خبرگزاری شبستان: مسئله مهم مهدویت به خاطر اثرات حیاتبخش خود، همیشه در معرض خطرات و آسیبهایى بوده، آسیبهایى که پیش از ظهور، مسئله مهدویت را تهدید مىکنند عبارتند از:
1. برداشتهاى انحرافى از مسئله انتظار فرج؛ از انتظار فرج برداشتهاى متفاوتى شده که همه آنها را این طور مىتوان خلاصه کرد؛ که وظیفه ما فقط دعا براى فرج است و باید از امربه معروف و نهى از منکر خوددارى کنیم، تا جامعه پر از ظلم و ستم و فساد شود؛ آنگاه امام زمان(عج) ظهور بکند. این برداشتهاى غلط پیامدهاى فردى و اجتماعى مانند قانع بودن به وضعیت موجود، عقبماندگى، تسلط بیگانگان، ناامیدى، فراگیر شدن ظلم و ستم و ... را به دنبال خواهد داشت. منشاء و خاستگاه این نوع برداشتها را هم مىتوان در کوته فکرى، عدم بصیرت کافى دینى، انحرافات اخلاقى و سیاسى، اینکه غیر از امام هیچ کس نمىتواند اصلاح جامعه را برعهده بگیرد و ... خلاصه کرد. براى درمان و مبارزه با این نوع انحرافات باید بگوییم که؛
الف) حرکت و انقلاب امام زمان(عج) مانند امور دیگر طبق روال عادى خود سیر خواهد کرد و قرار نیست که همه کارهاى آن حضرت به صورت معجزه صورت پذیرد.
ب) طبق روایات و اراده قیام امام، نیاز به زمینهسازى و آمادگى است؛ پس مىطلبد که منتظران واقعى از هر لحاظ این آمادگى را در خود ایجاد کنند.
پ) اگرچه اصلاح جامعه به صورت کامل مقدور نیست و باید در حد توان در اصلاح آن کوشید.
ت) باید جلو ظلم و فساد را بگیریم و این تفکر که "ما کارى به جامعه نداشته باشیم تا همه جا پر از ظلم و جور شود" یک منطق غلط و اشتباهى است، چون اولاً آیات و روایات ما را به مبارزه با ظلم و فساد مخصوصا در آخرالزمان دعوت مىکند؛ ثانیا همانطورى که حکومت حضرت مهدى(عج) ریشه کن کننده ظلم و جور است، از هرگونه قلدورى و فساد هم تهى مىباشد.
ج) اینکه همه قیامها قبل از قیام قائم محکوم به شکست است، نیز خلاف آیات، روایات و عقل است. چون منظور از بطلان، همه قیامها و فعالیتها قبل از ظهور نیست، بلکه منظور از بطلان همه قیامهایى است که به نام مهدى صورت مىگیرد.
2. افراط و تفریط در ارائه چهره مهر و قهر از امام عصر(عج)؛ یکى دیگر از انحرافات در مسئله مهدویت افراط و تفریط در بیان قتل، کشتار و مهربانىهاى حضرت مهدى در هنگام قیام است. برخى هرگونه مبارزه و مجاهدت را نفى و مهربانى حضرت را، به معنى عدم اجراى هرگونه کیفرى مىدانند که، عدم آمادگى و کوشش براى زمینهسازى ظهور و امید کاذب که بسیارى از افراد را در انجام وظایف خود سست مىکند، از پیامدهاى انحرافى اینگونه افکار است. خاستگاه و منشاء اینگونه انحرافات، هم معجزهآسا پنداشتن همه امور و عدم درک عمیق از مهربانى و محبت آن حضرت است.
3. طرح مباحث غیرضرورى؛ یکى دیگر از انحرافات در مقوله مهدویت، پرداختن به مباحثى است که، هیچ گونه ثمرهاى ندارند. مثل پرداختن به مسائلى مانند ازدواج، فرزند، زندگى و... که ما را از مباحث مهم و کاربردى بازداشته و بستر مناسبى براى ورود و بروز خرافات در موضوع مهدیت مىشود و عدم تشخیص درست وظیفه دینى و اطاعت از هواى نفس در عوامفریبى از خواستگاههاى این انحرافات است که معرفت و بصیرت در دین و اینکه وظیفه ما نسبت به امام تبیین و ترسیم استراتژى آینده و ارائه آن براى زمینهسازى و فراهم آوردن شرایط ظهور است نه مسائل فرعى و این موضوع با روشنگرى و حساسیت علماء و تقوا در مقابل هواى نفس و عوام فریبى محقق مىشود.
4. تعجیل؛ یکى دیگر از آسیبهاى مقوله مهدویت، عجله داشتن در تحقق امر ظهور است که، روایات این امر را بسیار نکوهش کردهاند، ناسپاسى، رویکرد به مدعیان دروغین، یأس و ناامیدى، شک و تردید و... از پیامدهاى این امر بوده و منشاء و خواستگاه این افکار هم بىطاقتى، بىظرفیتى، عدم صبر در سختى و مصائبها و عدم تسلیم نسبت به اراده خداوند مىباشد.
