خبرگزاری شبستان: پروژۀ «استنباط توصیۀ اخلاقی از عمل معصوم؛ چالشهای نظری و مطالعات روششناختی» یکی از پروژه های مهم مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در تدوین اصول فقه الاخلاق به شمار می رود و هماکنون مراحل ارزیابی خود را سپری می کند.
برای آشنایی بیشتر با این پروژه، سایت ایسکا با حجتالاسلام والمسلمین عالمزاده نوری، مدیر گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت و گویی ترتیب داده است که از منظر شما فرهیختگان محترم می گذرد.
انگیزۀ مرکز اخلاق و تربیت، از به سامان رساندن پروژه چه بود؟
وقتی ما با رفتارهای معصومین(ع) روبه رو میشویم، ابهامهایی در فهم رفتار معصوم(ع) وجود دارد. به عنوان مثال، همه شنیدهایم که حضرت زهرا(س) در شب زفاف خود، پیراهنی را به مستمندی بخشیدهاند. اگر بنا باشد از این عمل، یک توصیۀ اخلاقی استنباط کنیم، چگونه باید این را بیان نماییم؟ مثلاً بگوییم نوعروسان در شب زفاف، لباس عروسی خودشان را ببخشند؟ این توصیه آیا از این رفتار، استخراج می شود؟ هر کس با این مسأله مواجه میشود، درک میکند که با توجه به لباسهای عروسیای که الان وجود دارد، چنین توصیهای را نمیشود از این عمل استنباط کرد. علاوه بر آن، وقتی نگاه میکنیم، میبینیم در سنن النبی، روایتی نقل شده است که وقتی پیامبر اکرم(ص) لباس نوئی میخریدند، لباس کهنۀ خود را میبخشیدند. طبیعتاً باید از رفتارهای متعدد و متنوع معصومین(ع) استفادههای اخلاقی کنیم.
برای اینکه این استفادۀ اخلاقی روشمند شود وگرفتار سلیقهورزی نشود، لازم بود که قواعد و روش استنباط حکم اخلاقی از رفتار معصوم(ع) را بتوانیم استخراج کنیم. در این اثر، بخشی از این کار صورت گرفته است. البته نمیتوانیم ادعا کنیم که به طور کامل، روششناسی شده و یک مجموعهای کامل از قواعد استنباط حکم اخلاقی از رفتار معصومین(ع) عرضه شده است. اما تلاش شده است که مهمترین چالشها، شناسایی و بررسی شوند. چالشهایی که ما با آن مواجهیم این است که برخی اوقات، عمل معصوم(ع) به ظاهر با قول معصوم(ع) سازگار نیست؛ یعنی ما روایتی داریم که میبینیم رفتار معصوم(ع) با آن نمیخواند. برخی اوقات، عمل یک معصوم(ع) با معصوم(ع) دیگر سازگار نیست؛ کما اینکه در نوع لباس پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) تفاوت هایی وجود دارد.
گاهی اوقات عمل معصوم(ع) با ظاهر آیات قرآن، قابل انطباق نیست؛ کما اینکه در باب موضوع انفاق لباس، در روایات آمده که حضرت رسول(ص) پیراهن خود را که در تن داشتند، به مستمندی دادند و آیهای نازل شد و گفته شد «ولا تجعل یدک مغلولة...». در اینجا فعل معصوم(ع) به حسب ظاهر، با ظاهر برخی از آیات سازگاری ندارد یا با احکام اخلاقی مفروغ عنه و مسلم، هماهنگ نمی شود. مثلاً گاهی وقتها، به نظر میرسد که در کلمات معصومین(ع) ابهام کذب وجود دارد. فرض کنید ما اگر معصوم(ع) را توسعه بدهیم، یعنی مراد از معصوم(ع)، انبیاء عظام هم باشند، مواردی که ایهام کذب است، در سخنان حضرت ابراهیم وجود دارد. آن حضرت، وقتی به بتکده رفتند، به کسانی که اعتراض کردند چرا بتها را شکستی، فرمودند: «بل فعله کبیرهم هذا» این کار را بت بزرگ انجام داده است؛ پس اگر اینها حرف می زنند، از آنها بپرسید. در اینجا فعل معصوم(ع) با «صداقت» که یک حکم مسلم اخلاقی است، به حسب ظاهر اختلاف دارد.
