امام علی (ع)، طراز سیاست اسلامی/اخلاق، رکنی اساسی در حکومت نمونه علوی

آیت الله دین پرور معتقد است: شخصیت حضرت علی (ع) و سیاست وی امروز باید به عنوان یک الگو و راهگشا در مسیر عمل مدیران و سیاست‌گذاران قرار گیرد و همه ما باید آموزه‌های خود را از سیره و سخنان امام علی (ع) اخذ کنیم.

خبرگزاری شبستان: علی علیه السلام شخصیتی بزرگ و بی بدیلی است که در طول تاریخ همواره مورد مدح و ستایش بزرگان قرار گرفته است و کرامات و فضایل ایشان مورد تایید همگان است. برای شناخت ابعاد وجودی حضرت همین نکته بس که اگر هر صبح همراه نشریات یومیه، یک کتاب هم در زندگى على (ع) به دست مردم بدهند؛ زیاد نیست، بلکه تنها راه زنده نگه داشتن نوامیس ارزشمند زندگى همین است و بس، که زندگی على روش و اجتماعى على پسند بسازیم و در این راه اگر نیروى شورانگیز ولاى على و معنویت خلاق تشیع و نشاط سازنده طبقه جوان به همگامى برخیزند، به رسیدن به مقصود، امیدها خواهیم داشت و دیگر گناه یأس مرتکب نخواهیم شد. از همین رو و برای شناخت بیشتر شخصیت و ویژگی های آن حضرت با آیت الله سید جمال الدین دین پرور، رییس بنیاد نهج البلاغه به گفتگو نشستیم. متن زیر حاصل گپ و گفت شبستان با این استاد اخلاق است.

 

چرا پیامبر اکرم (ص) در حدیث علی مع الحق و الحق مع العی، امام علی (ع) را مساوی حق قرار داده‌اند؟

شخصیت حضرت علی (ع) یک شخصیت ممتاز و استثنایی است که فکر و اندیشه بشر عالی هم از درک مقامات آن عاجز است، از این رو در این زمینه بعضی از افراد راه غلو را طی کرده‌اند و قایل به الوهیت شده‌اند و برخی در مقابل، این شخصیت بزرگوار را انکار کرده‌اند اما بهترین راه شناخت مقامات و شخصیت بزرگوار حضرت امیر (ع) سیره و زندگی آن حضرت از یک طرف، سخنان وی از طرفی و بیانات پیامبر اکرم (ص) از سویی دیگر است. به عبارت دیگر روایاتی که از پیغمبر اکرم (ص) درباره حضرت علی (ع) نقل شده است، بهترین راه شناخت شخصیت فضایل و مناقب امیرالمؤمنین (ع) است که یکی از این احادیث حدیث "علی‌ مع الحق و الحق مع العی"است؛ به این معنی که علی با حق است و بودن با حق وظیفه‌ای است که همه مؤمنان باید تلاش کنند تا حق را بشناسند، با حق باشند و علیه حق عمل نکنند اما قسمت بعدی این حدیث –الحق مع العلی- از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ به این معنی که مقام الهی امام علی (ع) به اندازه‌ای بالا است که تمام لحظات زندگی وی بر اساس حق است و به طور کلی هیچ شرایط محیطی و موقعیتی که مردم را به باطل می‌کشاند در وجود وی راه ندارد. حتی خود حضرت امیر (ع) نیز در نهج‌البلاغه می‌فرمایند که شما برای شناخت حق، افراد را ملاک خود قرار ندهید بلکه افراد را بر اساس حق بشناسید. در واقع پیامبر اکرم (ص) برای آنکه حجت بر مردم تمام شود و راه گمراهی را بر مردم سد کنند، علی (ع) را محور و نمونه حق و مساوی با حق قرار داده‌اند تا مسیر زندگی و سیره عملی ایشان سرلوحه تمام انسان‌ها قرار گیرد.

