نوبت تهاجم دمشق

ویژگی جنگ امنیتی این است که سازمان های اطلاعاتی به عنوان طراحان،فرماندهان وپشتیبانان وارد عمل می شوند و با تعیین نقاط خاص تلاش می کنند تا ارکان سیاسی، اقتصادی و امنیتی یک نظام سیاسی را متزلزل کنند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه کیهان در یاداشت روز خود با عنوان "نوبت تهاجم دمشق" به قلم سعدالله زارعی به موضوع انفجار شورای امنیت ملی سوریه همزمان با سالگرد شکست رژیم صهیونیستی پرداخته است که متن کامل آن به شرح زیر است:
همزمانی انفجار شورای امنیت ملی سوریه با سالگرد شکست سنگین رژیم صهیونیستی از مقاومت شاید اتفاقی باشد و نه در انتخاب زمان و نه در انفجار نقطه خاص و شهادت تعدادی از مقامات ارشد امنیتی و نظامی سوریه که نقش های برجسته ای در شکست رژیم تل آویو از مقاومت لبنان در جریان جنگ سنگین 33 روزه داشته اند، رابطه ای وجود نداشته باشد اما در عین حال تردیدی نیست که انتقام از سوریه و مقامات نظامی- امنیتی آن یک برنامه قطعی رژیم غاصب بوده و برای تحقق آن سال ها در کمین نشسته است حدود سه ماه پیش نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با صراحت و علنی اعلام کرد که «زمان انتقام از سوریه فرا رسیده است».
انفجار مقر شورای امنیت ملی سوریه در دمشق که به شهادت «داود راجحه» وزیر دفاع و «آصف شوکت» رئیس دستگاه امنیتی سوریه و چند مقام دیگر انجامید، در جای خود از پیچیدگی خاصی برخوردار بود چرا که اگرچه انفجار اقدامی است که نیازمند تمهید مقدمات آنچنانی نیست ولی انفجار در قلب یک موقعیت مهم نظامی و یا امنیتی نیاز به تمهید مقدماتی دارد که دستیابی به آن برای یک گروه مخالف امکان پذیر نیست. انفجار در مقر شورای امنیت سوریه نیازمند کار اطلاعاتی و امنیتی روی چشمان امنیتی این کشور و از نظر زمان بندی انفجار نیاز به اطلاعات دقیق قبلی و بعدی داشته است.
این اقدام بخصوص درباره کشوری که در شرایط خاص امنیتی قرار دارد و جدی بودن احتمال وقوع چنین رخدادی در آن بدیهی است، از حساسیت بیشتری برخوردار است. طبعا در چنین شرایطی ضریب امنیتی و حفاظتی مجموعه ای مانند شورای امنیت ملی بالا می رود و به همین دلیل اقدام علیه آن دشوارتر می شود. پرواضح است که تدارک چنین اقدامی از مجموعه های نوظهوری نظیر «ارتش آزاد سوریه» و «شورای هماهنگی مخالفین» که مراکز آنها در خارج از سوریه است، ساخته نیست.
مجموعه ای نظیر القاعده هم اگرچه از پیچیدگی هایی برخوردار است اما در عین حال سیستم اطلاعاتی امنیتی القاعده بیش از آن که در کار رخنه اطلاعاتی و امنیتی باشد در کار حفاظت از سازمان و نیروهای القاعده برای مسدود کردن رخنه در القاعده است با این وصف احتمال دخالت سرویس های اطلاعاتی و امنیتی خارجی در این ماجرا افزایش می یابد. رژیم صهیونیستی تجربه زیادی در این خصوص از جمله در شهر دمشق دارد. حدود 5 سال پیش سرویس اطلاعاتی اسرائیل با نفوذ و برنامه ریزی دقیق در دمشق عماد مغنیه که یکی از فرماندهان اصلی حزب الله در جنگ 33 روزه بود را به شهادت رساند. این رژیم مشابه چنین عملیات هایی را در تونس، قطر، مصر، اردن و لبنان انجام داده است.

روش رژیم صهیونیستی در این موارد معمولاً به این صورت است که عامل آخر را از نیروهای مزدور انتخاب می کند و بقیه مراحل شامل برنامه ریزی، تدارکات، اقدامات اطلاعاتی، اقدامات حفاظتی، تعیین مکان، تعیین زمان و نحوه پوشش خبری را خود در دست دارد. این روند را ما عیناً در ترور شهید مغنیه و در انفجار مقر شورای امنیت ملی سوریه و بقیه موارد می بینیم.

