به گزارش خبرگزاری شبستان، گزیده سرمقاله های امروز 14مرداد برخی از روزنامه ها به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان حماسه حسنی(ع) به بررسی مدل حکومت داری امام حسن (ع) پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
میلاد امام مجتبی(ع) در نیمه ماه رمضان فرصت بکر و مناسبی است تا بدین بهانه از سیره آن امام همام برای شرایط کنونی در پهنه مسائل سیاسی، توشه برداشت. ابتدا این نکته گفتنی است که تمامی ائمه شیعه راهبرد و هدف مشترکی را بر مبنای اصول اسلامی دنبال می کردند و تنها اقتضائات زمانی و مکانی، بعضاً روش ها را متفاوت نشان می دهد و از همین روی است کاری که امام علی یا امام مجتبی یا امام حسین -علیهم السلام- و سایر امامان بر آن اهتمام داشته یکسان و دارای مفهوم و مضمون واحد بوده است.
ناگفته پیداست توجه ویژه به این نکته و درک ظرایف و دقایق هر دوره از سیره و زمامداری ائمه، حقیقتی به نام «شناخت اهل بیت» را در پی خواهد داشت. دوره 10 ساله امامت امام حسن(ع)- 40 تا 50 هجری- و مواجهه امام با شخصیت مکار و فریبکاری چون معاویه حاکی از شرایط ویژه ای است که شناخت «عنصر زمان» را می طلبد. شناخت این دوره موقعی ضروری تر و حساس تر است که به تعبیر علامه شرف الدین؛ «شهادت روز عاشورا، نخست «حسنی» است و در مرتبه دوم «حسینی»، زیرا این امام حسن(ع) بود که راه بوجود آمدن نهضت حیات بخش عاشورا را هموار کرد و نتایج آن را قابل عرضه ساخت.»
به تعبیر دیگر؛ اگر «عاشورا» آن پیچ تاریخی سرنوشت سازی است که با احیای اسلام ناب محمدی(ص)، خط مبارزه و جهاد و مواجهه با مستکبران و غارتگران و زیاده خواهان را برای همیشه تاریخ به ارمغان آورد؛ این خط و تابلوی بزرگ بیداری، در گرو تلاش هایی است که بستر را برای امام حسین(ع) بوجود آورد تا اسلام، «محمدی الحدوث» و «حسینی البقاء» باشد و البته نباید در این میان حماسه حسنی را نادیده گرفت.
حماسه بزرگ امام حسن مجتبی در مصاف با حکومت معاویه رخ می نماید. معاویه همان است که امام علی(ع) درباره او می فرمایند؛ «والله ما معاویه بادهی منی و لکنه یغدر و یفجر، ولولا کراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس- به خدا سوگند؛ معاویه از من زیرک تر نیست لیکن او مردم را می فریبد و فجور می کند، من فریبکاری را دوست ندارم وگرنه از زمره زیرک ترین مردم بودم» و اما سختی کار امام مجتبی(ع) در برابر حکومت معاویه که برپایه فریب افکار عمومی بنا نهاده شده تا جایی است که امام آن را به سلیمان بن صرد خزاعی گوشزد می نمایند؛ «اگر من به دنیا می اندیشیدم و برای امور دنیوی کار می کردم، نه معاویه از من زیرک تر بود و نه رام ناشدنی تر، و من در برابر او موضع دیگری می داشتم، لیکن خدا شاهد است من خواستم خون شمایان را حفظ کنم و...».
امام حسن(ع) در جای دیگری در مذمت سست عنصری یاران و فریب خوردگان تصریح می کنند؛ «به خدا سوگند، اگر یارانی می یافتم شب و روز را در «جهاد» با معاویه می گذراندم».
اما در همین شرایطی که حزب فاسد اموی به سرکردگی معاویه، عملیات بزرگ فریب را در دستور کار قرار داده است تا بذر سالوس، تطمیع و دروغ را بپاشد نشان دادن واقعیت امویان و تمیز میان اسلام ناب از اسلام آلوده به سیاست های اموی هنر بزرگ و معجزه آ سای امام حسن(ع) است.
خب سؤالی که به میان کشیده می شود این است که بر ملا کردن سیمای پلید اموی و روشن کردن ذهن جامعه در شرایطی که قلت یاران امام به چشم می آید چگونه باید باشد؟
واکاوی پاسخ به این پرسش مهم و خطیر، درس بزرگ امام مجتبی(ع) به دوستداران اسلام ناب است.
