خبرگزاری شبستان: شهید مصطفی احمدیروشن شهیدی برخاسته از مسجد، مؤمن، معتقد و بابصیرت و اهل ایثار و بسیار خوشاخلاق بود. خاطرات این شهید و نحوه تقویت ارتباطش با محیط مسجد آن چیزی است که در این گزارش در پی آن هستیم. برای رسیدن به این هدف با دوستان، همکلاسی دوران مدرسه و دانشگاه و هممحلهای های وی به گفتگو نشستیم که آنچه در زیر می خوانید بخشی از این گفتگو است.
وحید بهرامینوید، مدرس دانشگاه بوعلی سینا و دوست و هممحلهای شهید مصطفی احمدیروشن به خبرنگار شبستان گفت: شهید احمدیروشن در محله زندگیاش دو مسجد و یک امامزاده بود، مسجد حاج سرتیپ که بیشتر نمازهای جماعت مغرب و عشا را در این مسجد به جماعت میخواند و نمازهای ظهر را در امامزاده یحیی (ع) اقامه می کرد.
دوست دوران نوجوانی شهید احمدیروشن با اشاره به نقل خاطره خواندن زیارت عاشورا در مسجد سرتیپ همدان گفت: روزهای سهشنبه در مسجد حاج سرتیپ زیارت عاشورا میخواندیم ولی میدیدیم مصطفی وسط زیارت عاشورا میرود و در صف نانوایی میایستد تا دوستانش که صبح زود از منزل خارج شده و صبحانه نخوردهاند بعد ازخواندن زیارت عاشورا صبحانه بخوردند و به مدرسه بروند. وی اهل ایثار وفداکاری بود از همان دوران نوجوانی در سرمای زمستان فکر همراهانش بود.
نویدی ادامه داد: شهید روشن سه سال کوچکتر از من بود، در لهجه همدانی به برادر" آدایی "میگویند و مادر و خواهرش با همین کلمه همیشه مرا صدا میزدند. شهید احمدی روشن شبهای جمعه برای دعای کمیل به مسجد جامع همدان میرفت و بسیار مقید به شرکت در نماز جمعه بود. در دهه فاطمیه به مسجد کولانج که بزرگترین اجتماع بسیج در منطقه بود، میرفت. وی عضو بسیج مسجد جامع سرتیپ هم بود.
استاد دانشگاه بوعلی همدان یادآور شد: حجتالاسلام سیدعلیاصغر ابطحی، روحانی و پیش نماز مسجد فردی باتقوا و باایمان بود و دعای «واجعل النور فی بصری و البصیره فی دینی ویقین فی قلبی؛ خدایا به ما بصیرت در دین بده» را زیاد می خواند، مصطفی هم این دعا را می خواند و این چنین بود که چون مقتدایش، رهبرانقلاب اهل بصیرت شد.
وی ادامه داد: مادر شهید مصطفی نقل کرده که هفته قبل از شهادت آمده بود خانه پدریش و سرش را روی پایم گذاشته بود، پدرش گفت: بلند شو وقت نماز است برویم مسجد. مصطفی گفته بود من همین جا با مادرم نماز میخوانم. ظاهرش را که نگاه کنی این است که ترک نماز جماعت کرده است اما در دین اسلام آنقدر مادر مقام دارد که گفته شده اگر مادر انسان را صدا زد و در حال خواندن نماز مستحبی بودی باید نماز را بشکنی و اگر در حال خواندن نماز واجب بودی باید مستحبات نماز را نخوانی تا در کوتاهترین زمان ممکن جواب مادر را بدهی. مصطفی شهید به این نکات توجه داشت وعمل می کرد.
- پیوند عاطفی شهید با مادر
نویدی یادآور شد: مصطفی میدانست مادرش یک هفته چشمانتظارش بوده است، به همین خاطر میگویم مصطفی اهل بصیرت در تمام زندگیاش بود. ارتباط مصطفی با مادرش بیش از حد رابطه عادی بود، فراتر رفته بود و به مادرش وابسته بود. مصطفی عشق مادر به فرزندش را درک میکرد به همین خاطر در هر فرصتی هر چند کوتاه به دیدار آنان می رفت.
- روزی حلال
استاد دانشگاه بوعلی ادامه داد: مصطفی اهل مال حلال بود به همین علت به این مقام رسید. وقتی هنوز دانشگاه نرفته بود مصطفی بچهها را دعوت کرد برویم خانهشان غذا بخوریم و بعد سر سفره غذا میگفت مال بابای من حلال است هر چه میتونید بخورید. بعدها هم که مدیر سایت طنز شده بود به حلال و حرام خیلی اهمیت میداد و در زمان شهادتش هنوز در خانه مستأجری زندگی میکرد.
نویدی یادآور شد: وقتی اسم شهید میآید عدهای شهید را انسانی روی سجاده و در حال ذکر تصور میکنند که فقط کارش عبادت بوده است. کسی از لحظات خلوت و با خدا بودن کسی به ویژه شهدا که اعمال خیر را پنهانی انجام میدادند، خبر ندارد اما همه دانشجویان بسیجی میتوانند با همت بلند و اراده همچون شهید احمدیروشن در زمینه علمی پیشرفت کنند و از نظر اخلاقی هم با رعایت مسایل اخلاقی میتوان به این جایگاه رسید. شهادت دستنیافتنی نیستند و مادر احمدیروشن بارها وقتی صحبت میکند به همین مسئله اذعان دارد.