رژیم صهیونیستی از چند روز قبل از ماجرای دمشق در منطقه اشغالی جولان و جبل الشیخ آرایش نظامی گرفته و به حالت آماده باش درآمده بود و در روز پنجشنبه هم مدعی شد که مخالفان اسرائیل به سمت این مناطق شلیک کرده اند. خود این حرکات از برنامه ریزی قبلی رژیم غاصب برای انفجار در دمشق حکایت می کند کما اینکه حادثه سازی علیه دیپلمات های اسرائیلی در بلغارستان و متهم کردن ایران در همان روز چهارشنبه هم در این چارچوب قابل ارزیابی است. انفجار یک مقر امنیتی در دمشق و اقدام امنیتی علیه یک گروه اسرائیلی در یک کشور اروپایی در یک روز اقدام به انفجار مقر شورای امنیت ملی سوریه می تواند آغاز یک جنگ امنیتی اطلاعاتی باشد این جنگ برخلاف درگیری های فعلی که کشورهای مختلفی در آن ورود کرده اند دو طرف بیشتر ندارد، غرب و جهان اسلام. نبرد امنیتی کنونی که از اوایل فروردین امسال علیه سوریه شروع شده و طی هفته های اخیر به حومه دمشق رسیده است به آرامی به حوزه نظامی سرایت می کند کما اینکه عملیات سنگین ارتش سوریه طی روزهای گذشته که به کشته شدن صدها نفر از تروریست ها انجامید هم نشان می دهد که جنگ امنیتی می تواند به جنگ نظامی منجر شود.

خصوصیت جنگ امنیتی این است که سازمان های اطلاعاتی به عنوان طراحان، فرماندهان و پشتیبانان وارد عمل می شوند و با تعیین نقاط خاص تلاش می کنند تا ارکان سیاسی، اقتصادی و امنیتی یک نظام سیاسی را متزلزل و دولت مربوطه را وادار به تسلیم کرده و یا شرایط اضمحلال آن در داخل را فراهم نمایند. در این جنگ در نهایت یک یا چند یگان نظامی از داخل سیستم حریف وارد عمل شده و با یک کودتا- که نوعاً کودتای سفید است- نظام را واژگون می نمایند.

با این وصف به شهادت رساندن رئیس دستگاه امنیتی و وزیر دفاع سوریه می تواند با این هدف صورت گرفته باشد که برای ساعاتی ارتش و سیستم امنیتی سوریه دچار خلأ شوند و این امکان فراهم شود که یک یگان به عنوان نجات سوریه وارد عمل شود و کار را تمام کند. اگر خبرها را مرور کنیم درمی یابیم که چندی قبل دستگاه سیاسی ترکیه مدعی شد که نزدیک به 30 هزار نفر از ارتش سوریه جدا شده اند که این خبر کاملاً دروغ بود و تعداد کسانی که با تحریک و پول های فراوان خریده شده بودند به عدد انگشتان دست هم نمی رسید. در روز انفجار شورای امنیت سوریه هم دو شبکه الجزیره و العربیه به طور پی درپی خبرهایی مبنی بر اینکه یگان هایی از ارتش جدایی خود را از نظام سوریه اعلام کردند و درگیری ها به حومه کاخ ریاست جمهوری رسیده و بشار اسد دمشق را به سمت لازقیه ترک کرده بعنوان «خبر عاجل» پخش می شد و همزمان با آن پخش دو کانال تلویزیونی سوریه از ماهواره ها قطع شد.
این خبرها هویت نبرد اطلاعاتی را به خوبی نشان می دهد. در این نبرد اغوا، فریب، سنگین کردن جو علیه حریف و در نهایت شکست روانی آن هدف اصلی است که اگر اتفاق بیفتد شکست فیزیکی هم اتفاق می افتد.
در نبرد اطلاعاتی 4 ماه گذشته، اسرائیل و... موفقیتی نداشته اند چرا که ارتش و دستگاه امنیتی سوریه انسجام خود را کاملا حفظ کرده اند و حتی یکی از فرماندهان و یا مقامات امنیتی از نظام سوریه جدا نشده اند اقدام روز چهارشنبه و کشتن راجحه و شوکت که مقامات ارشد امنیتی و نظامی بودند هم نتوانست رخنه ای در سیستم سوریه به وجود آورد بنابراین باید گفت که ارتش و سیستم امنیتی سوریه امتحان خود را پس داد. جالب این است که دیروز مصطفی طلاس که مظهر نیروهای گذشته ارتش است به همراه فرزندش به دمشق بازگشت و نشان داد که حتی نیروهای گذشته ارتش هم پای کار نظام سوریه ایستاده اند.
نکته دیگر که اهمیت آن از بازگشت طلاس بیشتر بود تشدید عملیات ارتش سوریه بعد از انفجار در شورای امنیت علیه مخالفان بود. فرماندهی جدید ارتش روز پنجشنبه اعلام کرد که ظرف 72 ساعت پایتخت را از نیروهای تروریست پاکسازی می کند اما اقدام 72 ساعت را در 24 ساعت انجام داد و دیروز پایان پاکسازی دمشق اعلام شد و این هم بخوبی نشان داد که راس و بدنه ارتش سوریه کاملا انسجام خود را حفظ کرده و در همراهی با بشاراسد تردیدی ندارند.

چند اتفاق دیگر هم در این چند روز افتاد که هر کدام حائز اهمیت ویژه ای بود. یکی از این اتفاقات ورود صریح سیدحسن نصرالله به ماجرای سوریه بود که تاکنون اجتناب شده بود. نصرالله که در جهان اسلام و عرب دارای جایگاه ویژه ای است با صراحت گفت که ماهیت نزاع ضد سوریه، «اسرائیلی» است و آنچه جریان دارد نبرد مردمی برای ساقط کردن یک نظام نیست بلکه انتقامی است که از سوریه بخاطر نقش برجسته آن در پیروزی مقاومت گرفته می شود. ورود نصرالله به ماجرا نشان داد که همان نیرویی که در جنگ 33 روزه پنجه در پنجه اسرائیل او را در همه صحنه های نظامی، اطلاعاتی و روانی به شکست کشانده برای حفظ نظام ضد اسرائیلی سوریه وارد عمل می شود و خلاءهای سوریه بخصوص در حوزه اطلاعات و امنیت را پر می کند.
اتفاق دیگر ناکامی تازه آمریکا، انگلیس و فرانسه در تصویب قطعنامه علیه سوریه بود و حال آنکه غرب در تلاش بود تا میوه انفجار دمشق و دروغ پردازی های فراوان رسانه ای درباره فروپاشی درونی سیستم سوریه را در جلسه روز پنجشنبه شورای امنیت بگیرد که این هم اتفاق نیفتاد و یک بار دیگر آمریکا و... شکست را پذیرا شدند.
اما یک نکته مهم در مورد تحولات سوریه این است که فضای امنیتی به مرور به فضای نظامی تبدیل می شود تحولات چند روز اخیر دمشق - یعنی انفجار شورای امنیت و پاکسازی محله المیدان از نیروهای تروریست- به نقش فیصله دهنده ارتش تاکید می کند و پاکسازی 24 ساعته المحله هم نشان داد ارتش سوریه علیرغم آنکه در یک بحران 16 ماهه درگیر بوده است کاملا برای ورود به چنین معادله ای آمادگی دارد. تبدیل فضای امنیتی به فضای نظامی قطعا برای رژیم صهیونیستی و ترکیه مخاطره آمیز است چرا که به معنای آغاز یک جنگ سوری اسرائیلی است. که البته در مقیاس بزرگتر به معنای جنگ مشترک سوریه، ایران، حزب الله و... علیه رژیم صهیونیستی است این درگیری می تواند بصورت جنگی تمام عیار و با زمان نامحدود اتفاق بیفتد و می تواند بصورت جنگی محدود و توام با آزادسازی بخش هایی از سرزمین های تحت اشغال سوریه جلوه گر شود در هر صورت ورود سوریه به درگیری نظامی- تمام عیار یا محدود- قطعا فضا را تغییر می دهد.
پرواضح است که اسرائیل در شرایط فعلی به هیچ وجه آمادگی برای درگیری نظامی ندارد بنابراین برای آن در شرایط فعلی بدترین حالت این است که بین سوریه و اسرائیل یک درگیری روی دهد این درگیری فضای منطقه را همزمان علیه رژیم صهیونیستی، ترکیه، عربستان، قطر و بطور کلی جبهه آمریکایی- اسرائیلی بسیج می کند و بر انسجام جبهه مقاومت و عملیاتی شدن آن منجر می شود.
تغییر فضای سوریه از امنیتی به نظامی دست سوریه را برای برخورد شدید با عناصر وابسته مسلح باز می کند کما اینکه طی روزهای اخیر این اتفاق افتاد و این در حالی است که در بالاترین محاسبه تعداد تروریست های مسلح سوریه که بصورت موضعی و نقطه ای عمل کرده و سپس محو شده و در نقطه دیگر حضور می یابند، از 5000 نفر فراتر نمی رود جمع و جور کردن این تعداد که در فضای امنیتی دشوار است، در فضای نظامی کار آسانی است و از قضا سوریه در این مقوله تجربه بیشتری دارد.
تغییر فضا به سمت نظامی، ترکیه و رژیم صهیونیستی را با شرایطی مواجه می کند که ناچارند ابتدا هزینه هر اقدام ضد سوری و نیز سهم خود در فضای ناامنی علیه سوریه را در حوزه امنیت و نظامی بپردازند. ورود به حوزه نظامی در واقع ورود به حوزه ای با پیامدهای نامعلوم است چرا که عوامل تشدیدکننده و نوع فعالیت آنان پیش از آغاز درگیری بندرت قابل اندازه گیری می باشد. در فضای نظامی آن کشوری که در موضع دفاعی قرار دارد از موقعیت بهتری برخوردار است و کشورهای مهاجم دچار آسیب بیشتری می باشند.
از سوی دیگر شکل گیری فضای امنیتی علیه سوریه، انتقال این فضا به داخل کشورهای شکل دهنده را منطقی می کند و مدیریت این صحنه را برای سوریه آسان می گرداند.

پایان پیام/

کد خبر 153999

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha