به گزارش خبرنگار شبستان، در این کتاب چیدمان مطالب به گونه ای است که چشم انداز جامعی از دغدغه های معظم له درباره چالش های فرهنگی پیش روی کشور بعد از مشروطه تا به امروز را پیش روی مخاطب قرار می دهد.
در بخشی از این کتاب حوزه فرهنگی با حوزه اقتصادی از زبان رهبر معظم انقلاب مقایسه شده است که در این بخش بر خلاف آنچه در سپهر عمومی مشاهده می شود، معظم له برنامه ریزی برای رفع چالش های فرهنگی را حیاتی تر از چالش های اقتصادی خوانده اند: «در باب اقتصاد هیچ دغدغه و نگرانی ندارم. با اینحال غمی در دل دارم که غم گرفتاری گرفتاران و طبقات ضعیف جامعه است. بالاخره هر کس که بخواهد اسلامی فکر و احساس کند، این غم را دارد. اما در کنار این غم، امید نسبتا درخشانی هم دارم که ان شاءالله مسئوولین کشور بتوانند مشکلات اقتصادی جامعه را حل کنند. آن طور که برنامه ها نشان می دهد، به نقطه حل مشکلات هم _هر چند نه کوتاه مدت_ خواهیم رسید.» ایشان در ادامه این بخش می فرمایند: «اما در عرصه فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه، احساس نگرانی می کنم و حقیقتا دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند. من چنین دغدغه ای دارم.»
رهبر معظم انقلاب که به اذعان دوست و دشمن مطالعه، سرایش شعر، همنشینی با اهالی فرهنگ حضور پر رنگی در زندگی ایشان دارد و راهکارهای فرهنگی معظم له زبانزد عام و خاص است، معتقد هستند که ما باید مقوله فرهنگ را از نو ارزیابی کنیم. «من به ذهنم اینطور می رسد که ما در نظام جمهوری اسلامی، مقوله فرهنگ را قدری دست کم گرفته ایم. به نظر من تاثیر فرهنگ، هم به عنوان یک عامل اصلی و تعیین کننده در رفتارهای فردی و اجتماعی کشور و امت مان؛ هم به عنوان یک حامل برای تاثیرات و اثرگذاری های سیاسی_ گرایش های سیاسی_ مغفول عنه قرار گرفته و آنچنان که باید و شاید نیست. حرف هایی زده می شود، چیزهایی می گوئیم، بنده خودم مطالبی را زیاد تکرار می کنم؛ لیکن در مقام عمل می بینم که بهای آنچنانی داده نمی شود.»
بر اساس گزارش شبستان، این کتاب با عنوان دغدغه های فرهنگی، شرح مزجی یکی از بیانات محوری مقام معظم رهبری در سال 1373با استفاده از دیگر بیانات معظم له به همت مرکز صهبا گردآوری و تنظیم شده است.
کتاب «دغدغه های فرهنگی» در 9 فصل با عناوین «طرح دغدغه»، «منشاء انقلاب اسلامی»،« فرهنگ و هنر ایران و انقلاب»،« جریان روشنفکری بیمار»، «جریان روشنفکری و انقلاب»، «تهدیدات درونی»، «تهدیدات و تهاجمات بیرونی»، «توقع انقلاب از جبهه فرهنگی» و «استنتاج» منتشر شده است.
گردآورندگان دلیل نگارش این مرقومه را دغدغه های فرهنگی مقام معظم رهبری در سال 73 ذکر کرده اند و براین نکته اذعان دارند که مطالب آن سال ایشان از نظر حجم و محتوا جمع مخاطب بیانات و همچنین ابعاد مطلب منحصر به فرد بوده است، از آنجا که فرصت آن سخنرانی ها کوتاه بوده و بعضی مباحث تنها به آنها اشاره شده و به تفصیل بیان نشده اند از سبک شرح مزجی (ترکیب و آمیختگی متن با شرح متن به شکل زیبا) استفاده کرده اند و برای انجام این سبک از کلیه کلمات کلیدی استفاده شده توسط رهبر فرزانه انقلاب را استخراج کرده اند و در مورد آن کلمات تحقیق محتوایی انجام داده اند و تحقیق محتوایی همان شرح ترکیبی متن محوری را تشکیل می دهد که برای شرح متن محوری از بیانات ایشان استفاده شده است.
این کتاب مربوط به دیدار مقام معظم رهبری با عناصر جبهه خودی در حوزه فرهنگی در تاریخ 22/4/73 و 21/6/73 است که در این جلسه همه مسئولان دولتی در حوزه فرهنگ حضور داشتند و هم گروههای مستقل فرهنگی، عناصر جبهه خودی در حوزه فرهنگ در حال تکثیر هستند البته این جمع ریزش های و رویش هایی داشته است.
