خبرگزاری شبستان: نوزده سال پیش در این روزها سیدمرتضی آوینی در منطقه فکه از میان ما رفت. او که در انتظار شهادت بود؛ "ای شقایق های آتش گرفته؛ دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را برخود دارد. آیا آن روز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید."، رفت تا ماندنی شود: "شهدا از دست نمی روند، به دست می آیند."
در این سال ها که از شهادت سیدمرتضی آوینی می گذرد، بسیار درباره او سخن گفته شده. هم قطاران سال های ابتدای انقلاب او خاطرات بسیاری تعریف کرده اند و هریک کوشیده اند از نگاه خود تصویری برای رهروان آینده او ترسیم کنند. از سوی دیگر نقش تأثیرگذار و بی مانند آوینی در هنر انقلاب، او را به یکی از بحث برانگیزترین چهره ها در این عرصه بدل کرده است.
اما نکته جالب توجه این که هیچ یک از هنرمندان و نظریه پردازان هنر انقلاب – از ابتدا تاکنون- نتوانسته اند جایگاهی همچون آوینی در میان افکار عمومی کسب کنند. با پذیرش این نکته، باید پرسید چه مولفه هایی سیدمرتضی آوینی را نسبت به فعالان هنر انقلاب تا این اندازه متمایز می کند؟
ویژگی هایی چون سلوک معنوی سیدشهیدان اهل قلم، صراحت لهجه و دوری از مصلحت اندیشی و مصادیق مبانی نظری او همچون سینما و غرب شناسی، در سال های پس از شهادتش به طور مکرر مورد گفتگو قرار گرفته، اما رویکرد او در مواجهه با موضوعات مختلف هنوز به طور جدی مورد بررسی واقع نشده است.
آوینی؛ نظریه پرداز عملگرا
یکی از وجوه منحصر به فرد آوینی تجمیع نظریه پردازی و تجربه هنری در گستره فعالیت هنری اوست که در این زمینه سابقه مطالعاتی و آکادمیک او نقشی تأثیرگذار دارد.
در حوزه هنر انقلاب، پس از آوینی دیگر نظریه پردازعملگرا نداریم، یعنی یا با نظریه پردازانی مواجهیم که صرفاً به نظریه پردازی اشتغال دارند و یا هنرمندانی را شاهدیم که تنها مشغول آفرینش هنری اند.
البته در عالم هنر نیز غالباً همین گونه است. هنرمندان اغلب نسبت به فعل هنری خود حالتی ناخودآگاه دارند و نظریه پردازان با تجربه هنری غریبه اند که همین، از گذشته تاکنون موجب عدم درک متقابل میان این دو قشر می شود.
اما در این میان ویژگی منحصر به فرد آوینی خودآگاهی نسبت به آفرینش هنری است و همین خودآگاهی است که به نگارش کتابی چون آینه جادو می انجامد. سید مرتضی آوینی قابلیت خودآگاه کردن فرآیندهای ناخودآگاه همچون تاثیرپذیری مخاطب از سینما را دارد.
گرچه باید توجه داشت که این ویژگی، به نوعی حرکت روی لبه تیغ است. چه بسا هنرمندانی که پس از ورود به حوزه مبانی نظری، دست از تجربه خلق هنر کشیده اند و در دریای بی پایان اندیشه غرق شده اند اما خوشبختانه آوینی با وجود اشتغال گسترده به مبانی نظری، توانست تجربیاتی عملی نیز از خود به جای بگذارد.
تجربه گرایی و نهراسیدن از نتایج تجربه
از دیگر رهیافت های سیدشهیدان اهل قلم در مواجهه با مقولات مختلف، تجربه گرایی و نهراسیدن از نتایج تجربیات است.
آوینی که در فضای هنرهای تجسمی، دراماتیک و تکنولوژیک زیسته و به زمینه هایی چون ادبیات نیز علاقه مند بوده، در سیر تکاملی اندیشه و عمل خود که تا لحظه شهادت نیز ادامه می یابد، هنرمند و اندیشمندی تجربه گرا و در جستجوی حقیقت است. خودنوشت های او و همین طور خاطرات دوستان و همکاران وی، به خوبی از وجود این روحیه پرده برمی دارد و اساساً از ورای همین تجربیات است که می توان به عنوان شخصیتی باثبات به وی نگریست.
باید توجه داشت که حتی اگر شاهد این تحول معنوی در آوینی پس از انقلاب نبودیم، بی تردید از در زمره هنرمندان آوانگارد(پیشرو) قرارمی گرفت، چنانکه موضوع پایان نامه معماری او، «مغز مصنوع» که در آن از تازه ترین دستاوردهای علمی و فکری زمان خود در حوزه های فلسفه و هنر تا عرفان، روان شناسی، زیست شناسی، پزشکی، ریاضیات و سایبرنتیک بهره می گیرد، به خوبی موید ایت نکته است.
روحیه تجربه گرای سیدشهیدان اهل قلم آن گاه برای رهروانش اهمیتی دوچندان می یابد که گاهی دیده می شود در فضاهای هنر انقلاب، علاقه مندان در چارچوب های مشخصی فعالیت می کنند و از تجربه گرایی در آفرینش هنری به کلی منع می شوند.
پایان پیام/
نظر شما