خبرگزاری شبستان: یکی از عقاید خاص شیعه اعتقاد به عصمت ائمه اطهار است . حتی برخی بر اساس این مبنا عطار را نیز از شیعیان شمردهاند چرا که حضرت علی علیه السلام را معصوم شمرده است. عطار در نعت علی علیه السلام اورده اند ( منطق الطیر عطار):
خواجه حق پیشوای راستین
کوه حلم و باب علم و قطب دین
ساقی کوثر امام رهنمای
ابن عم مصطفی شیر خدا
مرتضای مجتبا جفت بتول
خواجه معصوم داماد رسول
....
از دم عیسی کسی گر زنده خاست
او به دم دست بریده کرد راست
گشته اندر کعبه آن صاحب قبول
بت شکن بر پشت دوش رسول
در ضمیرش بود مکنونات غیب
زان بر آوردی ید بیضاء ز جیب
گر ید بیضاء نبودش آشکار
کی گرفتی ذو الفقار آنجا قرار؟
در اینجا ممکن است سؤال شود که: از طرفی ما معصومین را منحصر در عدهای خاص میدانیم و از طرفی میدانیم که برخی از امامزادگان و اولیای الهی هیچگاه گناه نکردند و به یک معنا معصوم بودند؛ جمع این دو مطلب چگونه است؟ البته برخی عصمت غیر نبی و ولی را قبول ندارند . اما حق ان است که امام زادگان و اولیاه الهی بودند و هستند که خطا و گناه مرتکب نشدهاند.
اعتقاد به عصمت ریشه در ایات و احادیث فراوان دارد. در ایه 33 سوره احزاب اهل البیت مبری از رجس معرفی شده اند و ایشان را معصوم شمرده اند. ایات و دلایل دیگری بر عصمت پیامبران و ائمه اطهار وجود دارد. :
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا [٣٣:٣٣]
و در خانههای خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
اجازه دهید ابتدا ایه 33 احزاب و مسائل پیرامون انرا بررسی کنیم و در انتها به جوابی که اندیشمندان در خصوص سوال مزبور دادهاند اشاره کنیم.
" أَهْلَ الْبَیْتِ" و مخاطب آیه" یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً" چه کسانى هستند :
بطور مسلم فقط زنان آن جناب اهل بیت او نیستند، براى اینکه هیچگاه صحیح نیست ضمیر مردان را به زنان ارجاع داد، و به زنان گفت" عنکم- از شما" بلکه اگر فقط همسران اهل بیت بودند، باید مىفرمود:" عنکن.
مراد از بردن رجس و تطهیر اهل بیت تنها همان تقواى دینى، و اجتناب از نواهى، و امتثال اوامر است، و بنا بر این معناى آیه این است که خداى تعالى از این تکالیف دینى که متوجه شما کرده سودى نمىبرد، و نمىخواهد سود ببرد، بلکه مىخواهد شما را پاک کند، و پلیدى را از شما دور سازد، و بنا بر این آیه شریفه در حد آیه" ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ" « خدا نمىخواهد بیهوده بار شما را سنگین کند، بلکه مىخواهد پاکتان سازد، و نعمت خود را بر شما تمام کند. سوره مائده، آیه 6.» مىباشد، و اگر معنا این باشد، آن وقتآیه شریفه دو انحصار را مىرساند، که انحصار دوم تطهیر اهل بیت است.
و اگر بگویى مراد از بردن رجس، و تطهیر کردن، همانا تقواى شدید و کامل است، و معناى آیه این است که این تشدیدى که در تکالیف متوجه شما کردیم، و در برابر اجر دو چندان هم وعدهتان دادیم، براى این نیست که خود ما از آن سودى ببریم، بلکه براى این است که مىخواهیم پلیدى را دور نموده و تطهیرتان کنیم.
مراد از" أَهْلَ الْبَیْتِ" و مخاطب آیه تطهیر، خمسه طیبه (پیغمبر، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) هستند
با این بیانى که گذشت آن روایاتى که در شان نزول آیه وارد شده تایید مىشود، چه در آن روایت آمده که آیه شریفه در شان رسول خدا (ص) و على و فاطمه و حسن و حسین (ع) نازل شده است، و احدى در این فضیلت با آنان شرکت ندارد.
و این روایات بسیار زیاد، و بیش از هفتاد حدیث است، که بیشتر آنها از طرق اهل سنت است، و اهل سنت آنها را از طرق بسیارى، از ام سلمه، عایشه، ابى سعید خدرى، سعد، وائلة بن الاسقع، ابى الحمراء، ابن عباس، ثوبان غلام آزاد شده رسول خدا (ص) عبد اللَّه بن جعفر، على، و حسن بن على (ع) که تقریبا از چهل طریق نقل کردهاند.