گاهی وقتها فعل معصوم(ع) با عرف سازگار نیست و در دورۀ کنونی فعل معصوم(ع) را نمیتوان صد درصد اقتباس کرد و به معصوم(ع) تأسی نمود؛ به عبارت دیگر، فعل معصوم(ع)، در دورۀ کنونی پسندیده و به هنجار شمرده نمیشود و این گونه تصور میشود که ارتکاب آن عمل، از انسانهای مشخص پذیرفتنی نیست. مثلاً گزارشهایی که از سیمای ظاهری پیامبر اکرم(ص) به دست ما رسیده که حضرت گیسوان بلندی داشتند؛ به صورتی که گاه تا گوششان میریخت یا نحوۀ نشستن حضرت و یا اینکه سر و صورت خود را روغن مالی می کردند، اینها یک مقداری ممکن است با شرایط اجتماعی امروز سازگار نباشد یا اینکه پیامبر اکرم(ص) بعد از غذا انگشتان خود را میلیسیدند، اینها یکی از چالشهایی است که با آن روبرو هستیم.
یکی از چالشهای دیگر، این است که گاهی وقتها عمل معصوم(ع) با علوم تجربی امروز، مقداری ناسازگار به نظر می رسد. این چالشها سوالاتی بود که در این پروژه مورد بررسی قرار گرفته است.
این پروژه مشتمل بر چند فصل است؟
این اثر که در آستانۀ نشر قرار دارد، مشتمل بر چهار فصل است. در فصل اول، کلیاتی از قبیل ضرورت و اهمیت بحث، ماهیت و مفاهیم مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم، اصل تأسی به رفتار معصوم(ع) و اینکه ما باید رفتار معصومین(ع) را سرمشق خود قرار دهیم مطرح شده است. در فصل سوم، چالشهای استنباط حکم اخلاقی از رفتار معصومین(ع) به تفصیل ذکر شده و نمونههایی برایش آورده شده و تلاش شده به صورت موردی این نمونهها مورد بررسی قرار گیرد. یعنی تلاش کردیم هر نمونهای که بیان شده، خود همان نمونه را به صورت کاملاً موردی، بررسی کنیم و از کلمات بزرگان دین، برای حل این چالش ها شواهدی بیاوریم. در فصل چهارم، همین کار را به صورت قاعدهای انجام داده ایم؛ یعنی قواعد فهم عمل معصوم(ع) و حل چالشهای مورد نظر را به تفصیل آوردهایم.
اگر امکان دارد مختصراً به این قواعد اشاره ای بفرمایید.
آن قواعد این گونه عنوان شدهاند:
اولاً برای فهم عمل معصوم(ع) و حل این چالشها باید صدور حدیث را کامل بررسی کنیم و اطمینان به صدق آن گزارش به دست آوریم. در مرحلۀ دوم باید از مدلول روایت ناقل فعل را اطمینان حاصل کنیم؛ یعنی قرائن و شواهدی برای فهم بهتر اصل مدلول باید وجود داشته باشد.
مرحلۀ سوم این است که برنامۀ کلان و هیئت ترکیبی رفتارهای معصوم(ع) را باید در نظر بگیریم؛ یعنی اینکه ما نباید صرفاً یکی از رفتارهای معصوم(ع) را پیش روی خود بگذاریم و از سایر رفتارهایش چشم پوشی کنیم. همین که تنوع رفتاری معصومین(ع) را نگاه میکنیم، فهم ما را از عمل معصوم(ع) کاملتر میکند. همین که میبینیم پیامبر(ص) گاهی غذای بسیار ساده می خورد، گاهی وقتها میوه و گاهی وقتها گوشت می خورد، گاهی عسل و گاهی خرما می خورد، متوجه میشویم که در انتخاب خوراکی ها نباید به یک خوراکی خاص یا به یک سفرۀ کاملاً مشخص یکنواخت اکتفا کرد. تنوع رفتارهای معصوم(ع) در واقع باعث میشود که عمل معصوم(ع) با عمل معصومین(ع) دیگر یا با عملهای دیگر، خود در شرایط دیگر تفسیر شود.
یکی از چیزهایی که در فهم رفتار معصوم(ع) باید به آن توجه داشته باشیم، تفسیر عمل با کلام است؛ یعنی وقتی میخواهیم عمل معصوم(ع) را بفهمیم، به کلمات او مراجعه میکنیم. خیلی وقتها است که معصوم(ع) حین انجام عمل یا بعد از انجام عمل، رفتار خودش را توضیح داده است؛ کما اینکه در قرآن کریم آمده که حضرت خضر(ع) برای حضرت موسی(ع) رفتارهای عجیب خودش را توضیح میدهد. ما در ائمه معصومین(ع) هم داریم که یک رفتار ویژهای از آنها سر زده و برای ناظر خارجی، قابل فهم نبوده و خودشان یا ابتدا به ساکن تفسیر کرده اند و یا وقتی که آن ناظر، سوالی پرسیده، پشت پرده رفتار خودشان را بیان کردهاند. گاهی وقتها یک معصوم(ع) رفتار معصوم(ع) دیگر را تفسیر کرده است؛ به عنوان مثال، از امام هادی (ع) روایتی نقل شده که نوع برخورد امام علی(ع) در جنگ صفین را به صورت مفصل تفسیر کردهاند. گاهی وقت ها هم کلماتی در سخنان معصومین(ع) پیدا میشود که توصیۀ عام و مطلق محسوب میشود، اما میتواند مفسر رفتار معصوم(ع) هم باشد.
یکی دیگر از قواعدی که برای فهم عمل معصومین(ع) باید در نظر گرفته شود، تفسیر عمل معصوم(ع) به شخصیتش می باشد. یعنی مقام عصمت و امامت و مرتبۀ انسان کامل را باید در رفتار معصوم(ع) در نظر بگیریم. نمیتوان بدون در نظر گرفتن این مطلب، عمل او را به خوبی فهمید. نکتۀ مهمی که در فهم اعمال معصومین(ع) باید به آن توجه داشت این است که برخی از رفتارهای معصومین(ع) کاملاً اختصاصی است و اختصاص به خودشان دارد و قابلیت تأسی و اقتدا ندارد. درست است که ما ملزم هستیم به اینکه به معصومین(ع) تأسی کنیم و به رفتار آنها اقتدا نماییم و آن ها را الگو و سرمشق خود قرار دهیم، اما در مواردی ما دلیل قطعی داریم که رفتارهای اختصاصی از آنها سر زده وآنها قابلیت تأسی و اقتدا ندارند. به عنوان مثال، دسته ای از احکام اختصاصی برای پیغمبر(ص) هست که در قرآن تصریح شده که این احکام، مختص پیامبر (ص) است. مثلاً برای حضرت رسول(ص) نماز شب واجب بوده و حضرت می توانستند بیش از چهار همسر دائم داشته باشند. اما این حکم، قابل تأسی برای ما نیست یا مواردی از معصوم(ع) به جهت معرفت و تحمل بالایی که داشته است، کار خاصی انجام داده و خودشان فرمودهاند که شما نمیتوانید در این مورد به ما اقتدا کنید. مثلاً حضرت علی(ع) فرمودند: طوری زندگی میکنم که شما نمیتوانید طبق من زندگی کنید.
