گلابدره ای نویسنده ای که می توانست صاحب سبک باشد

به گزارش خبرنگار شبستان، محمدرضا بایرامی نویسنده در مراسم تشییع پیکر سیدمحمود گلابدره ای گفت: در زندگی گلابدره ای افت و خیزهای بسیاری دیده می شود و اگر این مساله را بپذیریم که هنر محصول نوعی بی قراری است گلابدره ای به طور کامل این ویژگی را داشت و آثارش نتیجه فراز و فرودهای زیاید زندگی اوست.

وی افزود: التهاباتی در آثار او وجود داشت و متن لجام گسیخته او می توانست تبدیل به سبک بشود متنی که بسیار تاثیرگذار بود.

بایرامی سپس گفت: تا چند سال گذشته که بنده مسئولیت خانه داستان را داشتم شاید به خاطر نزدیکی محل کار ما با وی او مرتباً به ما سر می زد هر وقت که پیش ما می آمد خاطره های زیادی تعریف می کرد و یکی دو ساعتی که پیش هم می نشستیم او بسیار صحبت می کرد به طوری که ما کم می آوردیم اما او با همه شور و شوق ادامه داد در واقع او مرا به یاد زوبا شخصیت یکی از داستانها می انداخت انگار نمونه ایرانی او را در وجود گلابدره ای می دیدم.

این نویسنده خاطرنشان کرد: گلابدره ای با آنکه تنها بود اما به واسطه خلاقیت از تنهایی بیرون می آمد اگر من در شرایط او قرار می گرفتم هیچ وقت روحیه او را نداشتم این اواخر او نویسنده ای بود که خودش هم تبدیل به قصه شده بود و همان وضعیت عمومی را که معمولاً نویسندگان و هنرمندان دارند و آن سرگردانی میان مرز واقعیت و تخیل است در وجود او بود اما محمود گلابدره ای نویسنده ای بود که نه غر می زد و نه از شرایط موجود گلایه ای داشت.

در ادامه نیز سهراب هادی به ارایه سخنانی پرداخت و گفت: بین سال های 62 بود که گلابدره ای به ما معرفی شد و قرار ما بر این بود که یک ویژه نامه ادبی و هنری را تشریح کنیم ان روز محمود آمد با همان قدرت و هیبت و اولین قصه ای را که به ما داد روایت قهرمانی سرکش بود که زیر ستم نمی رفت.

وی ادامه داد: محمود سرحال و منضبط بود زیبا لباس می پوشید یکی از کارهایی را که دوست داشت منتشر کند رمان پر کاه بود.

هادی سپس گفت: در سال 78 در شب بزرگداشت محمود درویش بار دیگر گلابدره ای را دیدم رمان آقاجلال را به من داد و من به او گفتم که آیا در این رمان حق جلال را ادا کرده است گفت: جلال حقی به گردن همه ادبیات داشت من که باشم که حق جلال را ادا کنم.

هادی در ادامه با بیان این مطلب که شاید بیشترین چای آلبالو رابا محمود گلابدره ای در دره های گلابدره ای خورده ایم البته محمود مشکلاتی هم داشت که برای او رنج هایی را به وجود آورده رمان ده سال در آمریکا یکی از کارهایی بود که او از خاطرات سفرش از آمریکا نوشته بود او نویسنده ای بی قرار بود که معتقد بود آدمها مدام پشت پا می زند نامه ای از محمود به وزیر مسکن در سال مسکن در دست دارم که می تواند نشان دهنده بخشی از زندگی او باشد نامه ای که تاکنون منتشر نشده.

وی در پایان گفت: رمانی از محمود گلابدره ای با عنوان عشق پدر به پسر در دست من است که یکی از رمان های چاپ نشده اوست که قرار بود بعد از مرگ او منتشر شود و من امیدوارم که روح او با حضرت حق محشور شود.

گفتنی است در این مراسم نامه گلابدره ای به وزیر وقت مسکن و شهرسازی درباره مشکل مسکن وی نیز قرائت شد:

"با سلام خدمت مقام محترم وزیر مسکن و شهرسازی جناب آقای مهندس سعیدی کیا (13/5/86)

بنده سیدمحمود قادری گلابدره ای نویسنده 70 سال که 33 کتاب، 5 تا قبل از انقلاب، 28 بعد از انقلاب و لحظه های انقلاب یکی سال 58 و 4 رمان سال 60 یکسال در جبهه ها در کانون پرورش چاپ و 2 ساعت از زندگی ام در غار دارآباد و صدها بار پخش و مقام معظم رهبری و رییس صداوسیما بارها مرا خواسته و از سال 82 تا به حال 5 بار خانه رهن کرده و من ساکن شده ام و در خدمت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بوده و هستم و حالا صاحب خانه بعد از یکسال گفته قرارداد فسخ و باید جا عوض کنم.

ده میلیون رهن از 2 میلیون شروع شده و حالا صاحب خانه می گوید 20 میلیون و من گیر کرده ام که چه بکنم و پول ندارم و جا ندارد و تنها درآمدم همین 90 هزار تومان کمک به پیشکسوتان است که ارشاد محبت می کند و زندگی من با نود هزار تومان می گذرم و من می خوانم و می زیم و می نویسم کمکم کنید اگر الحال دارد به خاطر خدا مقام معظم رهبری فرمودند: به شما بگویم جایی به من حقیر نویسنده بدهند و من بنشینم و بنویسم و خدا عوض را به شما بدهد.

سیدمحمود گلابدره ای
امضا 13/5/86"
 

مراسم تشییع پیکر سیدمحمود گلابدره ای نویسنده لحظه های انقلاب امروز 18 مرداد مصادف با 19 رمضان با حضور جمعی از هنرمندان و نویسندگان از مقابل خانه هنرمندان تشییع شد تا در آرامگاه ابدی خود آرام گیرد.

پایان پیام/