به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی حوزه هنری؛ دکتر خادمی در ابتداي نشست به تعاریف مختلف پژوهشگران از خشونت کلامی اشاره کرد و سپس به تعریف اینفانته (زبانشناس كوبايي) از خشونت کلامی پرداخت و گفت: از دیدگاه این زبانشناس، خشونت کلامی حمله به خودانگاره و حیثیت فردی دیگران بهمنظور تحمیل دردی روانی بر وی است. این درد ممکن است شامل افسردگی، تحقیر، خشم و دیگر احساسات منفی باشد. وی ادامه داد: خشونت کلامی پیوستاری است که از سکوت عامدانه شروع میشود و به دشنام و ناسزاگویی ختم میشود. در این پیوستار ممکن است فریادزدن، نعرهکشیدن، جدلکردن، تهدید و تمسخر، برچسبزدن، توهینکردن، نفرینکردن، طعنهزدن و دیگر رفتارهای منفی وجود داشته باشد.
این استاد دانشگاه دربارۀ خشونت کلامی افزود: شاید تعریف عمومی و همگانی برای خشونت کلامی وجود نداشته باشد؛ اما میتوان گفت خشونت کلامی، نوعی اختلال رفتاریروانشناختی است که با جملهها و کلمهها و اظهارات منفی مشخص میشود.
وی در ادامه خشونت را به کلامی و غیرکلامی و فعال و غیرفعال تقسیم کرد و گفت: رابطه یا رفتاری که به قصد ضربهزدن روحیروانی به طرف مقابل باشد، ممکن است فعال یا غیرفعال باشد. اظهارات تند و زننده میتواند خشونت فعال و کلامی باشد. محکم بستن در یا شکستن وسایل نیز در اوضاعی میتواند فعال و غیرکلامی باشد و همینطور سکوت بیجا و سرد و اخمکردن میتواند غیرفعال و غیرکلامی باشد. گاهی خشونت کلامی را بهصورت خشونت کلامی مستقیم و خشونت کلامی غیرمستقیم تقسیم میکنند. فحش، ناسزاگفتن، جملات تحقیرآمیز، فریادزدن و مسخرهکردن ازجمله خشونتهای کلامی غيرمستقیم هستند. طردکردن، ردکردن، غیبتکردن و جملات تحقیرآمیز در مورد فرد غایب نیز ازجمله خشونتهای غیرمستقیم کلامی است.
وی در ادامه ضمن تعریف دیگری از خشونت کلامی گفت: خشونت کلامی، رفتاری مخاطرهآمیز است که ناشی از سوءاستفادۀ عامدانه از قدرت است. رفتارهایی مانند سربهسرگذاشتن، دستانداختن و تهدیدکردن که معمولاً یک یا چند نفر انجام میدهند که جایگاه بالاتری دارند و در مقابل کسی انجام میدهند که معمولاً در جایگاه پایینتری قرار دارد. وی در ادامه، خشونت کلامی را نوعی قلدری دانست که خشونت فیزیکی در آن نیست؛ اما ممکن است به خشونت فیزیکی منجر شود. وی در این باره خاطرنشان کرد: در خشونت کلامی، استفادۀ خشونتآمیز از کلام یا زبان بدن، باعث آسیب روانی میشود که آن را از خشونت فیزیکی متمایز میسازد. بسیاری از قلدریها یا روشهای ارعاب، با تعرض کلامی و اجتماعی و فیزیکی همراه هستند.
دکتر خادمی در ادامه با اشاره به آیهای از قرآن کریم و سخنی از پیامبر اکرم(ص) در وصف زبان و کلام، به آسیبهای فردی و اجتماعی خشونت کلامی پرداخت و گفت: کلام و زبان خشونتآمیز میتواند به خودانگاره و حیثیت افراد آسیب برساند و باعث شود که مخالفتها و اعتراضها بهسمت افراطیگری سوق داده شوند و باعث درگیری و زمینگیرشدن سازمانهای اجتماعی شود. وی در این باره ادامه داد: خشونت کلامی در فرهنگهای مختلف ممکن است از کنترل خارج شود و به جنگ و خونریزی منجر شود. وی افزود: تأثیر آتشافروزانۀ خشونت کلامی، خطری بالقوه حتی برای جامعۀ متمدن به شمار میآید.
این استاد دانشگاه، در ادامه به نقل از اینفانته و همکارانش به برشمردن چهار عامل اصلی بروز خشونتهای کلامی شامل آسیبهای روانی، بیزاری ازطرف مقابل، یادگیری اجتماعی و کمبود مهارتهای استدلالی پرداخت و گفت: سرخوردگی و ناامیدی ناشی از بلوکهشدن اهداف افراد توسط دیگران و همچنین، تحقیر افراد و نادیدهانگاشتن آنها باعث میشود که افراد وارد خشونت کلامی میشوند.
خادمی درخصوص عامل یادگیری خاطرنشان کرد: افراد بهصورت شرطیشده پرخاشگرانه رفتار میکنند و یادگیری رفتار پرخاشگرانه ممکن است از الگوهای اجتماعی فرا گرفته شود. فرد پیامهای یک رفتار را بهصورت نیابتی و با مشاهدۀ یک الگو، مانند یک شخصیت در برنامهای تلویزیونی، یاد میگیرد. این مدرس دانشگاه در اینخصوص خاطرنشان کرد: نقص مهارتهای استدلالی نیز به این دلیل است که افراد، برای پرداختن و حلکردن نزاعها و جدلهای اجتماعی مهارتهای کلامی ندارند و بنابراین به خشونتهای کلامی روی میآورند. ایدۀ نقص در مهارتهای استدلالی مطابق با نظریۀ باندورا است که میگوید اشخاص خشن، اغلب برای مواجهشدن با سرخوردگیهای معمولی اجتماعی مهارت کلامی ندارند و احساس میکنند که اعمال خشونت تنها گزینه است. دکتر خادمی با اشاره به اهمیت ایدۀ نقص استدلالی خاطرنشان کرد: با جبران نقص مهارتهای استدلالی، میتوان میزان خشونت کلامی را کاهش داد و درنتیجه میزان خشونت فیزیکی نیز در جامعه کاهش مییابد.
دکتر غلامرضا خادمی، در پایان، شناسایی انواع خشونتهای کلامی و عوامل پدیدآورندۀ آن در جامعه را برای پیشگیری از خشونت فیزیکی کارساز دانست و خاطرنشان کرد: برجستهترین گونۀ پیشگیری از نوع کنشی، پیشگیری اجتماعی نام دارد که مجموعه اقدامهایی است که مهار عوامل اثرگذار در شکلگیری جرم را دنبال میکنند. این نوع پیشگیری، ناظر بر اقدامهای روانشناختی اجتماعی زودرس با ماهیت پیشگیری از خطرات بروز رفتارهای مجرمانه است که شامل نوجوانان و جوانان و نیز مکانهای جامعهپذیری آنان مانند خانواده و مدرسه و گروه همسالان و رسانههاست.
نظر شما