 

آموزه‌های امام علی (ع) چگونه می‌تواند در جامعه امروز مبنای عمل مدیران و سیاستمداران قرار گیرد؟

توجه به این نکته بسیار مهم و ضروری است که ما به شخصیت حضرت علی (ع)، تنها به عنوان یک اسطوره و به نهج‌البلاغه به عنوان یک اثر ارزشمند تاریخی نگاه نکنیم. حضرت علی (ع) و کتاب ارزشمند وی نهج‌البلاغه مواردی بسیار فراتر از تاریخ و اسطوره‌اند. شخصیت حضرت علی (ع) و سیاست وی امروز باید به عنوان یک الگو و راهگشا در مسیر عمل مدیران و سیاست‌گذاران قرار گیرد. برای نمونه امام علی (ع) در نامه‌ای به عثمان بن حنیف فرمودند که هر کسی امام و پیشوایی دارد، من هم الگو، اسوه و پیشوای شما هستم ولی شما نمی‌توانید همپای من حرکت کنید. آن توقعی که حضرت علی (ع) پیروان خود دارند آن است که خود را در زهد و پارسایی، تقوا و خدمت‌گذاری و سایر صفاتی که وی در اوج آن قرار دارد، نزدیک کنند و در آن مسیر قدم بگذارند و این نکته مهمی است که همه ما باید آموزه‌های خود را از سیره و سخنان امام علی (ع) اخذ کنیم.

 

آیا می‌توان امام علی (ع) را طراز سیاست اسلامی دانست؟

قطعا این‌چنین است، امیرالمؤمنین (ع) در اخلاق، عبادت، امور اجتماعی و سیاسی و سایر امور، آن نمونه و طراز اسلامی است که ما می‌بایست در سیاست خود از سیاست امام بهره‌مند شده آن را درک کرده و در مسیر سیاسی ایشان گام برداریم. امام علی (ع) در رأس حکومت اسلامی بوده‌اند و در عزل و نصب‌ها، مدیریت‌های کلان و غیره، روش‌های خاص خود را داشته‌اند. امام در حکومت اهل مسامحه نبوده‌اند و دستورات صریح و قاطع وی در اجرای عدالت برای همیشه تاریخ الگوی تمام زمامدارانی است که می‌خواهند در حکومت آنان مردم هم به رشد و کمال عالی برسند و هم در رابطه با ملت‌های دیگر، رابطه‌ای انسانی داشته باشد. اگر ما امروزه به دنبال ایجاد یک مدینه فاضله یا اتوپیای افلاطونی هستیم می‌بایست با بهره‌گیری از دستورات امام که خوشبختانه در اختیار ما قرار دارد در مسیر حرکت وی گام برداریم.

 

جایگاه اخلاق در سیاست امام علی (ع) چگونه بود؟

اخلاق در عین سیاست امام است و سیاست امام در عین اخلاق او است؛ در سیره حضرت امیر (ع) این دو نکته را نمی‌توان جدا از هم دانست. محور عمل امام (ع) در زمان‌های جنگ، حملات نظامی و امور سخت سیاسی، اخلاق بوده است و اخلاق رکن اساسی در معرفی حکومت نمونه علوی است. برای نمونه زمانی که در جنگ صفین، معاویه و یارانش شریعه را بر لشکر امام بستند تا از این راه بر آنان غلبه کنند. امام برای بازگشایی شریعه به یاران بزرگوارشان دستور حمله می‌دهند و زمانی که شریعه را باز می‌کنند در برابر این درخواست برخی یاران کم‌تجربه خود که از امام خواستند تا آب را بر لشکریان معاویه ببندند، مخالفت کردند و فرمودند: ما راه آب را باز می‌گذاریم، ما مردانه می‌جنگیم. این نمونه اعلای اخلاق امام در زمان جنگ است؛ ایشان حتی با دشمنان در حال جنگ هم از راه انسانی و با اخلاق اسلامی برخورد می‌کردند و نه تنها در میان و گفتار بلکه در عمل نیز ثابت کردند که جنگ ما، جنگ بر مبنای اخلاق و انسانیت است.