گاهی رفتاری که از معصوم(ع) صادر شده به جهت شأن رهبری و زعامت ایشان است که خودشان تصریح کردهاند که اگر در جاهایی این گونه زندگی میکنیم، به خاطر این است که فعلاً زعامت و رهبری جامعه را بر عهده داریم. گاهی وقتها هم رفتاری که از ایشان سر زده کاملاً در شرائط خاص و مقام تزاحم یا مقام تقیه بوده است؛ یعنی اگر ما متوجه شویم که این رفتار، اختصاص به شرائط خاص دارد، نمی توانیم به آن تأسی کنیم. در صورتی می توانیم تأسی کنیم که ما هم در آن شرایط یا مشابه آن قرار گرفته باشیم. اختلاف توان ما با معصوم(ع)، اختلاف سنی ما با رفتاری که در یک سن خاص از یک معصوم(ع) صادر شده، اختلاف سلائق و روحیات و اختلاف ویژگی های جسمی ما با معصوم(ع)، نکته ای است که باید به صورت مفصل بحث شود. ما باید این موارد را در مقام درک عمل معصوم(ع)، حتماً لحاظ کنیم و بعد معلوم کنیم که آیا تأسی و اقتداء به معصوم(ع) درست است یا نه؟
آخرین مطلب، بحث تعارض منابع معرفتی است. ما باید در فهم عمل معصوم(ع)، همۀ منابع معرفتی را در نظر بگیریم و دیدگاه انحصاری به یک منبع نداشته باشیم. دربارۀ این مطلب، در علم اصول آن جایی که بحث فهم از ادلۀ لفظی را مطرح می کنند، می گویند شما در فهم ادلۀ لفظی حتماً عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، ناسخ و منسوخ و... را با همدیگر در نظر بگیرید و یا به تعبیر زیبایی که اخیراً استفاده می شود، می گویند حدیث را به خانوادۀ خودش برگردانید. ما می خواهیم بگوییم علاوه بر اینکه حدیث را باید به خانوادۀ خودش برگرداند، باید سایر منابع معتبر معرفتی را نیز در کنار این آیات و روایات و خانوادۀ حدیث قرار داد؛ یعنی معارف قطعی تجربی و عقلی و شهودی ما باید به معرفت دینی خاص ما منضم شوند و معرفت نقلی و استنباطاتی که ما از ادله و متون لفظی داریم، همه با همدیگر در یک دستگاه جامع ملاحظه شوند. تنها با این کار، نتیجهگیری درست صورت می گیرد. این مجموعهقواعدی بود که برای فهم عمل معصوم(ع) و حل چالشهای پیش گفته، باید رعایت شود.
امتیاز این اثر نسبت به آثار مشابه چیست؟
مشابه این اثر، تقریباً وجود ندارد. ما یک تأخر تاریخی در باب اصول فقه الاخلاق داریم. در واقع این اثر به یک معنا اصول فقه السیره یا فقه الاخلاق تلقی میشود. این اصول فقهی که الان در حوزههای علمیه رایج است، از اصول فقه الاحکام است؛ یعنی این اصول، اساساً برای استنباط احکام شرعی از منابع دینی تنظیم و تدوین شده است، اما برای استنباط حکم اخلاقی از منابع دینی، تا به حال دانش مستقلی نداشتهایم و به صورت مدون، کتابی نداریم که به اصول فقه الاخلاق بپردازد. البته برخی از فضلای معاصر، به این موضوع پرداختهاند، اما جزء آثارشان منتشر نشده است. بنابراین میتوان از این کتاب، به عنوان قدمی در پدیدآمدن اصول فقه الاخلاق یاد کرد. در اصول فقه الاخلاق، در این پروژه، از منابع متعدد فقه الروایه و کتب تفسیری استفاده شده، به خصوص به سیره و رفتار معصوم(ع) پرداخته است و به یک معنا میتوان آن را «اصول فقه السیره» نام گذاشت.
این اثر 250صفحه ای، مراحل ارزیابی را پشت سر می گذارد و ان شاءالله در سال جاری منتشر خواهد شد.
منبع: ایسکا
انتهای پیام/
نظر شما