دکتر محمدرضا صادقی، کارشناس مسایل بین المللی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داده است، به بررسی نظریه انقلاب «برینگتون مور» و تکیه دشمنان برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر این نظریه و سیاست مدبرانه و حکیمانه مقام معظم رهبری در خنثی سازی پروژههای دشمنان پرداخته است، مشروح آن را در متن زیر می خوانید:
با وقوع انقلاب اسلامی ایران همه ی نظریه پردازان واندیشمندان متعجب از انقلاب اسلامی با توجه به شگفتی انقلاب ما سعی بر تطبیق انقلاب اسلامی ایران با نظریات و رهیافت های پیرامون انقلابها داشتند از جمله این نظریه پردازان می توان به اسکاچپول،جان فوران ودیگر اندیشمندان اشاره کرد.اساسا تطبیق دادن و مقایسه رخ دادها به این جهت اهمیت دارد که می توان نقاط ضعف و قوت انقلابها و بهره برداری از نکات پیدا وپنهان به جهت منافع خاص پیگیری کرد.
تطیبق رهیافت ها با انقلاب جمهوری اسلامی ایران برای آمریکا واندیشکده های ضداسلامی صهیونیستی در جهت تضعیف و به انحطاط کشاندن جمهوری اسلامی ایران در صدر خواستهی روسای جمهور و سیاسیون آمریکا وصهیونیستها قرار گرفت.
با توجه به در خطر بودن رهیافت قالب لیبرال واندیشهی پایان دنیا هانگتینتون و همه گیری نظریهی انقلاب اسلامی اندیشکدههای مخالف جمهوری اسلامی ایران سعی در پیداکردن نقاط ضعف وتطبیق پایان انقلاب ما را در اندیشههای مختلف جست وجو کرده تا به نظریهی پشیمان کننده وترمیدور انقلاب برینگتون در کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب رسیده است.
برینگتون در نظریه خویش چهار مرحله برای انقلابها متصور شده است. مرحلهی اول کشورسرمست از پیروزی، مرحله دوم برتری وسیطره حکومت محافظه کار در مقابل دولت در سایه انقلابی مرحله دوم دوره حکومت انقلابیون مستبدانه وتندرو و دوره سوم حکومت اعتدالیون و دوره آخر وچهارم دوره برگشت یا ترمیدور انقلاب است.
اندیشکده های صهیونیستی آمریکایی با مطالعه رهیافت برینگتون ومدل فروپاشی شوروی شروع به اجرا و طرح ریزی برگشت انقلاب جمهوری اسلامی ایران زدند.در اولین قدم اجرای این طرح ومهار انقلاب اسلامی سعی در نفوذ در سالهای مختلف داشته تا بتوانند به مرحله سوم یعنی به قدرت رسیدن اعتدالیون طبق نظریه برینگتون با شعار خزانه خالی برسند. آن ها در اولین قدم خویش نفوذ را از طریق استحاله فکری نخبگان انقلاب اسلامی از طریق ترس پایان انقلاب وبلعیدن فرزندان انقلاب توسط انقلاب توسط همایشهای علمی وکتب و مقالات علمی شروع کردند. سپس با تئوریهای مختلف سعی کردند افرادی را همراه خود کنند تا بتواند به دوگزاره نفوذ نظامی ونفوذ اقتصادی در جهت تضعیف جمهوری اسلامی برسند.
دشمن در قائله فتنه88 خود را پیروز در رسیدن به هدف برگشت انقلاب طبق نظریه بریگتون میدانست که با ورود حکیم زمان رهبر بصیر امام خامنه ای ارواحنا فدائک و آن خطبه معروف همه ی اهداف دشمنان داخلی و خارجی بر باد رفت.
دشمنان این بار با کلید واژه اقتصاد سعی در رسیدن به اهداف خویش بودند تا جایی که بر آنها مشتبه شد که دیگر انقلابی از ایران نمی ماند وبانگ پیروزی را از دهان جان بولتن با عنوان انقلاب اسلامی چهل سالگی خویش را نمی بیند، زدند و به همه ی دنیا با واکاوی نظریه برینگتون این مژده را دادند که ترمیدور انقلاب در ایران صورت گرفته و شما اگر می خواهید منافع خویش را تضمین کنید با مذاکره و تفاهم نامه با ایران جلوگیری کنید تا کشور که دست ما افتاد، غنائم را تقسیم می کنیم که همه ی این تئوریها و خوش خیالی ها با نادیده گرفتن عنصر مهم و عمود خیمه گاه جمهوری اسلامی ایران یعنی رهبر عظیم شان انقلاب اسلامی ایران امام خامنه ای ارواحنا فدائک از بین رفت.امام عزیزمان گام دوم انقلاب را ترسیم نمودند دشمن که منتظر افول جمهوری اسلامی بودند با غافل گیری دیده بان بصیر انقلاب مبنی بر طرح ریزی رسیدن به حکومت ودر اخر گام نهایی تمدن اسلامی مواجه شدند.
با هوشمندی رهبر عزیزمان حال دنیا با رد نظریه برینگتون شروع به تعامل با جمهوری اسلامی زدند چون حیات خویش را در گرو ارتباط با جمهوری اسلامی ایران می بیندد نمونه آن هم می تواند به قرارداد 25ساله با چین و راه اندازی خط های گازی با اروپا و توافق اخیر عربستان و ایران اشاره کرد و باید بدانیم آنچه باعث مذاکره می شود اقتدار و توجه به توان داخلی است نه برجام و ترس از نظریات پوسیده دشمن.
دشمن هنوز به شکست نظریه و پروژه برینگتون با تدبیر ورهنمود رهبر حکیم امام عزیزمان باور ندارد و سعی دارد با دو قطبی سازی به اهداف خود برسد.
نظر شما