وی ادامه داد: بعد از شهادت مصطفی خانواده و دوستانش فهمیدند که از نیازمندان روستاهای نطنز و قم خانوادههای بیسرپرست دستگیری کرده و مشکلات افرادی که نیازی به وام داشتهاند را برطرف میکرده است. در حقیقت به اصل گرهگشایی از مشکلات مردم معتقد بود و به آن عمل می کرد.
مدرس دانشگاه بوعلی سینای همدان خاطرنشان کرد: پدر شهید احمدیروشن را چند دانشگاه برای سخنرانی دعوت کردند من هم با وی بودم. از پدر شهید رمز موفقیت مصطفی را سؤال کردند؟ و این که چرا خدا این قدر به وی عزت داد و جهانی شد وهمه دنیا پی به مظلومیت و اخلاق کارهای او بردند. پدرش گفت: احترامی که به پدر و مادرش قایل میشد. مصطفی دغدغهاش محبت به پدر و مادرش بود و دیدگاهش این بود که وظیفهای در قبال پدر و مادرش دارد که باید انجام دهد و محبت آنها را جبران کند.
وی ادامه داد: پدر شهید گفت: در مواقعی که دعا به هدف استجابت میرسد برای مصطفی دعا میکردیم و به راستی شهید احمدی روشن در دنیا و آخرت موفق، سربلند شد و به پیشرفت و ترقی رسید. در سن 30 سالگی توانست معاون بازرگانی سایت نطنز شود و بعد هم به مقام "عند یزرقون" شهادت رسید. در روایتی از امام علی (ع) آمده است: شنیدنهای دنیا بزرگتر از دیدنیهای آن است ولی دیدنهای آخرت خیلی بزرگتر از شنیدنیهای آن است و به راستی معنای عندهم یزرقون را نمی توانیم درک نمیکنیم.
سیدحسن خاتمی یکی دیگر از دوستان و همکلاسی های دوران مدرسه و دانشگاه شهید احمدیروشن به بیان خاطرات خود از دوست شهیدش پرداخت و گفت: دوستی و رفاقتم با شهید مصطفی احمدیروشن از اول و دوم راهنمایی شکل گرفت. با هم در مدرسه راهنمایی خیام و کتابخانه حجازی درس میخواندیم.
وی افزود: یکی از بچهها به نام پیل تن درشت هیکل بود نتوانست روی نیکمت پهلوی من بنشیند این گونه شد که مصطفی هممیزی من شد و همواره رفت و آمد، درس خواندن من و روشن با هم تا سالهای دانشگاه ادامه یافت.
- مصطفی همیشه برنده
وی ادامه داد: شهید احمدیروشن از همان دوران مدرسه به اقامه نماز جماعت توجه داشت و بسیار زرنگ و باهوش بود زیرا گوشهای مخفی میشد و تا یک نفر نماز میایستاد پشت سرش به او اقتدا میکرد، هرگز خودش به عنوان پیشنماز نمیایستاد.
همکلاسی دوران مدرسه ادامه داد: همیشه شهید احمدیروشن در حال مسابقه دادن بود. مسابقه برای کارهای خوب و شایسته و آخر هم در مسابقه زندگی از همه جلو افتاد و برگزیده شد.
وی یادآور شد: در حسینیه همدانیهای مسجد قرار گذاشتیم هر کسی صدایش بهتر بود زیارت عاشورا را بخواند که البته آخرش با کشتی گرفتن تمام شد شهید احمدیروشن منبعی از انرژی، شادابی و اخلاق خوب بود.
خاتمی یادآور شد: مصطفی به دلیل رفت و آمدهایش به خانه ما با پدرم دوست شده بود به حدی که در مسابقه و بازی پدرم همیشه طرفدار مصطفی بود و همیشه میگفت مصطفی به این جوجه سیدها رو نده و این جمله را تا سالهای آخر از مصطفی بارها در مقابله با سیدها میشنیدم که تکه کلام پدرم بود.
وی ادامه داد: پدر مصطفی اهل شنا و تفریح بود و ما دو خانواده باهم دوست بودیم. مادرم هنگام شهادت مصطفی، آلبوم عکسهای مشترک من و مصطفی را آورد و با دیدن عکسها خاطرات برایم زنده شد. ارتباط من با مصطفی بینهایت دوستانه و صمیمی بود.
همکلاسی شهید احمدیروشن خاطرنشان کرد: دقیقا دیوار وسط خانه خودمان و مصطفی را انتخاب کردیم و همان جا با هم همپیمان شدیم که خوب درس بخوانیم و هر روز عصر در کنار این دیوار با خدا راز و نیاز می کردیم و میگفتیم "الکریم إذا وعده وفا "؛ خدا تو وعده دادهای به عهد خود وفا کن.
شهید احمدیروشن در محله امامزاده اسماعیل به دنیا آمد در امامزاده یحیی بزرگ شد و امامزاده علیاکبر چیذر تهران میعادگاه جاودانهاش شد.
شهید مهندس احمدی روشن متولد 17 شهریور 1358 و فارغ التحصیل 1381 رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و معاون بازرگانی سایت نطنزبود. این شهید دارای چندین مقاله علمی به زبان های انگلیسی و فارسی بود.
شهید احمدی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. معاون بازرگانی سایت نطنز شخصی شوخ و باصفا و در عین حال در مدیریت جدی و قاطع بود. وی در دوران دانشجویی معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف بود. همچنین وی در راهپیمایی عظیم 9دی 88 روز تجدید بیعت با ولایت حضور فعال داشت. این نخبه علمی کشور 21 دی امسال براثر انفجار یک بمب مغناطیسی به دست عوامل استکبار جهانی به شهادت رسید.
پایان پیام/
نظر شما