 

دیدگاه امام علی (ع) درباره عدالت در حکومت اسلامی چه بود؟

بهترین نمونه‌ای این است که امام علی (ع) در تشریح دلایل قبول حکومت پس از 25 سال، بهترین دلیل خود را اجرای عدالت، طرفداری از محرومان، مظلومان و مستضعفان و درگیری و مقابله شدید با ظالمان، زورگویان و استعمارگران، عنوان می‌کنند و در همان خطبه اول که پس از قبول حکومت ایراد کرده‌اند می‌فرمایند و ما اخذ الله علی العلماء ألا یقارّوا علی کظّة ظالم و لا سغب مظلوم و این سخن، سخنی قابل تأمل است؛ امام برنامه خود را از همان ابتدا مقابله با ظالمان و زورگویان و استیفای حق مظلومان و محرومان از آنها می‌دانند و این امر نمایشگر اعلای عدالت و عدالت اعلای علی (ع) است که در سرلوحه حکومت امام قرار داشت و امام علی (ع) تا لحظات آخر عمر گرانبهای خویش در این مسیر عمل نمودند.

 

اندیشه‌های اعتقادی امام علی (ع) چگونه بوده است؟

یکی از مباحث بسیار مهم در بیانات حضرت امیر (ع)، مسایل اعتقادی، فکری و امور زیربنایی است. امام علی (ع) همواره به عنصر اعتقاد به عنوان یکی از مهم‌ترین ابعاد زندگی بشر اشاره داشته‌اند. به عبارت دیگر در همه زمان‌ها از جمله زمان ایشان، یک سلسله افکار باطل توسط عده‌ای از افراد منحرف که برای گمراهی مردم تلاش می‌کرده‌اند ترویج می‌شده است؛ امام علی (ع) که در رأس حکومت قرار داشته‌اند نه تنها در امور سیاسی و اقتصادی بلکه در امور اعتقادی و فکری هم پیشوا بوده‌اند و مسئولیت هدایت و رهبری فکری و اعتقادی جامعه بر عهده ایشان بوده است. جالب است بدانید که در بعضی از میدان‌های جنگ امام علی (ع) به ایراد خطبه‌های مربوط به مسایل فکری و اعتقادی، شناخت خدا و صفات پروردگار می‌پرداختند و در میانه جنگی که از هر طرف خطر و حمله است امام مانند یک معلم، استاد یا عارفی بزرگ در گوشه‌ای که انگار هیچ خطری ایشان و یاران‌شان را تهدید نمی‌کند در کلاس درس خود مباحث عمیق فلسفی، کلامی و اعتقادی را با بیانی فصیح و جالب بیان می‌کردند، لذا یکی از بهترین منابعی که ما در آن می‌توانیم به گنجینه عمیق مباحث کلامی، فلسفی و اعتقادی امام وارد شویم، نهج‌البلاغه و عبارات حکیمانه حضرت علی (ع) است که حتی فلاسفه قبل از امام هم به بحث در مورد مسایل مندرج در آن نپرداخته‌اند؛ به عبارت دیگر امام (ع) در اثر ارزشمند خود به تأسیس یک اساس برای مباحث اعتقادی اقدام کرده‌اند که مبنای عمل فلاسفه بعدی قرار گرفته است و مرحوم شهید مطهری در کتاب سیری در نهج‌البلاغه به این فراز و به این حوزه اشاره کرده‌اند.

 

روش امام علی (ع) در مقابله با شیوه‌های انحرافی چگونه بوده است و به چه نحوی می‌توان از روش‌های امام برای مقابله با فرقه‌های انحرافی موجود در جامعه امروزی مسلمین استفاده کرد؟