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان نباید مفسدین احساس امنیت کنند به قلم محمد کاظم انبارلویی به ارایه تحلیلی از وضعیت اقتصادی کشور پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
انحصار، سم مهلک یک اقتصاد پررونق است . این انحصار چه از سوی دولت باشد و چه در بخش خصوصی فوق العاده خطرناک است. ما اگر بخواهیم درمقابل آمریکا بایستیم ناچار هستیم چرخه تولید 24 قلم کالای اساسی را در داخل کشور کامل کنیم . تحریم های آمریکا از 30 سال پیش شروع شده است و ممکن است تا30 سال دیگر هم ادامه داشته باشد. آمریکاییها هر روز به دنبال شرکای جدید در جهان برای کامل کردن حلقه محاصره هستند .اینکه چرا اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی منجر به یک انقلاب اقتصادی در ایران نشد، رمز و راز آن را باید در وجود انحصار به عنوان یک اصل در فعالیت های اقتصادی دولت و بخش خصوصی دانست .
کسانی که از وجود انحصار در دولت و بخش خصوصی نان می خورند هرگز اجازه نمیدهند یک بازار پر نشاط و پررونق مبتنی بر آزادی رقابت اقتصادی در داخل شکل گیرد.دولت و مجلس باید فکری برای این مهم بکنند والا قفل انحصار در حوزه تولید و توزیع و تجارت کالا در داخل و خارج اجازه نخواهد داد پیشرفتی برای برون رفت از مشکلات و معضلات اقتصادی پدید آید.
گاهی در اعلام خبر کشف یک فساد اقتصادی از دو واژه کلیدی استفاده میشود: " سلطان " و " مافیا" !
میگویند فلان کس سلطان شکر است . بهمان کس سلطان داروست، همین طور بگیر بیا جلو: سلطان موبایل ، سلطان شیشه ، سلطان گوشت ! به رسمیت شناختن این سلطنت یعنی به رسمیت شناختن " انحصار " !
وقتی این سلاطین به دام قانون می افتند از آنها با علامت اختصاری " الف - پ " ، " ک - ت " و ... یاد می شود .
آنها در شرایط تحریم به راحتی می توانند با قیمت هر چیز بازی کنند با قیمت طلا ، ارز ، مرغ ، گوشت قرمز و ... حتی شرکای دولتی آنها هم در این سلطنت شریک هستند و ازمصونیت هایی برخوردارند .
مردم نمی دانند این سلاطین چه کسانی هستند و چگونه به سطنت رسیده اند و چرا در شرایط فوق العاده حساس و خطیری که با آن روبه رو هستیم آنها آزادانه هر کاری میخواهند میکنند. سرویسهای جاسوسی دشمن هم که ماموریت ناراضی کردن مردم را به عنوان یک هدف دنبال میکنند ، با این سلاطین ارتباط و سروکار دارند. دستگاههای امنیتی و قضائی کشور باید یک مراقبت مضاعف داشته باشند تا بتوانند توطئه سلاطین را علیه مصالح ملی کنترل کنند .
در گرانیهای اخیراعلام شد ، نهاده های دامی چون در انحصار فرد یا افرادی بود با تاخیر و تعلل در ترخیص برخی اقلام کالاهای وارداتی در این مورد ، قیمت مرغ را به دو برابر افزایش دادند و هزینه آن را بر 75 میلیون نفر ازمردم تحمیل کردند . مردم در صف مرغ و گوشت بد و بیراه میگویند اما هیچ کدام از این لعن و نفرین ها نصیب عاملان این پدیده نمی شود . اگر گاهی سخنی از آنها به میان می آید با حروف تقطیع شده از آنها یاد می شود.
کلاهبرداری در اصفهان 12 میلیارد تومان کلاهبرداری میکند و وجه آن را به خارج منتقل می نماید . (1) وی توسط مامورین دستگیر
می شود اما مردم حق ندارند نام آن کلاهبردار و شعبه بانک مربوط در اصفهان را بدانند . وقتی هم به هنگام دادرسی نسبت به این تخلفات و مفاسد اطلاع رسانی می گردد گفته می شود آقای الف - ب به جرم کلاهبرداری از شرکت پ - ت با همکاری آقای ث - ج و ... محکوم به فلان روز زندان و بهمان مبلغ جریمه شدند .
مفهوم این نوع دادرسی ایجاد نوعی حاشیه امن برای خلافکاران و مفسدین است . این در حالی است که متهمین خود اعتراف به جرم خود دارند و اسناد و مدارک مالی هم نشان می دهد آنها واقعا مجرمند.
