خبرگزاری شبستان_ فرهنگی: با نگاه تاریخی به پدیدهی بیحجابی، بدحجابی و مفاسدی که از این ناحیه در جامعه به وجود میآیند متوجه میشویم که این مسائل ابزاری در دست نظام سلطه و مخالفین جوامع اسلامی است. آنها با این ابزار در پی انحطاط جامعهی اسلامی و به انحراف کشاندن جامعه، خصوصاً قشر جوان، هستند.در این ارتباط با «حمیدرضا مقدمفر» معاون فرهنگی سپاه پاسداران به گفتوگو نشستهایم.
به نظر شما، مهمترین راه برخورد با مسئلهی بیحجابی روشهای سلبی است یا ایجابی؟
با نگاه تاریخی به پدیدهی بیحجابی، بدحجابی و مفاسدی که از این ناحیه در جامعه به وجود میآیند متوجه میشویم که این مسائل ابزاری در دست نظام سلطه و مخالفین جوامع اسلامی است. آنها با این ابزار در پی انحطاط جامعهی اسلامی و به انحراف کشاندن جامعه، خصوصاً قشر جوان، هستند.
امروز هم ما گرفتار همین شیوهی سنتی و تاریخی سلطهگران هستیم که به شکلی مدرن میخواهند آن را در جامعه به کار گیرند. امروز برای مقابله با این پدیده 3 نظریه مطرح است. نظریهی اول بر این اعتقاد است که باید با این پدیده به شکل فرهنگی، ایجابی و مبنایی برخورد کرد و با ترویج اخلاق و معنویت و رشد و تعالی فرهنگ خودبهخود این مفاسد را از جامعه دور کرد.
بر اساس اطلاعات روشن و دقیقی که وجود دارد، این مشکلات به صورت تصادفی و خودجوش در جامعه ایجاد نشده است، بلکه دستهای پنهان و گاهی آشکاری وجود دارد که با ابزارهای نوین در فضای اینترنت و ماهواره و حتی در فضای حقیقی در صدد ترویج این مفاسد هستند تا به انقلاب اسلامی ضربه بزنند.
نظریهی دوم معتقد است که باید با این مفاسد به شکل سلبی برخورد کرد؛ یعنی، باید شرایط اجتماعی برای رشد این مسائل محدود شود تا اساساً این مسائل در جامعه رشد پیدا نکنند.
نظریهی سوم میگوید باید از هر دو روش سلبی و ایجابی استفاده کنیم. طرفداران این نظریه معتقدند، ضمن اینکه کارهای ایجابی، مبنایی و فرهنگی انجام میشود، حتماً باید به عرصههای سلبی و بازدارندگی هم توجه شود. در واقع باید برای کسانی که تبلیغ و ترویج و کار فرهنگی در مورد آنها دیر جواب میدهد یا اصلاً جواب نمیدهد موانعی ایجاد شود.
از سوی دیگر، در مباحث مربوط به بدحجابی، بیحجابی و مفاسد اجتماعی امروز با پدیدهی دیگری هم مواجه هستیم؛ بر اساس اطلاعات روشن و دقیقی که وجود دارد، این مشکلات به صورت تصادفی و خودجوش در جامعه ایجاد نشده است، بلکه دستهای پنهان و گاهی آشکاری وجود دارد که با ابزارهای نوین در فضای اینترنت و ماهواره و حتی در فضای حقیقی در صدد ترویج این مفاسد هستند تا به انقلاب اسلامی ضربه بزنند. در واقع این بار به شکل مدرن همان روش سنتی سازماندهی شده است و دشمنان میخواهند از این حربه برای منحرف کردن جوانان و جامعهی اسلامی استفاده کنند. امروز که استعدادها و ظرفیتها فراوانی در جوانان ایرانی وجود دارد و انقلاب اسلامی در حال رشد است، آنها میخواهد مانع پیشرفت ما شوند و جامعه را به انحراف بکشانند.
پس در نظریهی سوم به 2 دلیل بحث از اجماع دو روش اول و دوم مطرح است. دلیل اول این است که چون حرکتهای فرهنگی سطحی، کند و طولانی مدت هستند نمیشود جامعه را رها کرد به انتظار اینکه در درازمدت کارهای فرهنگی پاسخ بدهد و جامعه درست شود. بنابراین باید حرکتهای سلبی هم انجام شود.
دلیل بعدی این است که دستهای خارجی، توسط شبکههای اطلاعاتی، سرویسهای اطلاعاتی خارجی و دستهای پنهان و آشکار این ماجرا را در کشور ما دنبال میکنند؛ لذا نظریهی سوم نظریه جامعی است که باید به آن توجه کرد. متأسفانه هر وقت هر کدام از اینها به تنهایی در این 33 سال به کار گرفته شده است، پاسخ مناسبی نگرفتهایم و جامعه معطل مانده است. بنابراین خوب است که همواره این روش سوم را به عنوان یک قضیه جامع در دستور کار داشته باشیم.
