خبرگزاری شبستان : حضور در انتخابات حق مردم است یا تکلیف مردم؟
برخی مدعیند انسان مدرن به دنبال حقوق پایمال گشته خود است و بر خلاف گذشتگان در صدد اجرای تکالیف و وظایف خود نیست . سالیان متمادی عقاید خشک قدما منجر به نقض حقوق بشریت شد و بر انسان تکالیفی بار شد که حقوقش پایمال گشت اما انسان مدرن متنبه شده است و خواهان احقاق حقوق از دست رفته خود است . انسان مدرن دیگر توان و زمان اجرای تکالیف را ندارد بلکه تمام تلاش خود را به احقاق حقوق انسانی خود معطوف داشته . بر اساس این نگرش حضور مردم در انتخابات تنها و تنها حقی ذاتی و بشری است .
کمی منصفانه قضاوت کنیم . ایا چنین استدلالی مغالطه نیست . در اندیشه دینی تمامی اعمال و رفتار میتواند صبغه دینی و الهی داشته باشد . همان خداوندی که انسان را افرید و به او حق حیات و تملک را داد همان خدا تکالیفی را بر متوجه انسان کرد . به بیان منطقی لازمه هر حق، تکلیفی است و لازمه هر تکلیف، حقی است. داشتن حق وظایفی را متوجه صاحب حق و دیگران میکند و داشتن تکالیف حق و ثواب وعقابی را متوجه انسان میکند.
حق و تکلیف به مثابه مفاهیم مضائف می مانند . مثل بالا و پایین . تحلیل مفهومی حق و تکلیف در این نوشتار نمیگنجد اما اندیشمندان به این دقت فلسفی پرداخته اند و نتیجه پژوهشها تایید میکند که حق و تکلیف همراه یکدیگرند .
این ایده که : حضور در انتخابات یا حق مردم است یا تکلیف مردم و جمع انها امکان ندارد؛ به مانند ان است که گفته شود: سیب یا قرمز است یا شیرین !!! یعنی نمیشود که هم سیب باشد و هم شیرین .
مغالطه این گفتار روشن است چرا که برخی از سیبها ، شیرین هم هستند .
در اندیشه دینی حضور در انتخابات هم حق است وهم تکلیف . از جهتی حق است زیرا فرد فرد جامعه از حق شرکت در سرنوشت خود در بعد اجتماعی برخوردارند . و از سوی دیگر دین اسلام شئون اجتماعی دارد لذا حضور مردم در شئون اجتماعی وظیفه و تکلیف است و در ازاء اجرای فرامین از ثواب و عقاب برخوردار میشوند .
در ادامه به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری اشاره میشود :
مربوط به : بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههاى استان کرمان
تاریخ 1384/02/19
بنده معتقدم که در این انتخابات، ملت باید به عنوان یک تکلیف و یک حق شرکت کند. البته من راجع به انتخابات در سخنرانى کرمان و سخنرانىهاى دیگر در همین سفر مفصل صحبت کردهام؛ اما آنچه الان عرض مىکنم، از دیدگاه چالشهاى دشمنان با انتخابات است. دشمنان ما مىخواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ براى اینکه بتوانند شاهدى بیاورند که در ایران مردمسالارى و دمکراسى نیست. وقتى ما انتخابات برگزار مىکنیم، حربهى آنها گم مىشود. بنابراین اولین خواستههاى آنها برگزار نشدن انتخابات است؛ کمااینکه زمان برگزارى انتخابات مجلس هفتم هم تلاش کردند انتخابات را تعطیل کنند؛ اما خدا نگذاشت.
آنها خیلى تلاش کردند؛ انواع و اقسام راهها را پیمودند و بعضى از عناصر غافل داخلى را هم به کار گرفتند؛ اما «انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا»؛ خداى متعال مکر آنها را پاسخ داد و جلویش را گرفت و بحمداللَّه انتخابات خوب برگزار شد. در این انتخابات هم اولین هدف آنها این است که انتخابات برگزار نشود.
گام دوم این است که اگر نتوانستند، انتخابات را متهم کنند. خواهند گفت در انتخابات تقلب شده؛ خواهند گفت انتخابات تبعیضآمیز است؛ خواهند گفت چرا فلانى رد صلاحیت شد؛ چرا فلانى نیامد؛ چرا فلانى آمد. در هر صورت این حرفها را مىزنند. اگر ما به جاى سالى یکبار، هفتهیى یک انتخابات هم داشته باشیم، باز این حرفها را خواهند زد. آنجایى هم که رد صلاحیت نیست، باز همین حرفها را مىگویند. در انتخابات دور دوم شوراها مطلقاً رد صلاحیت نبود. همان آدمهایى که واقعاً به نظام عقیدهیى ندارند، آمدند در انتخابات شرکت کردند و بهخاطر بىاعتنایى مردم رأى هم نیاوردند؛ اما باز هم حرف مىزنند! بههرحال اینها انتخابات را زیر سؤال مىبرند. دشمن با یک انتخابات موفق، سراسرى و پُرشور مخالف است.
ر. دارائی
پایان پیام/
نظر شما