کدام آموزه دینی به ما میگوید آبروی فلان دزد یا بهمان رشوه گیر و خلافکار که امنیت اجتماعی و اقتصادی کشور را هدف قرارداده باید محفوظ بماند .
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در دیدگاه امروز خود با عنوان تحریمهای جدید با چه انگیزه ای؟ به قلم سید احمد رضا دستغیب بررسی از تحریم ها علیه ایران پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
کنگره آمریکا با تصویب تحریمهای جدی علیه ایران که به بخش غلات هم تسری داده شده است، انگیزه های درونی خود را درباره دلایل دشمنی با ایران بیشتر علنی کرده و در واقع نشان داده که کلیت ملت و نظام جمهوری اسلامی را مورد هدف دشمنانه خود قرار داده است. چرا که در غیر این صورت بحث تحریمها را به مقولاتی مانند مواد غذایی گسترش نمی داد. به طور کلی تحریمهایی که علیه ایران صورت میگیرد به دو دسته تقسیم میشوند؛ اول تحریمهایی که از سوی شورای امنیت صورت میگیرد و بخش دیگر مربوط به تحریمهایی میشود که ایالات متحد آمریکا با همراهی برخی کشورهای غربی آن را اعمال میکند. تحرمهای جدیدی که مربوط به ایالات متحد آمریکاست در چند فاز قابل تحلیل است. اولین نکتهای که باید در این میان به آن اشاره کرد بحث هژمونی ایالات متحده آمریکا و تاثیر آن بر روابط بینالمللی این کشور است.
بعد از اتفاقاتی که با فروپاشی جماهیر شوروی رخ داد و تعریف آمریکا از نظام تک قطبی این انتظار برای این کشور به وجود آمد که تنها قدرت جهان باشد اما با به وجود آمدن قدرتهای جدید فرآیند چند قطبی در دنیا رخ داد و در نتیجه اعمال فشارها از سوی آمریکا در دستور کار قرار گرفت تا با اجرای آن علیه یک یا چند کشور بتواند بحران هویتی را که در عرصه بینالملل به آن دچار است شفاف کند. اقدامات ایالات متحده برگرفته از تثبیت جایگاه خود در حوزه بین الملل و جبران بحران هویتی است.
دومین مسئلهای که باید در بحث علل اعمال فشار از سوی ایالات متحد آمریکا بر ایران به آن توجه کرد گره خوردن ایالات متحد آمریکا با منافع رژیم صهیونیستی است. این مسئله موجب شده جمهوری اسلامی ایران به جهت دیدگاه انقلابی و حمایت از مظلومین جهان و مظلومین فلسطین مورد هجمههای زیادی از سوی ایالات متحد آمریکا قرار بگیرد.
وطن امروز:
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان اسلام، مخالف جنگ علیه خانواده به قلم محمدمهدی تقوی به مطالبی در خصوص بحث کنترل جمعیت اشاره کرده است که در بخش از آن آمده است:
1ـ طبق آیات قرآن کریم و روایات متعددِ معتبر از پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله وسلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، تکثیر اولاد در میان مسلمانان امری است مستحب و به آن سفارش فراوان شده است. خداوند تعالی در آیه 12 سوره مبارکه نوح میفرماید: «و یمددکم باموال و بنین» از آیه استفاده میشود، فرزندان متعدد همانند اموال زیاد موجب اقتدار یک انسان و بلکه جامعه است و این یکی از مظاهر و نشانههای عنایت و کمک خداوند متعال است. در واقع در صورتی که جامعهای با تقوا، استغفار و خیر و نیکی و صلاح پیش رود، خداوند عز و جل، آن جامعه را با اموال و بنین یاری میفرماید و این کثرت نعمات از آثار تقوا در جامعه است.
از روایات متعددی که درباره نکاح و تزویج وارد شده است نیز استفاده میشود، اسلام نسبت به تکثیر اولاد تاکید دارد و تکثیر نسل، یکی از مستحبات موکد است. پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «اولادتان را زیاد کنید، چراکه روز قیامت با کثرت امت خودم بر سایر امم مواجهم».
