به گزارش خبرگزاری شبستان از استان گلستان، در پژوهشی که توسط علیرضا حصارنوی، باستان شناس و کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گلستان صورت گرفته، در این پژوهش به بررسی نام و پیشینه گرگان در کتاب اوستا پرداخته شده است.
بنا به گزارش این باستان شناس، این شهر تاریخی که امروزه مرکز استان گلستان است، بر پایه بررسی و کاوش های باستان شناسی انجام شده و آثار تاریخی به دست آمده، نشان داده می شود که پیشینه استقرار و سکونت در این سرزمین به بیش از هفت هزار سال پیش می رسد.
علیرضا حصارنوی می افزاید: گروهی از آریایی ها در مسیر مهاجرت خود، سرزمین گرگان را برای سکونت خود بر گزیدند،و از این هنگام به بعد روند شکل گیری و شکوفایی تمدن، فرهنگ و تاریخ در این سرزمین شتاب بیشتری گرفت و در زمان هخامنشیان گرگان جز ایالت«پرثوه» بود، و ورکانه نامیده می شد و در آثار قدیم هخامنشی قوم هیرکان را در کنار پارت ها می بینیم.
وی ادامه داد: در فَرگَرد نخست،بند دوازده وَندیداد اوستا اشاره به آفرینش سرزمین گرگان توسط اهورامزدا می شود:«نهمین کشور باز نُزهت که من اهورا مزدا آفریدم، خِنِنته khneta / Xnenta است که اقوام هِیرکان (=وَرکانی یاگرگانی) در آن سکونت دارند. اهریمن پرمرگ بر ضد آن گناه بی تو به پدید آورد». در این بند از اوستا«وَهرکان(=هیرکان)پاییتخت خِنِنتَه اعلام شده است، و خننته Xnenta نیز در سرزمین یا دشت و جلگه وهرکان قرار دارد.
خِنان در اوستا به صورت xnəntəm yim vəhrkânô ŝayanəm و در متن پهلوی(زند) از صورت اوستاییxnąn، به شکلxnąn î gurgân-mâniŝnîh می باشد، به معنی خِنان محل مانیشن(=اقامت/سکونت) گرگانی ها استفاده شده است.
کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی تصریح کرد: پژوهشگران دیگری هم تلاش کرده اند که با شواهد راستینی خِنان اوستایی را با محل گرگان کنونی برابری دهند. اینان گفته اند که Xnənta در سرزمین و یا دشت و جلگه وهرکانه قرار دارد،که پاییتخت آن گرگان است. ارانسکی در کتاب مقدمه فقه اللغه ایرانی با استفاده از متن های کتاب وندیداد اوستا اشاره کرده است:«که این ناحیه به نام هِنینت و مسکن گورگانیان بود که آشکارا باید همان ایالت تاریخی گرگان باشد. دارمستتر نقل کرده«خِنِنته که اقوام هیرکانی در آن جا سکونت دارند، و این بر اثر توجه به ترجمه پهلوی است که در خنان، مردم گرگان یا هیرکانی خان و مان دارند.» دارمستتربا توجه به توضیح ترجمه پهلوی، آن را با رودی در«هیرکانیا»(=گرگان) یکی می داند.
وی خاطرنشان کرد: در همان بند فرگرد نخست اشاره شده که اقوام وهرکانی(=هیرکانی/گرگانی) در سرزمین خننته سکونت دارند، و یا این که وهرکان پاییتخت خننته است. نیبرگ وهرکانه را را با استرآباد امروزی برابر می داند. وهرکه vehrkaدر اوستا اسم مذکر است به معنی گرگ. وهرکانه در ساخت صفت است به گمان بسیار از اسم یاد شده می باشد.
در گزارش پهلوی گرگان، جرجان نیز عربی شده آن است. کانگا تر کیب وهرکانو-شینته Vəhrkânôŝayana، نشیمن گاه هیرکانیانی می داند و بارتولمه نیز این ترکیب را مسکن و جایگاه اقوام هیرکانی دانسته است». البته کانگا آن را پاییتخت خننته دانسته است. افزون بر آن باتولمه باور دارد که«هیرکانیا»یک واژه سره آریایی است. اصل هیرکانیا از«وَهرک یا وَرک» اوستایی از ریشه varkaبه معنی دزدی کردن، ربودن و دستبرد زدن است. که با اضافه شدن پسوند اسم ساز a به ریشهVarkaبه معنی گُرگ به دست می آید. افزون بر آن واژه گرگان که در کتاب های زردتشتی عصر ساسانی با نام«وَهرکان(وَهرکانه) از ورک varkaبه معنی گرگ آمده است. و این نتیجه تحول حرف ها و یا در نتیجه روان سازی تلفظ واکه ها در دوره ساسانی است.
حصارنوی اذعان داشت: در این دوره حرف«و/v» اوستایی تبدیل به واکه یا حرف«گg/» می شود این روند تحول و روان سازی واکه ها و حرف ها در واژگان دیگر مانند ویشتاسپ که تبدیل به گشتاسپ و یا ویناه تبدیل به گناه و یا ویرختن تبدیل به گریختن می شود، را می بینیم. از این رو طبیعی است که وَهرک اوستایی تبدیل به گرگ و وَهرکان تبدیل به گرگان بشود.نویسنده کتاب فرهنگ پهلوی هم باور دارد که«وَرکانه و یا وَرکان) اوستایی در متون پهلوی به صورت«وَرکان» و«گُورکان» وگولکان»معمول بود. و در فارسی امروز به صورت«گرگان»تغییر شکل و تکامل یافته است.
پایان پیام/
نظر شما