به عنوان یک نمونهی شاخص تنبیهی، نظر شما در خصوص گشت ارشاد و تبعات مثبت و منفی آن چیست؟
هدف اصلی گشت ارشاد امر به معروف و نهی از منکر است که گاهی وقتها هم با موارد مجرمانه و مفاسد برخورد میکند. بحثهای متفاوتی دربارهی گشت ارشاد وجود دارد. بعضیها از ریشه و بن با این طرح مخالف هستند و علیه آن در سایتها و رسانههای خارجی فعالیت میکنند، در حالی که نمیتوان یک سویه به قضیه نگاه کرد. اینکه در جامعه اسلامی مراکز و افرادی ظواهر جامعه را نظارهگر باشند و هر جایی که اشکالی میبینند نهی از منکر و امر به معروف کنند جزء مبانی اعتقادی ما در دین مبین اسلام است. حدیث داریم زمانی که امر به معروف و نهی از منکر در جامعهای تعطیل شود، آن جامعه به سمت انحطاط و اضمحلال پیش میرود.
اگر گشت ارشاد را جزء مصادیق امر به معروف و نهی از منکر بدانیم، تصدیق میکنیم که این حرکت بسیار بجا، سنجیده و لازم است و باید از این اقدام نیروی انتظامی تجلیل شود که شجاعانه و بر اساس وظایف شرعی و ذاتیاش به این مسئله ورود پیدا کرده است. البته ممکن است بعضی اوقات در جایی نوع برخورد و حضور این گشتها اشکالاتی داشته باشد که باید مراقب بود و تذکر داد تا روشهای آنها اخلاقی، شرعی و مبتنی بر آموزههای دینی باشد، چون اساساً تکیهگاه این اقدام امر به معروف و نهی از منکر است.
اما نکتهی اصلی این است که ظواهر جامعهی اسلامی ما، خصوصاً در شهرهای بزرگ، از جمله تهران، به عنوان امالقری اسلام، به هیچ وجه مناسب جامعهی اسلامی نیست. جدای از تأثیرات منفی این پدیده بر فرهنگ و اساس جامعه، این ظاهر باعث هتک حیثیت جامعهی اسلامی میشود. به نظرم یکی از جاهایی که میتوان این ظواهر را اصلاح کرد همین گشتهای ارشاد است.
آیا شما معتقد هستید که این کار بایستی به وسیلهی نیروی انتظامی و با مأموران یونیفرم پوش انجام شود؟ آیا انجام امر به معروف به وسیلهی این ارگان از نقاط منفی این طرح محسوب نمیشود؟
عرض کردم که شاید اشکالاتی هم به این طرح وارد باشد. من اصلاً ورودی به این بحث ندارم که چه افرادی این کار را انجام میدهند و مکانیسم و فرآیند عمل آنها چگونه است. ضمن اینکه این کار خاص نیروی انتظامی نیست و دستگاههای دیگر هم باید در این خصوص به وظیفهشان عمل کنند، ولی به نظر من نیروی انتظامی بیشترین سهم را در این قضیه دارد، چون بالاخره مسئولیت مستقیم سلامت و امنیت به این نهاد برمیگردد.
دستگاههای دیگر هم در هر دو جنبهی ایجابی و سلبی وظایفی دارند. دستگاههای متفاوت فرهنگی، انتظامی امنیتی، اطلاعاتی و... هم در این قضیه مسئول هستند. هر کدام باید به سهم خود کمک کنند تا این کار درست پیش برود و خدای نکرده به گونهای نباشد که این ماجرا در جامعه نتیجهی معکوس بدهد. باید مراقب این موضوع باشیم.
برخوردهای باز و سکولاری بعضی از دستگاههای دولتی نسبت به مقولهی حجاب و عفاف تا چه حد در مواجهه با این مسئله مؤثر بوده است؟
این دستگاهها تأثیری کاملاً منفی داشتهاند؛ یعنی، یکی از عوامل گسترش این موضوع غفلت دستگاههای اجرایی و تسامح و تساهل آنها در این زمینه بوده است. اگر دستگاههای مسئول کارشان را به درستی انجام میدادند، وضعیت اینچنین نمیشد. غفلت آنها باعث گسترش این موضوع شده است.
به نظر شما، سیاستها و راهبردهای سلبی و ایجابی نظام برای مواجههی صحیح با موضوع بدحجابی چه باید باشد؟
همان طور که عرض کردم، بهترین راه مقابله با این موضوع اتخاذ روش اول و دوم با هم است. در عین حال که دستگاههای اجرایی در این چند سال غفلت کردهاند، حوزههای ایجابی هم مقصر بودهاند. همان نظریهای که میگوید ما نباید کار سلبی کنیم، استدلالش این بود که باید کار ایجابی و فرهنگی انجام شود، اما متأسفانه در این بخش هم اهتمام زیادی به خرج ندادهاند. این اهتمام نه در زمینهی اول وجود داشته است و نه در زمینهی دوم. هر دو زمینه مسکوت بوده است.
به نظر میرسد بهترین روش ترکیبی دیدن این ماجراست که ما همزمان، در عین حال که سرمایهگذاری فرهنگی میکنیم، جنبههای امر به معروف و نهی از منکر را هم در جامعه گسترش دهیم و مراقب این زمینهها هم باشیم. برای رفع این معضل سرمایهگذاریهای فرهنگی گسترده در کنار مقابله با مظاهر بدحجابی و فساد در جامعه به ما کمک خواهد کرد.
در رأس رسانهها رسانهی ملی است که مخاطبان زیادی دارد. علیرغم وجود شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و سایتهای مختلف، هنوز به لطف الهی رسانهی ملی مخاطبان گستردهای در داخل کشور دارد. رسانهی ملی باید در مورد حجاب سرمایهگذاری کند تا حجاب برتر مایهی مباهات دختر ایرانی باشد، نه اینکه لباسهای غربی، مانتوهای تنگ و لباسهای مفسده آمیز مایهی افتخار دختران باشد.
به نظر شما، سیاستهای رسانهای حجاب و عفاف در نظام باید چه باشد؟
یکی از عرصههایی که میتواند تأثیر بسیار زیادی در هر دو زمینه داشته باشد رسانه است. رسانهها میتوانند در ترویج جنبههای ایجابی و فرهنگی حجاب و توسعهی معنوی جامعه نقشی مؤثر داشته باشند. از آن طرف رسانهها میتوانند با غفلتشان دستمایهای برای بدحجابی شوند.
در رأس رسانهها رسانهی ملی است که مخاطبان بسیار زیادی دارد. علیرغم وجود شبکههای متعدد ماهوارهای فارسیزبان و سایتهای مختلف، هنوز به لطف الهی رسانهی ملی مخاطبان گستردهای در داخل کشور دارد. رسانهی ملی باید در مورد حجاب سرمایهگذاری کند تا حجاب برتر مایهی مباهات دختر ایرانی باشد، نه اینکه لباسهای غربی، مانتوهای تنگ و لباسهای مفسده آمیز مایهی افتخار دختران باشد. این کار لزوماً نباید مستقیم و با سخنرانی و تبلیغ انجام شود، بلکه سریالها، فیلمها و برنامههای تبلیغاتی میتوانند به ترویج حجاب و عفاف کمک کنند.
این در حالی است که رسانهی ملی و سایر رسانهها، خبرگزاریها، رسانههای مکتوب و... به ترویج بدحجابی دامن میزنند. اگر امروز به گیشههای روزنامهفروشی و خصوصاً مجلات خانوادگی نگاهی بیندازید، میبینید که غالباً عکسها و تصاویر روی جلد آنها بدحجابی و مدهای غربی و مفسده آمیز را ترویج میکنند. این نشان میدهد که رسانههای مختلف داخلی، از جمله رسانهی ملی، وظایفشان را به خوبی انجام ندادهاند. من معتقدم امروز رسانهی ملی ما میتواند حجاب برتر را مایهی مباهات هر دختر ایرانی کند و بدحجابی و بیحجابی را مایهی ننگ و سرافکندگی بسازد، ولی متأسفانه تا امروز این کار را انجام نداده است.
در صورت ادامه یافتن وضع فعلی، آیندهی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما باید از تاریخ درس بگیریم. در 33 سال گذشتهی انقلاب تلاشهای فراوانی برای منحرف کردن جامعهی اسلامی، در جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، صورت گرفته است. دشمنان همواره سعی کردهاند تا با ایجاد مسائل مختلف انقلاب را به انحراف ببرند.
الحمدالله امروز که 33 سال از انقلاب اسلامی میگذرد هیچ کدام از آنها نتوانستهاند خللی در مسیر انقلاب اسلامی و سیر پیشروندهی آن ایجاد کنند. این موضوع هم قطعاً همین طور خواهد بود. با تکیه بر ظرفیتهایی که در درون انقلاب و فرهنگ غنی اسلامیمان داریم میتوانیم به راحتی این مشکل را از سر راه برداریم، همان طور که در این 33 سال گذشته مشکلات را پشت سر گذاشتهایم. منتها یک عزم ملی و ارادهی قوی و همهجانبه لازم است.
مسلماً فعالیتهای سلبی نیروی انتظامی به تنهایی نمیتواند مؤثر و شفابخش باشد. باید همهی دستگاهها احساس مسئولیت کنند و آنهایی که وظیفه دارند به وظایفشان عمل کنند. امر به معروف و نهی از منکر باید در جامعه یک فرهنگ عمومی شود. اگر این کار صورت بگیرد، قطعاً میتوان امیدوار بود که در زمانی خیلی کوتاه مدت این مشکل و معضل اجتماعی اِنشاءالله مرتفع شود. البته این موضوع مشروط به این است که همهی دستگاهها و افراد دست به دست هم بدهیم تا این مشکل هم مثل مسائل دیگری که در حوزههای امنیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشتهایم برطرف شود.
منبع: برهان
نظر شما