برخی روایات نیز دلالت دارند بر اینکه مستحب است انسان با زنی که «ولود» است ازدواج کند. ولود صیغه مبالغه است؛ به معنای آنکه زیاد فرزند به دنیا آورد. در روایات ائمه اطهار(ع) آمده است: «همانطور که ازدواج موجب کثرت رزق است، تکثیر اولاد هم در سنت خداوند تبارک و تعالی چنین اثری را به دنبال دارد». روایاتی وجود دارد که یکی از اهداف تکثیر اولاد را این معنا قرار داده که هر انسانی با گفتن «لااله الاالله» زمین را سنگینتر میکند، بنابراین در مساله تکثیر اولاد باید به این جهات دینی و معنوی هم توجه داشت.
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی سرمقاله امروز خود با عنوان در مکتب امام اخلاق را به بررسی ویژگی های اخلاقی امام حسن (ع) اختصاص داده است که در بخشی از آن می خوانیم:
امروز پانزدهم ماه مبارک رمضان، سالروز میلاد خجسته حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است. مطالعه زندگی این امام معصوم و رفتار آن حضرت با مردم، این واقعیت که اخلاق ایشان با نامشان منطبق بود را کاملاً به اثبات میرساند. بردباری، تحمل، خوش روئی و برخورد کریمانه با مردم، حتی با مخالفان، بخش جدائیناپذیر زندگی امام حسن مجتبی علیهالسلام بود.
هنگامی که به سالروز تولد یا سالروز شهادت امام مجتبی علیهالسلام میرسیم، از فضائل اخلاقی، برخورد مردمی و حسن سلوک آن حضرت کمتر میگوئیم یا مینویسیم، درحالی که به این فضیلتها بیش از هر چیز دیگر نیاز داریم. این، نیازی برای همیشه تاریخ و در تمام مکان هاست و البته امروز بیش از هر زمان دیگری به آن محتاجیم. با اینکه بیش از سه دهه است ایران زیر پرچم نظام اسلامی اداره میشود، واقعیت اینست که اخلاق در جامعه ما جایگاهی در خور یک جامعه اسلامی ندارد و از این جهت با سیره عملی امامان معصوم فاصله زیادی داریم.
از امام حسن مجتبی علیهالسلام نقل است که فرمودند: "ان ابصرالابصار مانفذ فی الخیرمذهبه، واسمع الاسماع ماوعی التذکیروا نتفع به واسلم القلوب ما طهر من الشبهات." بیناترین چشمها آن است که نگاه خیرخواهانه داشته باشد و خوبیها را ببیند، شنواترین گوشها آن است که تذکرها را بشنود و با به کار بستن آنها خود را از فواید آنها بهرهمند سازد و سالمترین قلبها آن است که گرفتار بدبینی و شک و شبهه نباشد.
در این بیان لبریز از حکمت امام مجتبی علیه السلام، تمام مظاهر اخلاق انسانی مورد توجه قرار گرفتهاند. آنچه از مجرای چشم و گوش به قلب راه پیدا میکنند، مصالح اولیه برخوردهای اخلاقی را تشکیل میدهند که به صورت یک مجموعه در قلب، ترکیب میشود و بروز مییابد. اگر انسان مواظب آنچه از مجرای چشم و گوش وارد قلب میشود باشد و قلب سالمی هم داشته باشد، آن مصالح در ظرف سالم ترکیبی متناسب با خلق و خوی انسانی پیدا میکنند و در قالب رفتاری اخلاقی ظاهر میشوند. چنین انسانی میتواند خود را پیرو امام مجتبی علیه السلام بداند، زیرا در سخن، در برخورد، در عکسالعمل و در تمام مظاهر زندگی بر مبنای خیر و آگاهی و سلامت نفس حرکت میکند. این، همان انسان طراز اسلام و پیرو امام مجتبی علیهالسلام است که تواضع، آرامش درونی، خوش روئی، خیرخواهی و خدمت به مردم از ویژگیهای جدائی ناپذیر شخصیت او هستند.
در جهت مقابل نیز باید این واقعیت را بپذیریم که انسان بیمبالات و بیتوجه به ورودیهای چشم و گوش و فاقد قلب سالم، هرگز نمیتواند محصول رفتاری منطبق با اخلاق انسانی از خود بروز دهد. چنین فردی، از تواضع، آرامش درونی، خوش روئی، خیرخواهی و خدمت به مردم محروم است و هرگز نمیتواند با مردم بجوشد. بداخلاقی، بدبینی، شک و شبهه، آزردن مردم، خود بزرگ بینی و فاصله گرفتن از مردم، از ویژگیهای چنین افرادی خواهد بود و جامعهای که از این قبیل افراد تشکیل شود، هرگز به سوی صلاح و سداد به پیش نخواهد رفت.
پایان پیام/
نظر شما