به گزارش خبرگزاری شبستان روزنامه گاردین در مقالهای به قلم "پیتر جنکینز" نماینده سابق انگلیس در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بررسی و تحلیل موضعگیریهای دیپلماتهای غربی در آستانه نشست بغداد پرداخته و آنها را به پایبندی به تعهدات داده شده در نشست استانبول، توصیه کرده است.
پایبندی غرب به تعهداتش مشخص نیست
جنکینز در ابتدا مینویسد که، خروجی نشست ماه آوریل ایران و گروه 5+1 در استانبول برای کسانی که جنگ را راه حلی برای مناقشات با ایران نمیدانند، امیدبخش بود. اما حالا، یک ماه پس از آن، به درستی مشخص نیست که آیا غرب قصد دارد به وعدههایی که در استانبول داده، عمل کند یا خیر.
نویسنده این مقاله سپس با اشاره به صحبتهای "کاترین اشتون" (مذاکره کننده ارشد گروه 5+1) که گفته بود آرزو دارد نشست بغداد "شروعی بر پایان برنامه تسلیحات هستهای ایران باشد"، مینویسد: ادبیات او (اشتون) نشان میدهد که چطور دیپلماتهای غربی هنوز هم در فهم چارچوب فکری ایرانیها با مشکل مواجهاند. ایرانیها بارها تعهد خود بر دادن اطمینان نسبت به نخواستن تسلیحات هستهای را اعلام کردهاند. آژانس بینالمللی انرژی هستهای، متخصصین اطلاعاتی آمریکا، و کارشناسان اطلاعاتی اسرائیل همگی با این نکته موافق هستند که ایران در حال ساخت تسلیحات هستهای نیست و هنوز تصمیمی برای این کار نگرفته است.
اینگونه اشتباهات دیپلماتیک حداقل باید با دادن بیانیههای بعدی، اصلاح شود. چراکه، عدم احترام به تعهدات، یک ضربه اخلاقی به روند مذاکراتی که از ماه گذشته آغاز شده، وارد میکند.
دو سبد برای برداشت میوههایی مشابه
در مذاکرات ماه آوریل در استانبول اعلام شد که مذاکرات بر اساس عملکرد متقابل و به صورت گام به گام انجام میشود. اکثر ناظرین از این صحبتها دریافتند که "میوه" مذاکره کنندگان در وقفههای زمانی بین مذاکرات "برداشت" میشود، و هر مرحله از "برداشت" هم دو "سبد" از امتیازات دارد، که از لحاظ ارزش با هم برابرند.
به بیان سادهتر، "سبد" ایران محتوی مواردی است که ایران میتواند از آنها در قابل قوانین آژانس صرف نظر کند تا غرب و اسرائیل اطمینان یابند که ایران در حال استفاده از مواد اتمی در برنامههای نظامی پنهانی نیست. از طرف دیگر محتوای اصلی سبد 1+5 هم لغو و تخفیف در تحریمهایی است که آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل از سال 2006 تاکنون بر علیه ایران وضع کردهاند.
اروپا و آمریکا نسبت به لغو تحریمها بیمیل هستند
اما حالا به نظر میرسد که لحن چانهزنیها تغییر کرده است. یکی از کارشناسان مسائل ایران در "اندیشکده بروکینگر" در مقالهای که در نشریه "کریستین ساینس مانیتور" منتشر کرده در اینباره به گفته مقامات آمریکایی اشاره میکند که گفتهاند: "تخفیف در تحریمها تا زمانی که امتیازات اساسی از سوی ایرانیها داده نشود، روی میز نخواهد بود". او میگوید: به نظر نمیآید که چنین صحبتهایی بر مبنای یک روند عملکرد متقابل باشد. گزارشهای رسیده از اتحادیه اروپا هم نشان میدهد که اروپا نسبت به حذف یا تخفیف در تحریمها در برابر گامهای اولیه ایران، بیمیل است.
جنکینز همچنین اشاره میکند که آمریکا همواره با لغو تحریمها بر علیه ایران مشکل داشته است، و البته جنکینز کنگره آمریکا را مسئول اصلی این امر میداند. در مقابل او روند تصمیمگیری در اتحادیه اروپا را سادهتر از آمریکا دانسته و عنوان میکند که لغو تصمیم 23 ژانویه اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم واردات نفتی از ایران بر عهده شورای وزیران این اتحادیه است. او همچنین این کار را منبعی برای تخفیف تحریمها اعلام میکند، چراکه به عقیده او لغو این تحریم موجب کاهش قیمت بنزین در کشورهای اروپایی میشود.
اتحادیه اروپا به خوبی میداند که ایران از غنیسازی دست برنمیدارد
بنابراین آنچه که به نظر کم میآید، خواسته و عزم سیاسی برای چشمپوشی از تحریمها در قبال گامهای اولیه ایران است. بیانیه 7 می اتحادیه اروپا میتواند یک سرنخ به ما بدهد. این اتحادیه اعلام کرده است که: ایران باید تمام فعالیتهای غنیسازی و پروژههای مربوط به آب سنگین خود را به حالت تعلیق درآورد. اعضای اتحادیه اروپا به خوبی میداند که ایران تحت هیچ شرایطی هرگز این برنامهها را تعلیق نخواهد کرد. این پافشاری اتحادیه اروپا بر تعلیق باید یک هدف فراتر داشته باشد: احتمالا ایجاد یک "امتیاز" در مذاکرات؟
غرب باید رو راست بازی کند
نویسنده این مطلب اشاره میکند که ایران پیش از این مشخص کرده است که در ازای محدود کردن غنیسازی ( و نه تعلیق فعالیتها آنگونه که غرب بر آن اصرار دارد) میخواهد تا امتیازهایی در موضوع تحریمها بگیرد، و همواره پیش شرط تعلیق غنیسازی را نامشروع دانسته است.
او بیانیهها و صحبتهای متعدد وزرا و مقامات غربی را نشانه اشتباه محاسباتی آنها خوانده و در ادامه میگوید که، این نوع محاسبات اشتباه میتواند منجر به توهم ممتد غرب شود.
جنکینز در نهایت مینویسد: اگر غرب میخواهد به یک توافق بر اساس مذاکرات انجام شده دست یابد، باید رو راست بازی کند. غرب نسبت به عملکرد متقابل تعهد داده است. عدم پایبندی به این تعهد یک فرصت از دست رفته دیگر به وجود میآورد، که بر خلاف خواسته غرب در کاهش تنشها در جنوب غربی آسیا و به قیمت ادامه لطمه به استانداردهای زندگی غربی، خواهد بود.
پایان پیام/
نظر شما