خبرگزاری شبستان: همانطور که گفته شد حکمت متعالیه، نظامی فلسفی است که در طی سالها توانسته خلاء های موجود در تفکر فلسفی – دینی جامعه اسلامی را مورد هدف قرار داده و تبیین عقلانی کند. از جمله اموری که میتوان با استعانت از این تفکر فلسفی مورد بررسی قرار داد مسائلی است که پیرامون وجود مقدس امام زمان مطرح میشود. در سلسله مباحث بررسی مسائل پیرامون غیبت امام زمان از منظر حکمت متعالیه سعی شده است برخی از این مسائل مطرح شده و در دستگاه فلسفی حکمت متعالیه صدرایی مورد بررسی قرار گیرد. در مبحث قبل بحث طول عمر امام مورد بررسی قرار گرفت و در این قسمت به تبیین فایدهی امامی که غائب است اشاره میشود.
همانطور که گفته شد در نظام حکمت صدرایی، نوعی ارتباط طولی بین مراتب عالم وجود دارد. بالاترین مرتبهی وجودی عالم، وجود مقدس و بی عیب و نقص خداوند است و در مراتب پایین تر، سایر موجودات قرار میگیرند تا برسد به پایین ترین و ضعیف ترین موجودات در پهنهی عالم ماده.
این مراتب، نسبت به یکدیگر ترتب داشته و امکان ندارد که مرتبهای موجود شود بدون اینکه مرتبهی بالاتر از او موجود شده باشد. همانطور که در مثال نور خورشید گذشت، امکان ندارد که از خورشید تا چشم ما بشود قسمتی از طول شعاع نور را حذف کرد و باز آن نور به چشم ما برسد. به همین صورت، در نظام وجودی عالم امکان ندارد فیض وجودی از مرتبهی اعلا به مرتبهی ادنی برسد مگر اینکه کلیه مراتب وجودی بین این دو مرتبه طی شده و از این فیض بهرهمند شوند.
در سلسلهی نظام عالم، اشرف مخلوقات و بالاترین موجود خلق شده، انسان کامل است و او در اعلا درجهی موجودات مخلوق قرار میگیرد. لذا فیض وجودی در مراتب طولی عالم، باید از این موجود بگذرد تا به مراتب پایین تر برسد. به بیان دیگر او باید باشد تا موجودات پایین تر از او بتوانند موجود شوند.
در تفکر شیعه، مقام انسان کامل به معنای واقعی کلمه مختص پیامبر اکرم و ائمهی اطهار و همچنین پیامبران سابق میباشد. از این رو این انسانهای کامل در هر عصر و زمانی واسطهی فیض بر امتهای خویش و بلکه بر تمام عالم بودهاند. اگر واسطهی فیضی در کار نباشد، فیضی موجود نخواهد بود و اگر فیضی نباشد عالمی بوجود نخواهد آمد.
در عصر حاضر این مقام به حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین له الفدا میباشد و ایشان است که واسطهی فیض و مجرای سریان وجود بر موجودات عالم است. هر چیزی که به ما میرسد از رزق و روزی تا علم و دانایی و تا تمام وجود ما، جز از مجرای وجود ایشان نمیباشد و از این باب است که تمام هستی ما بر ما عرضه میشود. این معنا، معنایی خود بافته و خود ساخته نیست و در احادیث و روایات فراوان تاکید بر این مطلب شده که تمام پیشامدها و رویدادها و رزق و روزی و همچنین علوم انسانها از مجرای واسطهی فیض و امام زمان هر عصر است که نازل میشود و لذاست که ایشان را صاحب عصر و زمان میدانند.
لذا در مییابیم که امام، چه در پردهی غیبت و چه در حضور خویش، آنچنان بر تمام عرصههای وجودی ما سیطره دارند که بی توجه ایشان حتی هستی ما نیز دچار تزلزل خواهد شد. از این روست که فایدهی امام در عصر غیبت را مانند فایدهی خورشید پشت ابر دانستهاند. چرا که خورشید پشت ابر اگرچه دیده نمیشود اما نور زندگی و حیات را در کالبد جهان میدمد. به همین شکل امام غائب نیز اگرچه که با چشم دیده نمیشود اما نور وجود عالم از مجرای وجودی ایشان است که افاضه میشود و تمام عطایای الهی از مسیر وجود ایشان است که به عالمیان ارائه میشود.
پایان پیام/
نظر شما