بیانات رهبری که به عنوان شرح در متن کتاب آمده است بیشتر مخاطبان فرهنگی داشته و به جز برخی مسایل عمومی مانند «دنیا»، «دعواهای خطی» و «مقایسه انقلاب ها» نیز پرداخته است.
کتاب پس از فصل اول که در آن طرح دغدغه مطرح می شود، در سه فصل منشاء انقلاب اسلامی، فرهنگ و هنر ایران و انقلاب و جریان روشنفکری بیمار در مجموع به شرح تاریخچه جریان فرهنگی ایران بعد از ورود اسلام تا زمان پیروزی انقلاب می پردازد، ایشان در بیانات متعددی که درباره انقلاب اسلامی داشته اند و از ابعاد مختلف انقلاب را بررسی کرده اند اما گردآورندگان از میان بیش از 500 سخنرانی معظم له موردی را در این کتاب انتخاب کردند که ایشان به مقایسه انقلاب ها پرداخته اند و به منشاء و ریشه انقلاب اسلام می رسد، این بحث از ان جهت دارای اهمیت است که این سخنرانی اطلاعاتی به مخاطب می دهد که در نوع خود بی نظیر و جالب توجه است.
اما کتاب در فصل جریان روشنفکری بیمار به سه جریان روشنفکری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می پردازد. جریان روشنفکری بیمار، جریان روشنفکری مذهبی و امتداد جریان روشنفکری بیمار، این فصل ریشه های این جریان را بررسی کرده و اطلاعات کافی را درباره ارتباط این جریان با انقلاب اسلامی به مخاطب می دهد سپس کتاب در نتیجه گیری و استنتاج به توقعات و تهدیدات می رسد.
در زیر بخشی از آنچه به نقل از سخنان مقام معظم رهبری درباره جریان روشنفکری و انقلاب در کتاب« دغدغه های فرهنگی»آمده است:
دو جبهه در انقلاب اسلامی جوشیدند یکی جبهه خودی روشنفکری و دیگری جبهه خودی هنر بود، این دو جبهه دو مقوله جداگانه اند، چون روشنفکری غیر از هنر است، ای بسا هنرمندی که روشنفکر نیست و ای بسا روشنفکری که هنرمند محسوب نمی شود، اما این دو مقوله با یکدیگر جمع می شوند و امروز هر دو مقوله موردنظر من است و به تعبیری روشنتر، حد مشترک این دو مقوله را مورد توجه قرار داده ام، در اثر انقلاب به خودی خود جبهه ای بوجود آمد و هیچ کس به دیگری نمی تواند منتی بگذارد و بگوید این جبهه با تلاش من یا با کمک من به وجود امده است، در واقع این جبهه مثل جنگلی که خودش می روید روئید و هیچ کس در آن نهالی غرس نکرد.
تیغ انقلاب در هیچ جبهه ای کندتر از جبهه و روشنفکری و هنر نبود
البته باران انقلاب و فطرت پاک و صافی که زمینه این معنا بود دخالت داشت، به هر حال یک جبهه خوب و وسیع در مقابل جبهه عظیم در همین وادی روشنفکری و هنری که اعضایش به انقلاب ایمان نیاوردند و به آن کفر ورزیدند پدید آمد. کفر یعنی همین، کفر یعنی حقیقت روشنی را پوشاندن که واقعاً جرم بزرگی است و عذاب ابدی دارد، جبهه به وجود آمده خودی در مقابل آن جبهه عظیم قرار گرفت، اما تیغ انقلاب در هیچ جبهه ای کندتر از جبهه و روشنفکری و هنر نبود، انقلاب توانست در همه جا، حتی در میدان جنگ و در نظامی های طاغوتی نفوذ کند، ما نظامی های طاغوتی که از بن دندان انقلابی شدند کم نداریم، اما به تعداد نظامی های انقلابی شده که هیچ، حتی خیلی کمتر از آنها را در جبهه روشنفکری سراغ نداریم که انقلابی شده باشند نه اینکه من سراغ نداشته باشم، هیچ کس سراغ ندارد انقلاب ما نتوانست آن جبهه را فتح کند و البته این عللی دارد. شما که خودتان هنرمند و روشنفکرید و مسائی را که برای یک هنرمند و روشنفکر مطرح است لمس می کنید، می توانید به راحتی این علل را بیابید روشنفکران همواره وابستگی هایی دارند که تصرف آنها ولو از ناحیه یک فلز زلال پاک و خالص مشکل است.
ادامه دارد....
نظر شما