سید مهدی موشَّح وبلاگنویس طلبه که در حال حاضر مشغول تحصیلات حوزوی، خارج فقه و اصول، میباشد، در گفتوگو با پایگاه خبری، فرهنگی، تبلیغی طلبهبلاگ گفت: کاربران مذهبی اینترنت «محتوا» را در فعالیتهای مجازی خود تغییر دادهاند، امّا «فرم» همچنان بر جای خود باقیمانده و این مطلب ناهنجاریهایی را سبب شده و دامنگیر این کاربران نموده است. «اخلاق اینترنت» مقولهای است که نسل حاضر طلاّب موظف هستند به طور جدّی به آن توجه نمایند و برای آن راهبردها و راهکارهایی را طراحی نمایند.
وی با اشاره به فعالیتهای خود در فضای مجازی گفت: از سال 1376 که کاربری اینترنت را آغاز کردم، دو سال بیشتر طول نکشید که وارد عرصه تولید اینترنتی شدم. از سال 1378 تا کنون هم در عرصه فنی فضای مجازی فعالیت کرده ام و هم در طراحی ساختارهای نوین بهکارگیری اینترنت در برآورده کردن نیازهای حوزوی فعالیت کردهام. بیشتر دغدغهای که در این سالها داشتهام، توجه به کارویژههایی است که این ابزار میتواند برای نهادهای حوزوی داشته باشد. وبلاگ بنده نیز مکانی است که به معرفی این نوشتهها و فعالیتها پرداختهام.
این وبلاگ نویس حوزوی تصریح کرد: قصد نقد کردن حضور فعلی طلاّب در عرصه اینترنت را ندارم، زیرا هر چه باشد این حضور برکات و حسناتی دارد، اگر چه با چالشهایی همراه است که سازوکار ناسالم ابزارهای اینترنتی پدید آورده است. در میان تمام این آسیبها و چالشها، گرفتاری به دوستیهای غیرمشروع در فضای مجازی را هنوز نتوانستهام هضم کنم، چیزی که طلبه و غیرطلبه، مذهبی یا غیرمذهبی نمیشناسد و مشکلات اخلاقی فراوانی را در جامعه ما ایجاد کرده و میکند.
موشح ادامه داد: دوستیهای غیرمشروع یکی از آفتهای اینترنت است که تقریباً دامنگیر بسیاری از کاربران این فضا شده است. شاید مهمترین دلیل بروز آن نیز خصوصیت خاص این فضا است که هر کسی در آن میتواند جرأت ارتباط با جنس مخالف را پیدا نماید، بدون اینکه دیگران او را ببینند یا از این ارتباط اطلاع پیدا کنند. این معضلی است که در کوتاهمدت فرهنگ جدیدی را به دنیای غیرمجازی تحمیل خواهد کرد. مرزهایی که در فضای سایبری شکسته میشود، حرمتهای فضای غیرمجازی را تحت تأثیر قرار داده و تضعیف میکند، زیرا اگر چه ما عنوان «مجازی» را برای اینترنت به کار میبریم، ولی این فضا کاملاً «واقعی» است و جزیی از زندگی روزمره ما شده است.
وی در تبیین فعالیتهای حوزه عملیه اشاره کرد: نهادهای حوزوی در سالهای اخیر فعالیتهای مختلف و متنوعی را در عرصه اینترنت داشتهاند؛ از راهاندازی سایتهای متنوّع و پرکاربرد گرفته تا آموزش و حمایت از طلبهها برای حضور فعّال در عرصه شبکههای مجازی، فرومها و وبلاگها. امّا آنچه جای خالی آن به شدت احساس میشود، تحقیق و پژوهش حول «فرم» و ساختارهای ابزارهای اینترنتی است که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. این عدم توجه سبب مقهور شدن همه ما در استفاده از همین ابزارها شده و علّت عدم اهتمام به امکان تولید ابزارهای جدید و سازوکارهای نوآورانه در اینترنت گشته است.