و شیعه آن را از حضرت على، امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام رضا (ع)، و از ام سلمه، ابى ذر، ابى لیلى، ابى الاسود دؤلى، عمرو بن میمون اودى، و سعد بن ابى وقاص، بیش از سى طریق نقل کردهاند.
....بنا بر آنچه گفته شد، کلمه" أَهْلَ الْبَیْتِ" در عرف قرآن اسم خاص است که هر جا ذکر شود، منظور از آن، این پنج تن هستند، یعنى رسول خدا (ص) و على و فاطمه و حسنین ع، و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمىشود، هر چند که از خویشاوندان و اقرباى آن جناب باشد، البته این معنا، معنایى است که قرآن کریم لفظ مذکور را بدان اختصاص داده، و گر نه به حسب عرف عام، کلمه مزبور بر خویشاوندان نیز اطلاق مىشود.
کلمه" رجس"- به کسره را، و سکون جیم- صفتى است از ماده رجاست، یعنى پلیدى، و قذارت، و پلیدى و قذارت هیاتى است در نفس آدمى، که آدمى را وادار به اجتناب و نفرت مىنماید، و نیز هیاتى است در ظاهر موجود پلید، که باز آدمى از آن نفرت مىنماید اولى مانند پلیدى رذائل، دومى مانند پلیدى خوک، هم چنان که قرآن کریم این لفظ را در هر دو معنا اطلاق کرده، در باره پلیدى ظاهرى فرموده:" أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ" « یا گوشت خوک که پلید است. سوره انعام، آیه 145.» و هم در پلیدیهاى معنوى، مانند شرک و کفر و اعمال ناشایست به کار برده و فرموده:" وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ" « و آنهایى که در دل بیمارند، قرآن پلیدى دیگرى بر پلیدیهایشان مىافزاید، و مىمیرند در حالى که کافرند. سوره توبه، آیه 125.»، و نیز فرموده:" وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ" « و کسى که خدا بخواهد گمراهش کند، دلش را تنگ و ناپذیرا مىکند، به طورى که پذیرفتن حق برایش چون رفتن به آسمان غیر ممکن باشد، خدا این چنین پلیدى را بر کسانى که ایمان نمىآورند مسلط مىسازد. سوره انعام، آیه 125.».
و این کلمه به هر معنا که باشد نسبت به انسان عبارت است از ادراکى نفسانى، و اثرى شعورى، که از علاقه و بستگى قلب به اعتقادى باطل، یا عملى زشت حاصل مىشود، وقتى مىگوییم (انسان پلید، یعنى انسانى که به خاطر دل بستگى به عقاید باطل، یا عمل باطل دلش دچار پلیدى شده است).
مفاد آیه تطهیر معصوم بودن اهل بیت (علیهم السلام) از اعتقاد و عمل باطل و ملازم بودن با اعتقاد و عمل حق، به اراده تکوینى خداوند است
و با در نظر گرفتن اینکه کلمه رجس در آیه شریفه الف و لام دارد، که جنس را مىرساند، معنایش این مىشود که خدا مىخواهد تمامى انواع پلیدیها، و هیاتهاى خبیثه، و رذیله، را از نفس شما ببرد، هیاتهایى که اعتقاد حق، و عمل حق را از انسان مىگیرد، و چنین ازالهاى با عصمت الهى منطبق مىشود، و آن عبارت است از صورت علمیهاى در نفس که انسان را از هر باطلى، چه عقاید و چه اعمال حفظ مىکند، پس آیه شریفه یکى از ادله عصمت اهل بیت است.
پس چارهاى جز این نیست که آیه شریفه را حمل بر عصمت اهل بیت کنیم، و بگوییم: مراد از بردن رجس، عصمت از اعتقاد و عمل باطل است، و مراد از تطهیر در جمله" یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً" که با مصدر تطهیر تاکید شده، زایل ساختن اثر رجس به وسیله وارد کردن مقابل آن است، و آن عبارت است از اعتقاد به حق، پس تطهیر اهل بیت عبارت شد، از اینکه ایشان را مجهز به ادراک حق کند، حق در اعتقاد، و حق در عمل، و آن وقت مراد از اراده این معنا، (خدا مىخواهد چنین کند)، نیز اراده تکوینى مىشود، چون قبلا هم گفتیم اراده تشریعى را که منشا تکالیف دینى و منشا متوجه ساختن آن تکالیف به مکلفین است، اصلا با این مقام سازگار نیست، (چون گفتیم اراده تشریعى را نسبت به تمام مردم دارد نه تنها نسبت به اهل بیت).
پس معناى آیه این شد که خداى سبحان مستمرا و دائما اراده دارد شما را به این موهبت یعنى موهبت عصمت اختصاص دهد به این طریق که اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما اهل بیت ببرد، و در جاى آن عصمتى بیاورد که حتى اثرى از آن اعتقاد باطل و عمل زشت در دلهایتان باقى نگذارد. (ترجمه المیزان، ج16، ص: 464).
شیعه دلایل قطعی بر عصمت و پاکی 14 معصوم دارد. در غیر ایشان دلیل قطعی در دست نیست به دیگر بیان اگر غیر از ایشان معصوم نبودند محال عقلی لازم نیست.
چنانچه گذشت :
1- مبری بودن از رجس خاص اهل البیت است.
2- عصمتی که لازمه مبری بودن از رجس است نیز خاص اهل البیت است.
3- اراده تکوینی خداوند به عصمت اهل البیت با توجه به شدت تقوی و ایمانشان تعلق گرفته است.
حال باید به این پرسش بازگشت که عصمت اهل البیت با معصوم شمردن غیر ایشان چگونه قابل جمع است . استاد مصباح یزدی آوردهاند :
«جمع این دو مطلب به این صورت است که ظاهراّ چهارده معصوم یعنی چهارده معصومی که عصمتشان از طرف خدا تضمین شده است و همانطور که خدای متعال عصمت انبیاء را برای ما ضمانت کرده به طوری که عصیان و خطایی مرتکب نمیشوند، همان را درباره ائمه اطهار و حضرت زهرا سلاماللهعلیها هم ضمانت کرده است. دلیل قطعی داریم برای اینکه اینها باید معصوم باشند؛ اما این معنایش این نیست که غیر از اینها ممکن نیست معصوم باشند. مرحوم آیتآلله العظمی بهجت رضواناللهعلیه میفرمودند: در نجف شخصی را میشناختم که با اینکه کارمند سادهای بود هنگام احتضار در حالی که مرحوم آقای خویی و مرحوم آقای میلانی بالای سرش بودند گفته بود: «خدایا! تو شاهدی از آن روزی که من به تکلیف رسیدم تا به حال عالماً عامداً هیچ گناهی نکردهام!» ظنّ قوی بنده این است که مرحوم آیتالله بهجت حتی قبل از به تکلیف رسیدنشان هم گناهی مرتکب نشده بودند و بعد از تکلیفشان هم ما حتی چیزی که بتوان مکروه بودنش را اثبات کرد از ایشان ندیدیم! خدا میتواند این چنین بندههایی داشته باشد؛ اما این معنایش این نیست که چهارده معصوم، پانزده معصوم شدند»!( گزیدهای از سخنان حضرت آیتالله مصباح یزدی (دامت برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ 27/05/89 همزمان با شب هشتم ماه مبارک رمضان 1431 قمری ایراد فرمودهاند).
اراده تکوینی خداوند به عصمت اهل البیت تعلق گرفته است . پاکی از رجس خاص اهل البیت است و چنین پاکی عصمتی والا را به دنبال دارد که هیچ موجودی را توان نائل شدن به ان نیست . اما غیر از اهل البیت نیز از عصمتی رقیق برخوردارند . انجام واجبات و ترک محرمات خاص اهل البیت نیست بلکه خداوند از تمامی مومنین خواسته است ترک محرمات داشته و واجبات را انجام دهند . اگر ترک محرمات و انجام واجبات محال بود خداوند انرا امر نمیکرد . پوشیده نیست تکلیف ما لا یطاق (کارى که از توان انسان بیرون باشد) محال است .
لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا [٢:٢٨٦]
خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمیکند.
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ [٢٣:٦٢]
و ما هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمیکنیم؛ و نزد ما کتابی است که (تمام اعمال بندگان را ثبت کرده و) بحق سخن میگوید؛ و به آنان هیچ ستمی نمیشود.
.....لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا ۚ سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا [٦٥:٧]
.... خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمیکند؛ خداوند بزودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد!
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ [٧:٤٢]
و کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند -البته هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمیکنیم- آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند.
پس میتوان به مراتبی از عصمت نائل امد . در عصمت شدت و ضعف است و لازمه پاکی از رجس مرتبه عالی عصمت است که خاص اهل البیت است.
ردا
پیایان پیام /
نظر شما