در این زمینه دو فرقه انحرافی را می‌توان از یکدیگر مجزا کرد؛ یک گروه از این افراد منحرف کسانی هستند که صرفا از جنبه‌های فکری و استدلالی به انحراف کشیده می‌شوند و گروه دیگر گروه‌های سیاسی خطرناکی هستند که به بهانه مباحث اعتقادی و فکری به دنبال نفوذ در جامعه هستند و اهداف سیاسی، اجتماعی و ... را دنبال می‌کنند. این گروه پیش‌قراولان جنگ‌ها و توطئه‌های نظامی هستند. در زمان ما، فرقه‌های انحرافی بیشتر از گروه دوم هستند، برای نمونه از سالیان دور کشورهایی همچون انگلیس با ایجاد فرقه‌ها و مکاتب انحرافی مانند وهابیت و بهاییت به دنبال ایجاد شکاف در جامعه و انحراف فکری مسلمانان بوده‌اند تا پس از سلطه بر آنان بتوانند حکومت را در دست بگیرند و بر منابع مادی و معنوی آنان تسلط یابند؛ این مسیر راهی است که به صورت مداوم ادامه می‌یابد. در زمان ما هم، این دشمنان با سرمایه‌گذاری و تقویت فرقه‌های انحرافی در پی سوق دادن مردم به این مکاتب و ایجاد شکاف در جامعه هستند. بر اساس آموزه‌های حضرت علی (ع) در چنین مواقعی حکومت و دستگاه‌های اجرایی می‌بایست از طریق نیروهای امنیتی و اطلاعاتی خود با این فرقه‌گرایی‌ها به شدت برخورد کرده و ریشه‌کن کند. این مسئله در صدر مسایل جامعه امروز مسلمانان قرار دارد.

از سوی دیگر همه ما وظیفه داریم تا جوانان خود را از طریق آشنایی با مبانی دینی، تبیین صحیح و مستمر مسایل مربوط به خداشناسی، معاد، امامت و آموزش آنان همراه با بیانات عقلی و استدلال‌های محکم، جامعه را در برابر نفوذ جریان‌ها و فرقه‌های انحرافی واکسینه کنیم؛ در چنین شرایطی جوانان آگاه ما خود پاسخگو و برخوردکننده با جریان‌های فاسد خواهند شد و جامعه را در برابر فتنه‌های دشمنان محافظت می‌کنند.

 

چرا با وجود عظمت و جایگاه رفیع امام علی (ع) و کتاب ارزشمند نهج‌البلاغه، این کتاب و سیره عملی مؤلف بزرگوار آن در بین جوانان و اقشار مختلف جامعه و حتی در میان مسئولان و مدیران کشور، چندان شناخته نشده‌اند؟

در این زمینه چند علت وجود دارد؛ یکی اینکه به طور کلی اجرای مسایل مربوط به تهذیب، تربیت و اجرای جنبه‌های مختلف حق در جامعه با مشکلاتی مواجه است. انسان‌ها در مقام سخنرانی، سخنان بسیاری درباره اهمیت و ضرورت اجرای حق و عدالت در جامعه بیان می‌کند اما زمانی که نوبت به عمل به گفته‌ها فرا می‌رسد، عده‌ای از افراد متوقف شده و قادر به کنترل خواهش‌های نفسانی و مقتضیات شهوانی خویش نمی‌باشند.

از سوی دیگر رسانه‌ها در ترویج و تبلیغ ضرورت اجرای حق و عدالت در جامعه کم‌کاری کرده‌اند، رسانه‌ها باید در این زمینه جهادی انجام دهند و مطالب عرفانی، مذهبی و تهذیبی را به شکل و شیوه جدیدی عرضه کنند؛ این امر هم به دلیل دشواری و نیازمندی به صرف وقت و هزینه بسیار تاکنون در جامعه ما جدی گرفته نشده است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که پس از گذشته بیش از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی با ترویج و تجسم حق و عدالت و سایر مسایل معنوی از سوی رسانه‌ها بخصوص صدا و سیما، حق امام علی (ع) و حق نهج‌البلاغه در جامعه ادا شود اما امروز متأسفانه شاهد راحت‌طلبی برخی تهیه‌کنندگان و هنرمندان خود هستیم و توجه به امور مذهبی و عرفانی در حاشیه قرار گرفته است.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 160490

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha