به گزارش خبرگزاری شبستان ،اگر فرهنگ انتظار بهطور صحیح در مدارس و مؤسسهای علمی و آموزشی و بهطور کلی در جامعه، تبلیغ و نهادینه شود و ارزشهای آن از حوزة نظری به متن جامعه منتقل گردد، جامعه منتظر میتواند نهادها و ساختار خود را متناسب با فرهنگ غنی انتظار سامان بخشد؛ در نتیجه نظام اجتماعی آن با انتظار، همسو و و همراه خواهد شد. در چنین جامعهای دولت زمینهساز، ابزارهای رسیدن به جامعه موعود و مطلوب را در اختیار افراد قرار میدهد و آرمانهای انتظار در اجتماع نهادینه میشود. به این ترتیب با حرکت به سوی همبستگی و انسجام، تفرقه از جامعه رخت برمیبندد.
دوره غیبت کبری:
در سال 329 ه . ق و به دنبال رحلت چهارمین نائب خاص امام زمان (عج) دوره غیبت صغری به پایان رسید و از این پس دوره غیب ت کبری، که در آن نائب خاصی از سوی امام تعیین نشده است، آغاز گشت. این دوره یکی از برهه های سخت زندگی شیعیان است. اولا، طول مدت این دوره بر کسی مشخص نیست. به علاوه، در این دوره وقایع بسیار سخت و دشواری به وقوع پیوست که حفظ اعتقادات و پایبندی به احکام و مقررات دینی را مشکل ساخت. در این دوره از تاریخ حیات بشری، فقهای عظام از سوی ائمه اطهارعلیهم السلام و از جمله امام مهدی (عج) به عنوان نائبان عام مسؤولیت رهبری سیاسی و پاسخگویی به مسائل فکری و اعتقادی مردم را عهده دار هستند و همین مساله منشاء و ریشه «ولایت فقیه » در نظام سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی محسوب می شود.
فلسفه غیبت حضرت حجت (عج) ونقش افرادآگاه
همان گونه که هیچ امری در نظام هستی بدون علت نیست، غیبت امام زمان هم برای خود علل و ادله ای دارد و برای آن چندین دلیل در روایات ذکر شده است. از جمله: امتحان و آزمایش مردم; حفظ وجود امام (عج) از خطرات که او را تهدید می کرد; فراهم شدن زمینه آمادگی فکری و فرهنگی و روانی در مردم برای تشکیل حکومت جهانی و...
علاوه بر این، اگر به حقیقت معنای امامت در جهان بینی مکتب اهل بیت علیهم السلام توجه شود، به خوبی این نکته روشن خواهد شد که امام علاوه بر وظیفه راهنمایی و ارشاد و رهبری مردم، در حفظ نظام هستی نیز مؤثر است. در روایت آمده است که اگر لحظه ای زمین از امام و حجت الهی خالی بماند، اهلش را در کام خود فرو می برد. امام سجادعلیه السلام در این باره فرمودند: همان گونه که ستارگان و سیارات وسیله حفظ نظام کیهانی هستند، ما هم وسیله حفظ اهل زمین هستیم. به برکت وجود ماست که آسمان بر زمین فرود نمی آید. اگر ما نبودیم زمین اهلش را فرو می برد... آن گاه در ضمن یک تشبیه بسیار زیبا می فرمایند: استفاده مردم از امام غائب همانند استفاده آنان از خورشید در پشت ابر است... (4)
اما این که وظیفه مردم در این دوره چیست،در یک کلام می توان گفت،وظیفه مردم در دوره غیبت تلاش برای فراهم سازی زمینه ظهور از طریق رعایت احکام و تعالیم عالیه اسلام است. این کار تنها از طریق شناخت کامل امام علیه السلام و خودسازی فردی و جامعه و... قابل تحقق است.
آفتها و آسیبها
البته مثل همة حقایقی که در برهههای مختلفی از زمان ملعبة دست سودجویان میشود، این حقیقت هم گاهی ملعبة دست سودجویان میشود. این کسانی که ادعاهای خلاف واقع میکنند ـ ادعای رؤیت، ادعای تشرف، حتّی به صورت کاملاً خرافی، ادعای اقتدای به آن حضرت در نماز ـ که حقیقتاً ادعاهای شرمآوری است، اینها همان پیرایههای باطلی است که این حقیقت روشن را در چشم و دل انسانهای پاکنهاد ممکن است مشوش کند .
نقش مبلغان دینی
مبلغان دین سردمداران مسأله انتظار هستند و باید در تبیین ماهیت انتظار، جلودار بوده و از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه پرهیز کنند،برخورد عاقلانه با جریانها و اعتقادات انحرافی ضروری است و بایستی مبارزه با مدعیان ازسوی مبلغان دین با هوشیاری کامل و رعایت حد اعتدال، اعتقادات فکری و فرهنگی مردم باشد.
وظیفة عالمان و روشنفکران
مبلغان زیبنده است با مراجعه به قرآن و حدیث، سیره اهل بیت(ع) و سیره علما، خط اعتدال را مشخص کنند و مراقب باشند تا افراط و تفریط سبب تطهیر صد در صد یک جریان فکری و فرهنگی یا کوبیدن آن نشود.
این عقاید را بایستی اولاً درست فهمید، ثانیاً آنها را با تدبر و تأمل عمق بخشید، ثالثاً آنها را بهدرستی منتقل کرد. در همة مجموعههای فرهنگی اینچنین است در آموزش و پرورش، یک معلم، یک مدیر آموزشی یا پرورشی به بهترین وجهی میتواند از این فرصت طلاییِ عمر نوجوان ما که در اختیار اوست، استفاده کند. عقاید دینی را نه فقط در زنگ تعلیمات دینی، بلکه میشود آن را در همة فرصتهای تعلیم، با هوشیاری، با دقت، با سنجیدگی، در عمق ذهن و جان متعلم جایگزین کرد، تا او فرصت پیدا کند آن را در دل و مغز خود رشد بدهد.
این را، هم جوانان ما ـ جوانان فرزانة ما، دانشجویان ما، طلاب فاضل ما ـ هم مجموعههایی که متصدی آموزشند، متصدی تبلیغند، متصدی پرورش افکار و اذهان هستند، باید توجه کنند. نشان دادن آن حقیقتی که در اختیار مذهب امامیه و پیروان اهلبیت(ع) هست به مخاطب، مساوی با قبول مخاطب و همراه با تصدیق و پذیرش مخاطب است،حقیقت را باید نشان داد،باید سعی کنیم پیرایهها، خرافهها، ادعاهای دروغین، کجفهمیها، بدفهمیها دخالت نکند. البته نقش علمای دین، مبلغان برجسته، روشنفکران در این زمینه نقش برجستهای است.
وظیفه علما ومبلغان در زمان غیبت امام زمان (عج) از زبان آیتالله آقا نجفی:
" علما علم خود را ظاهر کنند و به کسانی که جاهل و نادانند طریق جواب مخالفین را بیاموزند که آنها حیران و گمراه نشوند و اگر حیرانند از حیرانی نجات یابند.
و در اصول کافی از معاویه بن عمار منقول است که: به حضرت صادق (ع) عرض کردم: شخصی است روایت احادیث شما می کند و در میان مردم حدیث شما را منتشر مینماید و دلهای شیعیان شما را به سبب آن محکم میکند او بهتر است یا عابدی که عبادت میکند و روایت حدیث نمیکند؟ فرمودند: آن کسی که روایت حدیث ما میکند و دلهای شیعیان ما را با آن محکم میکند بهتر است از هزار عابد.
پس مقتضای احادیث مذکور و غیر آنها باید هر عاملی به قدر قوه خود اظهار علم خود نماید خصوص در این زمان که بدعتها ظاهر شده است"
پایام پیام/
نظر شما