5 . توقیت؛ تعین وقت یکى دیگر از آسیبهاى مسئله مهدویت است؛ چون حکمت الهى بر این است که، وقت ظهور امام بر بندگان مخفى بماند، ایجاد یأس، بدبینى به اصل ظهور، قساوت قلب از پیامدهاى اصلى این آسیب است و خواستگاه آن هم عجله در امر فرج، عوامفریبى، خیالپردازى و... است. راه مبارزه و درمان این نوع انحراف طبق روایات بىمهابا تکذیب کردن کسانى است که، براى ظهور وقت تعیین مىکنند.
6. تطبیق؛ عدهاى با خواندن و شنیدن چند روایت در علایم ظهور، بدون اینکه علم و تخصص در این کار داشته باشند، آنها را به افراد یا حوادثى تطبیق مىدهند، که این کار یکى دیگر از آسیبهاى مهدویت است و به خاطر عدم تحقق تطبیقهاى مطرح شده باعث بىاعتقادى افراد نسبت به اصل ظهور گشته و مردم در اصل ظهور و روایات به شک و تردید مىافتند. توهمزدگى، دخالت افراد غیرمتخصص در مطالب کاملاً تخصصى، عدم تبیین علایم حتمى و غیرحتمى ظهور و نداشتن عکسالعمل مناسب در مقابل مدعیان، از خواستگاه اصلى این انحراف است.
7. افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت؛ برخى غیبت را به عدم حضور معنى کرده و آن را در دوردستها (جزیره خضراء) پنداشته و هرگونه دیدارى با آن حضرت را نفى مىکنند و برخى دیگر هم هیچ تفاوتى بین غیبت و حضور قائل نشده و انتظار دارند که حضرت در هر امرى دخالت نماید. طبق روایات و احادیث هر دو دیدگاه، راه خطا را پیمودند، چه آنها که امام را یک شى، ذهنى و دور از دسترس مىپندارند و چه آنها که غیبت و حضور را یکى مىدانند.
8 . ملاقاتگرایى؛ یکى دیگر از آسیبهاى مسئله مهدویت، مدعیانى هستند که بىدلیل و یا به سادهترین اتفاق، ادعاى ملاقات مىکنند یا کسانى که تمام وظایف خویش را رسیدن به دیدار حضرت مىپندارند و از باقى وظایف غافل مىشوند. یأس و ناامیدى در اثر عدم توفیق دیدار، رویکرد به شیادان و مدعیان دروغین و دور ماندن از وظایف اصلى از پیامدهاى منفى این آسیب است.
9. آرزوگرایان بىعمل؛ برخى گمان مىکنند که تنها محبت به اهل بیت(ع) کافى است و آنها در مقابل گناهانشان عذابى نخواهند دید، این تفکر باعث مىشود، که این افراد به وظایف فردى و اجتماعى خود عامل نباشند؛ اما تدبر در قرآن و روایات و توجه به اینکه میزان و معیار اعمال، نیت خالص همراه با انجام وظایف فردى و اجتماعى است، تفکر غلط این افراد را نفى مىکند.
10. عاشقنمایان دنیاخواه؛ برخى، ائمه و امام زمان را، صرفا براى دنیا و منافع آن و رسیدن به جاه و منصب مىخواهند و اگر بنا به دلایلى امام به آنها توجهى نکند با امام به دشمنى برمىخیرند و یا نسبت به آن بىاعتقاد مىشوند. خلاصه دشمنى و ستیز با امام و کم اعتقادى یا بىاعتقادى به امام از پیامدهاى این تفکر است.
11. مدعیان دروغین مهدویت و نیابت؛ در هر عصرى عدهاى به دروغ، ادعاى مهدویت نموده یا دیگران چنین نسبتى به آنان دادهاند که گمراهى مردم، دورى از مسیر اهل بیت(ع)، به بازى گرفته شدن دین و بروز اختلافات دینى و فرقهاى از پیامدهاى منفى این آسیب است. خاستگاه این نوع تفکرات هم نفسیات و ضعف ایمان، توهم و خیالپردازى، خواستههاى مادى و دنیوى، جهل و ناآگاهى، عدم برخورد به موقع علماء و اندیشمندان، مشکلات سیاسى و... است.
12. عدم پیروى از ولایت فقیه و نواب عام؛ یکى دیگر از آسیبهایى که وحدت جامعه اسلامى را خدشهدار ساخته و زمینه را براى فعالیت مهدویت فراهم مىآورد؛ عدم پیروى از نواب عام امام عصر(عج) است؛ که گمراهى و ضلالت، عدم وحدت و شکستپذیر بودن در مقابل دشمنان از پیامدهاى منفى این تفکر است.
13. فعالیتهاى غرب و مستشرقان؛ یکى دیگر از آسیبها و تخریبها، تحریفاتى است که، توسط مستشرقان در مقوله مهدویت پدید آمده است. آنان از روى اغراض شیطانى مطالبى را به نام دین و مهدویت ارائه مىدهند و در پى آن، افرادى نیز با مطالب آنان برخورد علمى کرده و از آنها استفاده مىکنند که، ایجاد شک و تردید یا تنفر در میان افراد کم اطلاع و دورىگزیدن جوامع غیراسلامى از مطالب اصیل مهدویت از پیامدهاى منفى این آسیب است.
پی نوشت ها:
فصلنامه انتظار موعود، ش 15، بهار 84
بازتاب اندیشه، شماره 67
م.شرف
پایان پیام/
نظر شما