انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

امروز پس از گذشت 49 سال از واقعه 15 خرداد و به برکت خون شهدای این نهضت ایران اسلامی با عزت و عظمتی تاریخی در برابر ظلم و طاغوت جهانی ایستاده است و صدای لبیک پیام خمینی کبیر از اقصا نقاط جهان به گوش می رسد.

خبرگزاری شبستان: پنجم ژوئن 1963، خورشید عالمتاب طلوع می کند و مردم در چهار گوشه دنیا روزی دیگر را آغاز می کنند. همچون روزهای قبل جهان دو قطب دارد: آمریکا و شوروی. روز آغاز می شود در حالی که نیمی از جهان مراتب ارادت خود را به واشنگتن تلگراف می کنند و نیمی دیگر زیر پرچم شوروی سینه می زنند.
قدرت جاذبه دو قدرت جهانی تمام کره زمین را درنوردیده است. عده ای خود را عدم تعهد می خوانند اما این نام بیشتر تابلویی است که ظاهر امر را نشان می دهد و در پشت پرده سیاست اعتراف به قدرت غیر قابل کنترل ابر قدرت ها دارند و سیاست های خود را طوری تنظیم می کنند که موجب عصبانیت آقایان دنیا نشود.
برخی از مردم، روز را با جنگ شروع می کنند و برخی دیگر آماده می شوند تا جان خود را در مسیر انقلابی کمونیستی به خطر بیاندازند. امروز نیز قرار است مانند روزهای قبل، در جای جای جهان عده زیادی برای تامین مطامع سوران دنیا به خاک و خون کشیده شوند.
 

نفوذ فرهنگی نیز تاثیرگذار بوده است. روشنفکران دنیا یا کمونیسم را می شناسند یا لیبرال دموکراسی را. امروز نیز قرار است برای حمایت از این دو مکتب میتینگ ها برگزار شود و قلم ها فرسوده شود و انسان در تباهی خود بیش از بیش غوطه ور شود. اما مستضعفان زمین غم دیگری در دل دارند که شاید خیلی از جنس آن آگاه نیستند.
امروز هم شبکه های رادیویی و تلویزیونی و نیز روزنامه ها و مجلات مثل هر روز آماده می شوند تا خبر رسانی کنند. اما مهمترین رویدادها از کجاست؟ آمریکا، شوروی، چین، ویتنام، آمریکای لاتین...؟ شاید کمتر کسی به ایران و تحول بزرگی که قرار است امروز در آن رخ دهد توجه داشته باشد. اصلا ایران چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟ کشوری نه چندان بزرگ در خاورمیانه. البته استراتژیک است چون ژئوپلتیک حساسی دارد، ولی جای نگرانی نیست چون سال هاست که جزیره ثبات غرب است.
 

ایران در محور پیمان بغداد، به عنوان یکی از بزرگترین متحدان غرب در منطقه محسوب می شود و از ثبات سیاسی بالایی برخوردار است. شاه ایران مسیری را می پیماید تا سگ پاچه گیر غرب در منطقه شود. البته اسرائیل را نیز نباید فراموش کرد. متحد استراتژیک غرب در خاورمیانه، با سرعت بالایی در حال افزایش قدرت خود است. برخی از کشورهای عربی با مشی ناسیونالیستی جلوی آن درآمده اند ولی ضعیف تر از آن هستند که مانع پیشروی اسرائیل شوند و صهیونیست ها به زودی به بیت المقدس دست خواهند یافت.
ظلم و فساد و تباهی در جهان بیداد می کند و مسلمانان نیز یا مست مظاهر تمدن غرب گشته اند و یا خام تعلیمات انسان دوستانه مارکس. اما شاید کمتر کسی به ایران و تحول بزرگی قرار است امروز در آن رخ دهد توجه داشته باشد. تحولی که قرار است دنیا را به لرزه درآورد. تحولی که قرار است معادلات جهان را به هم بریزد. تحولی که قرار است ابرقدرت ها را به خاک مذلت بکشد.
مگر در ایران چه خبر است؟ موضوع آنقدر اهمیت ندارد که رسانه ها به صورت وسیع به آن بپردازند. یک سید روحانی بر علیه شاه سخنرانی کرده است و او را دستگیر کرده اند. حالا امروز یک عده از پیروانش به خیابان ها ریخته اند و قیامی مرتجعانه را علیه اصلاحات رقم زده اند.( بر اساس بازتاب خبری رسانه های آمریکا و شوروی) شاه هم با اقتدار عده ای را کشته و ماجرا را فیصله داده است. همه چیز تحت کنترل است و ایران همچنان در آرامش و ثبات به سر می برد.
 

اما واقعه بزرگتر از آن است که در رسانه ها منعکس شود، تحولی شگرف در کائنات در حال شکل گیری است و و پایه های وقوع یکی از سنت های خدا در حال استحکام است که:
"و نُرِیدُ أَن نَّمُن‌َّ عَلَی الَّذِین‌َ اسْتُضْعِفُواْ فِی الاْرْض‌ِ وَ نَجْعَلَهُم‌ْ أَئمَّة‌ً وَنَجْعَلَهُم‌ُ الْوَ َرِثِین‌ (قصص،5)"
عده ای از مردم به اعلام خطر ولی خدا لبیک گفته اند، فشار قلب ولی خدا قلب آنها را هم فشرده است، تاثرات قلبی ولی خدا آنها را هم متاثر کرده است، همچون او آرزوی مرگ کرده اند و کفن پوش به استقبال آن رفته اند. تمام قد در برابر طاغوت ایستاده اند تا عزتی که پایکوب شده بود را دوباره بازگردانند.
وچه زیبا این امر را محقق کردند که:
"ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم (محمد،7) "
 

و اما امروز پس از گذشت 49 سال از آن واقعه تاریخ ساز و به برکت خون شهدای نهضت بزرگ پانزدهم خرداد و انقلاب اسلامی، ایران اسلامی با عزت و عظمتی تاریخی در برابر ظلم و طاغوت جهانی ایستاده است و صدای لبیک پیام خمینی کبیر از اقصا نقاط جهان به گوش می رسد.
و چه شیرین سخن بود آن امام دل ها که بر ساز جان زخمه زد و سرود دل مستضعفان جهان را سرایید:
از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم
شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آنرا که به من داد کشم
عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم
مردم از زندگی بی توکه با من هستی طرفه سری است که باید بر استاد کشم
سالها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
پایان پیام/
 

کد خبر 138829

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha