خبرگزاری شبستان: نزدیک به 25 سال پیش، یعنی 13 آبان 1366 اولین نمایشگاه بینالمللی کتاب در محل موسسه نمایشگاههای بینالمللی تهران کار خود را آغاز کرد. در آن مقطع کمتر کسی فکر میکرد که این پدیده نوپا به بزرگترین رخداد فرهنگی کشور بدل شود و پس از چند دهه توجه تمام جهان را به خود معطوف کند. در آن نمایشگاه ناشرانی از 32 کشور جهان شرکت کردند و روش اصلی نمایشگاه کتاب تهران از میان سه اصل؛ معرفی کتاب، فروش مستقیم کتاب و معرفی و فروش مستقیم بر پایه فروش کتاب تعریف شد و تا امروز هم فروش کتاب در سه بخش صورت میگیرد؛ بخش ناشران داخلی، بخش ناشران خارجی (فروش یارانهای) و بخش فروش ریالی توسط ناشران خارجی (لاتین و عربی). تقسیم بندی که منطقی به نظر میرسد و بعید است تغییری در آن صورت گیرد.
طی این نزدیک به ربع قرن جهاد فرهنگی نمایشگاه تغیرات زیادی به خود دیده و پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشته است. هرچند که هنوز هم نقاط ضعفی در آن دیده میشود، اما به هر حال نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بزرگترین پدیده فرهنگی کشور و حتی خاورمیانه محسوب میشود که همه ساله توجه میلیونها نفر را چه در داخل و چه خارج از کشور به خود معطوف میکند. پدیدهای که فرصتهای بسیاری را در اختیار سیاستگذاران فرهنگی قرار داده است.
اکنون و پس از ربع قرن، کار به جایی رسیده که نمایشگاه کتاب تهران با نمایشگاه کتاب فرانکفورت مقایسه میشود. نمایشگاه کتاب تهران دومین نمایشگاه بزرگ کتاب دنیا، پس از نمایشگاه کتاب فرانکفورت محسوب میشود اما از حیث تعداد بازدیدکنندگان مقام اول را در میان نمایشگاههای بین المللی کتاب دنیا داراست و بهعنوان مهمترین واقعه نشر در آسیا و خاورمیانه شناخته شده است.
به واقع بعید به نظر میرسد که استقبال 5 میلیون نفری از نمایشگاه کتاب تهران، در هیچ جای دنیا اتفاق بیافتد. هرچند که بسیاری معتقدند که پایین بودن سطح بازدید از نمایشگاه فرانکفورت که معمولا از 300 هزار نفر تجاوز نمیکند به علت اختلافات بنیادین این دو نمایشگاه است، اما باز هم رقم 5 میلیون بازدید کننده، چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشی کرد. نمایشگاه کتاب فرانکفورت به گونهای طراحی شده است که تنها بازدید کنندگان حرفهای و اصحاب نشر در آن حضور پیدا میکنند و خرید و فروش کتاب در آن صورت نمیگیرد و تنها محفلی برای ناشران محسوب میشود. اما نمایشگاه بینالمللی تهران به گونهای طراحی شده که با وضعیت فرهنگی بومی تطابق بیشتری دارد و امکان خرید و فروش کتاب در آن با نیازهای داخلی کاملا مطابق است.
در مجموع نمایشگاه کتاب تهران برای جامعهای که به نظر نمیرسد میزان مطالعه آن رقم قابل توجهی باشد، فرصتی است که باید مغتنم شمرده و از آن به بهترین نحو ممکن استفاده شود. بررسی نقاط قوت نمایشگاه جایگاه این پدیده بزرگ فرهنگی را در کشور به خوبی نشان میدهد. در اینجا به ده مورد از دهها مورد نقاط قوت نمایشگاه پرداخته میشود.
1. نمایشگاه کتاب سبب رونق صنعت نشر در کشور میشود و باعث میشود که ناشران از مجال خوبی برای فعالیت برخوردار باشند.
2. نمایشگاه کتاب باعث توجه بیشتر و اقبال عمومی به سمت کتابخوانی میشود و فرهنگ مطالعه را در کشور تقویت میکند.
3. از لحاظ سیاسی نمایشگاه میتواند یک تصویر تعاملی از ایران در عرصه جهانی ارائه دهد و پرستیژ کشور را در نظام بینالملل ارتقا بخشد. با توجه به اینکه این نمایشگاه تهران از بزرگترین نمایشگاههای کتاب در دنیا محسوب شود، میتوان آن را به شاخصی برای معرفی کشور در جامعه جهانی بدل ساخت.
4. نمایشگاه امکان تعامل و گفت و گوی مستقیم نویسندگان را با مخاطبانشان فراهم میسازد. موضوعی که میتواند به تقویت هر دو طیف منجر شود.
5. امروزه با پدیده مهمی به نام «کارناوالیته» مواجهیم. کارناوالیته به معنی گردهمایی جمع ناهمگونی از آدمها در یک رویداد مشخص است. کارناوالیته از ضرورتهای بنیادین جامعه مدرن محسوب میشود. نمایشگاه کتاب از این نظر هم که باعث ایجاد نوعی کارناوالیته میشود اهمیت دارد.
6. نمایشگاه سبب میشود که مردم سهمی برای خرید کتاب در سبد خرید خانوار اختصاص دهند. سهمی که بدون وجود نمایشگاه ممکن است برای مصارف دیگری هزینه شود.
7. نمایشگاه با ایجاد ضوابط مختلف باعث ایجاد رقابت در صنعت نشر و در نتیجه تقویت این صنعت در کشور میشود.
8. نمایشگاه سبب میشود که ناشران و نویسندگان برگزیده تعیین و به مردم معرفی شوند. این موضوع باعث خواهد شد که مردم با آثار فاخر آشنا شوند و اقدام به خرید و مطالعه آنها کنند.
9. برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب سبب شده است که میزان مصرف فرهنگی خانوارهای ایرانی افزایش پیدا کند.
10. بازدید پنج میلیون نفر از نمایشگاه کتاب پتانسیل بالایی را برای انجام فعالیتهای فرهنگی در اختیار سیاستگذاران عرصه فرهنگ قرار میدهد.
در میان این نقاط قوت که به هیچ وجه نمیتوان از آن چشم پوشی کرد نقاط ضعفی نیز وجود دارد که عمده این نقاط ضعف که منتقدین بر آن تأکید دارند به محل برگزاری نمایشگاه باز میگردد. به باور منتقدین نمایشگاه کتاب، باید محلی تخصصی برای نمایشگاه کتاب در نظر گرفته شود تا ازدحام و ترافیک روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب هم که باعث مختل شدن فعالیتهای روزمره برخی شهروندان میشود، از بین برود.
هرچند که به نظر میرسد این انتقاد کاملا درست و به جاست اما در این خصوص باید پاسخگویی نهادهایی را طلب کرد که وعده تخصیص مکانی ویژه به نمایشگاه کتاب را داده بودند. وعدهای که حداقل تاکنون تحقق نیافته است. شهرداری تهران سالهاست که وعده داده مکانی را که شهر آفتاب نام گرفته است به نمایشگاه کتاب اختصاص خواهد داد. گفته میشد که شهر آفتاب در اراضی بسیار وسیع واقع شده در اطراف حرم مطهر تا فرودگاه بنا خواهد شد و در نهایت شامل فضای سبز گسترده مراکز زیارتی، مسکونی، تفریحی، ورزشی، آموزش عالی، گردشگری، فرهنگی و بالاخره مجتمع نمایشگاهی، ساختمان تجارت جهانی و هتل ها می شود.
اساسا نمایشگاه کتاب بیست و سوم (سال 1389)، مطابق با وعده شهرداری تهران باید در شهر آفتاب برگزار میشد که این اتفاق تاکنون رخ نداده است. شهردار تهران، اواخر سال 85 در مصاحبهای به جد قول داد که طی سه سال، محل شهر آفتاب احداث و کلیه نمایشگاههای بین المللی به این محل منتقل خواهند شد، اما سال 85، پس از اعزام گروه کارشناسی وزارت ارشاد به محل شهر آفتاب، آنها به سختی موفق به پیدا کردن محل شدند و به جای شهرآفتاب تنها به چند کانکس برخوردند که در آن مکان تعبیه شده بود!
شهردار تهران چندی پیش مدعی شده بود، این پروژه که در دیماه 1388 کلنگزنی شده است، به دلیل مشکلات تحریم بینالمللی و فسخ شدن قراردادها و تعاملات پولی و مالی و فاینانسها با تاخیر 13 ماهه مواجه شد، اما شهرداری تهران برای جلوگیری از توقف این پروژه به طور مستقیم اجرای آن را از طریق توان داخلی آغاز کرده است.
اما با همه اینها شهرداری تهران وعده داده است که شهر آفتاب را به نمایشگاه کتاب سال 92 برساند. وعدهای که خوش بینترین ناظران هم چندان به تحقق آن امیدوار نیستند.
پایان پیام/
نظر شما