این طلبه درس خارج اظهار کرد: بنده در سنوات اخیر همّ خود را بر فضاسازی و ظرفیتسازی در تمام مؤسساتی کردم که به نحوی با آنها ارتباط داشتهام. ترویج اندیشه توجه و اهتمام به احتمال تغییر ساختارها و تولید ابزارهای جدید. با مراجعه به طرحهایی که تا کنون برای بسیاری از مراکز نگاشتهام، متوجه این قالبشکنی خواهید شد. به عنوان نمونه ما میتوانیم با تولید ابزاری جدید که نام آن را «تهذیبلاگ» گذاشتهام، از قدرتهای وبلاگ برای ایجاد سازوکاری بهره بریم که به تهذیب نفس و ارتقاء اخلاق فردی و اجتماعی کاربران بپردازد و ضمن ایجاد محیطی مفرّح و جذّاب، امکان رشد اخلاقی افراد را پدید آورد. البته بسیاری از این نوآوریها نتوانسته مدیران را قانع نماید و بودجه لازم را کسب کند. از این رو، هدف را ظرفیتسازی قرار دادهام؛ تکرار اصطلاحاتی که به تدریج ذهنیّتها را متوجه عناصر زیربنایی اینترنت نماید و نگاه فعلی به آن را تغییر دهد.
وی در مورد تبلیغ در فضای مجازی بیان کرد: بنده خود در عرصه اینترنت تبلیغ نکردهام، یعنی اصلاً وبلاگ خودم تبلیغی نیست. امّا دو سال پیش راهکاری را برای توسعه تبلیغ دینی در عرصه مجازی پیشنهاد کردم که متفاوت از آن چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم. اصرار بسیاری نیز داشتم که همانند آنچه تحت عنوان «باشگاه خبرنگاران جوان» در صداوسیما تأسیس شد و توانست رویکرد جدیدی به خبرگزاری ایجاد نماید، نهادی زیر نظر مرکز فنآوری اطلاعات حوزه علمیه تأسیس شود. این نهاد با نام «انجمن وبلاگنویسان طلبه» فضایی فیزیکی فراهم میآورد که تمامی طلاّب فعّال در عرصه اینترنت در آنجا مجتمع شوند و به نوعی پاتوقی برای این افراد به حساب آید که بتوانند دیدگاههای خود را رودررو با هم به اشتراک بگذارند و گامهایی جدّیتری در این عرصه بردارند.
موشَّح گفت: اینترنت بستری پیشرفته است که توانسته ابزارهایی را پشتیبانی نماید که کارکرد بسیاری از ابزارهای دیگر را در خود ببلعد؛ تلفن، پست، رسانههای ارتباط جمعی و…. همانطور که فرهنگ سنّتی ما توانست به مرور زمان این ابزارها را در خود هضم کند و کارکردهای جدیدی برای آنها تعریف نماید، مانند جایگاهی که تلفن در توسعه صلهرحم، تبریکها و تسلیتها بازی کرد و امروز پیامک این نقش را برعهده گرفته است، اینترنت نیز باید در فرهنگ ما هضم شود. فرآیند هضم این بستر با تمام ابزارهای خود پدیدهای زمانبر است و در آیندهای نهچندان دور فرهنگ سنّتی ما در کنش با فرهنگ غربی، میانفرهنگی جدید بازخواهد ساخت. امّا در طیف میان این دو فرهنگ، اگر ما زودتر دست به کار شویم و کارکردهای جدید متناسب با فرهنگ خود در اینترنت بسازیم، نقطهای نزدیکتر به فرهنگ سنّتی را مرکز تعادل و ثقل آینده اینترنت خواهیم ساخت. این مطلبی است که باید محل تأمل طلاّب و حوزویان ما و تمامی دستاندرکاران حوزه فرهنگ باشد.
نظر شما