به گزارش خبرگزاری شبستان، میزگری همایش چهارمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر با محور تحولات هنر انقلاب تا امروز با حضور محمد حسین حلیمی؛ خوشنویس، نقاش، گرافیست و استاد دانشگاه، هادی هزاوه ای؛ نقاش، محمد نعیمایی؛ خوشنویس و محمدعلی رجبی؛ نگارگر و دبیر چهارمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر برگزار شد.
حلیمی در ابتدای این میزگرد گفت:«بسیار افسوس می خورم که گذشتگان ما به علت بی توجهی و عدم فهم درست، غفلت کردند و کسانی که دزدان مسلط و چپاولگران بودند با فریب مردم، میراث پدران ما را به راحتی بردند و ما از دیدن آنها محروم هستیم.»
وی با بیان اینکه در طی 60 سال گذشته توانسته است با بخشی از میراث و هنر ایران آشنایی پیدا کند، عنوان کرد:«من دوست دارم در مورد مسجد جامع اصفهان صحبت کنم. زمانی که اولین بار این اثر را دیدم، دبیری بودم که از همدان به این شهر رفتم و با اینکه می شد عکس های مناسبی گرفت اما با دست خالی برگشتم و متوجه عظمت این هنر نشدم.»
وی ادامه داد:«در سال های دانشگاه توانستم نکات بیشتری یاد بگیرم و بعد از آن به فرانسه رفتم و زمانی که برگشتم دوباره به اصفهان رفتم و عکاسی کردم. من عکس های زیادی از این اثر داشتم اما حس کردم دوباره باید به این شهر بروم و مسجدجامع را ببینم انگار چیزی در آنجا من را صدا می کرد.»
وی سپس گفت که این بار با یک مهر گلی یک متری در اصفهان مواجه شده است که در هیچ یک از سفرهای قبلی اش متوجه ریزه کاری های این مهر نشده بود و ابراز کرد:«متاسفم که در فضاهای شهری ما از این هنرها استفاده نمی شود شاید برای اینکه ما نااهل هستیم و تهران اقیانوس درهمی شبیه حلبی آباد شده است.»
وی سپس توصیه کرد:«اگر می خواهیم برای آینده حرفی برای گفتن داشته باشیم باید به فکر هویت خودمان باشیم. ما در شناختن هویت خودمان بی توجهی کرده ایم و سهم بزرگی در این بی توجهی متوحه سیستم آموزشی است.»
حلیمی گفت:«آنها که در دنیا پیشگام شده اند از تمام ابعاد هنر استفاده کرده اند و حتی در این راه از جلوه های هنری دیگران نیز بهره می برند مثلا بخش هنرهای اسلامی موزه لوور بسیار گسترده است و آثار ما را هم در آنجا نمایش می دهند درحالی که در محراب اولجایتو، موتیف های بسیار زیبایی وجود دارد که برای دیدن هریک از آنها باید صف های طولانی بسته شود چنانکه که برای دیدن مونالیزا بازدیدکنندگان بسیاری در صف می ایستند اما متخصصان ما به این موضوع بی توجه هستند.»
هادی هزاوه ای، نقاش هم با تایید سخنان حلیمی گفت:«وقتی به کاشی های استفاده شده در معماری بناهای قدیمی نگاه می کنیم می بینیم در هیچ خطی هیجان و زندگی که در خط ما وجود دارد، نیست البته این خط با خوشنویسی فرق دارد و خودش یک هنر ناب است که اگر بتوانیم آن را درک کنیم یک کار پیشرو کرده ایم.»
وی در مورد اهمیت خوشنویسی ابراز کرد:«اگر هنر ما را از صدر اسلام غربال کنیم و از هنر معاصر هم عبور کنیم، تنها خوشنویسی و خط باقی می ماند. حتی در موسیقی هم زیبایی شناسی خط ما وجود دارد و این هنر ریشه و اساس هنرهای تصویری ما بوده، هست و خواهد بود.»
محمد نعیمایی، خوشنویس هم در ادامه این میزگرد عنوان کرد:« وقتی مکانی مانند مسجد به پرستش خدا اختصاص پیدا می کند، همه عناصر آن مجموعه هم در این پرستش سهیم هستند و عجیب است که تمام هنر و بیانی که در این بناها مانند مسجد جامع اصفهان به کار رفته است، دارای حکمت و منطقی هستند که لایه های پیچیده ای در آنها نهفته و برای همین نیاز است که بارها و بارها این آثار را مشاهده کنیم.»
محمدعلی رجبی؛ نگارگر و دبیر چهارمین جشنواره تجسمی فجر هم در پایان گفت:«هنرهای قدیم ما فقط از این بابت ارزش نداشته اند که مربوط به گذشته بوده اند. اگر ناگفته های قدیم را خوانش نکنیم، اکنون زده می شویم. درحالی که وقتی حرف های ناگفته قدیم را بفهمیم می توانیم برای آینده حرفی داشته باشیم.»
خشایار قاضی زاده، نگارگر و یکی از محققین شرکت کننده در این همایش نیزموضوع «سیمای عدالت و داستان پیرزن و سلطان سنجر و بازتاب آن در نگارگری اسلامی ایران» را مورد بررسی قرار داد.
قاضی زاده گفت:«در اولین اثر، نگارگر فقط به حالات و مکالمه میان دو شخصیت اصلی بسنده نموده است ولی در اثر منسوب به جنید در دیوان خواجه که خود منبع الهامی برای نگارگران دوره های بعد محسوب می شود، فضای اثر پیچیده تر و شلوغ تر شده و بیان حالت در پیکره ها نمایان تر است.»
وی در مورد سومین اثر توضیح داد:«در سومین اثر که منسوب به میرک هروی است، هنوز قابلیت های استفاده از فضای نگاره برای بیان مضمون و پیام اثر به درستی مورد استفاده نگرفته است و تنها خشک و بیابانی بودن زمینه و استفاده از کتیبه اشعار همچنین حالات نمادین دو شخصیت اصلی با موضوع سازگار است.»
قاضی زاده افزود:«به نظر می رسد در نگاره منسوب به بهزاد، تحولی که در ساختار ترکیب بندی، رنگ آمیزی و طراحی عناصر تصویری صورت گرفته، موجب شده است تا علاوه بر کلام نظامی، عناصر تصویری و بصری نیز در القای معنای اثر نقش داشته باشند و در ادامه در نگاره سلطان محمد استفاده از نشانه های نمادین به اوج رسیده است.»
وی در مورد خصوصیات این آثار گفت:«هنرمند هم در استفاده از عناصر بصری مانند رنگ، بافت و هم در ساختار طراحی و رنگ آمیزی پیکره ها سعی در نمادین سازی فضا داشته است. البته باید توجه داشت نوع برخورد هنرمندان نگارگر با موضوع عدالت، به ویژه در دو اثر آخر مواجهه ای مستقیم و آشکار نیست همانگونه که شاعر پیام خویش را قالب حکایت بیان کرده، نگارگران نیز به جای انعکاس دادخواهی پیرزن در چهره و حالت بسیار اغراق شده با ظرافت هوشمندانه ای از عناصر زمینه مانند کوه، درخت، ابر، خورشید و سایر شخصیت ها کمک گرفته اند.»
پایان پیام/
نظر شما