به گزارش خبرگزاری شبستان، این کتاب در اصل دفترچه خاطرات 6 سال حضور شهید مرادی در جبهه بوده که به قلم خود او نگاشته شده است.در ابتدای کتاب، جریان وداع شهید مرادی با خانوادهاش برای حضور در میدان جنگ، سپس آشناییاش با ابراهیم رحمانی، محمد جوادی، عباس شاکری، علی ماکت و رضا شعبانی و پسر پانزده سالهای به نام رسول روایت میشود که همه این افراد به جز ابراهیم رحمانی شربت شهادت نوشیدهاند.
کتاب «نه آبی نه خاکی» روایتگر خاطرات شهید مرادی در لشکر 17 علیبنابیطالب(ع) بوده است. او در این کتاب از همرزمانش، دوستیهایش، صمیمیت و خلوص رزمندگان، شوخیها و خندههایشان، مناجاتها و راز و نیازهای خالصانه در تاریکیهای شب، زیارت امامان معصوم (ع) در خواب و... میگوید. همچنین او از نبرد تنبهتن با دشمن، مشاهده صحنه شهادت رزمندگان و آموزشهایشان در آب و خاک نیز گفته است.
نثر روان، ساده و بیابهام و همچنین استفاده از تعابیر دقیق و وصفی زیبا و دقت در نقل جزئیات موجب شایستگی اثر شده است. اما به طور قطع میتوان گفت آنچه مایه برتری این کتاب گردیده نادربودن حوادث و شگفتنمودن وقایعی است که برای صاحبخاطره به وقوع پیوسته است.
شروع دفترچه خاطرات (نه آبی نه خاکی) بهاین صورت است:من با نوشتن این دفترچه یا اصولاً نوشتن خاطرات، به آرزویی پاسخ میدهم که نویسندگی است. حالا اگر نفسپروری است، باشد. البته نیست، چون میگویند برای نویسنده شدن هم باید سختی کشید همان طور که برای کشتن نفس باید سختی کشید. پس نوشتن هم عین نفسکشی است، به خصوص اگر حدیث نفس باشد. شنیدهام حدیث نفس برای خودش یک جور تکنیک است. نمیدانم این تکنیک چه فلسفهای را با خود همراه دارد،اما من خودم نفسم را با این فلسفه حدیث میکنم که آن را به چنگ آورم یا در چنگ گیرم. - یعنی میتوانم؟
گفتنی است، کتاب«نه آبی نه خاکی» تولید دفتر آفرینش های ادبی است که در قطع رقعی از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ یازدهم رسیده است.
پایان پیام/
نظر شما