقلاب توسط مسلمانان واقعی انجام نشده است. حتی مسلمانان سنی کشور ماهم اینگونه فکر می کردند. چون معتقد بودند انقلاب با اسلام هیچ تناسبی ندارد. در آن زمان تمام انقلاب ها مارکسیستی و ناسیونالیستی بود.
وی افزود: با همه این تفاسیر من انقلابی بودم و می خواستم بدانم که این شیعه چیست که چنین انقلابی می کند؟ به همین دلیل بود که شروع به تحقیق در مذهب شیعه کردم. جریان سقیفه را خواندم. جریان جنگ های مسلمانان مثل جمل و صفین و ... خواندم. تا این که به جریان کربلا رسیدم و فهمیدم که دین حق همین شیعه است.
پایان پیام/
نظر شما