هنرمندان شرق را تقلیدشان بر باد داد

این استاد نوازنده تار با تاکید بر اینکه تقلید درشرق کسی را هنرمند نمی‌کند،گفت:به صرف تقلید و اینکه چیزی را از بر کنی کسی هنرمند نمی شود، هنرمندکسی است که یک برگی ولو یک سطر را به آنچه که اعتقاد دارد، اضافه کند.

کیوان ساکت، استاد موسیقی و نوازنده تار با بیان اینکه تعریف هنرمند در شرق با تعریف جهانی هنرمند متفاوت است، به خبرنگار شبستان گفت: در غرب اگر کنسرت ویولن مندلسون، چایکوفسکی، موتزارت را بزنید هنرمند محسوب می‌شوید، ولی در شرق شما به صرف اینکه یک چیزی را بزنید، حتی اگر اجرای خوبی هم داشته باشید، هنرمند محسوب نمی‌شوید.

 

وی افزود: مبنای موسیقی شرقی در بداهه‌نوازی است، یعنی اینکه شما باید به بیان خاص خودتان برسید و حرف خودتان را بزنید، یعنی اگر دیوان حافظ گوته و شیلر، خیام و سعدی را ازبر باشید، شاعر نیستید، شما زمانی شاعر هستید که بتوانید شعر را با مفهومی که ما برای شعر قایل هستیم  بگوئید ولو یک سطر باشد، مثلا با گفتن همین یک مصرع «به صحرا شدم عشق باریده بود» شاعر می شوید.

 

این استاد نوازنده تار همچنین خاطر نشان کرد:در شرق هم همین‌طور است، قرار نیست که من فقط مقلد و تکرارکننده مکررات پیشینیان خودم باشم، آن هم پیشینیانی که از من خیلی فاصله دارند.  شاید یک زمانی مردم از این‌گونه الحان لذت می‌برند، سیراب می‌شدند و یا این الحان فضای روحی و ذهنی‌شان ارضا می‌شده است، ولی امروزه این‌گونه نیست، بخصوص ردیف میرزا عبدالله که من اشکالات زیادی را بر آن وارد کرده ام چون سال‌ها  زیادی بر آن کار کرده ام، همانطور که می دانید میرزا عبدالله در فضایی زندگی می‌کرده، اتمسفری را احساس کرده بود، خوراکی‌هایی را می‌خورد که ما آن فضا را هرگز نمی‌توانیم احساس کنیم، زیرا در آن فضا نیستیم، ما در فضا و اتمسفری و جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که میرزا عبدالله هرگز آن را گمان نمی‌کرده است.

 

به گفته ساکت  همان‌طور که الان لباس، آداب معاشرت، ازدواج، طریقه زندگی، فرهنگ و نحوه صحبت کردن متفاوت از گذشتگان است باید موسیقی‌ نیز مال امروز باشد.

 

این استاد و نوازهده چیره دست تار با بیان اینکه هنرمند از همه عوامل تاثیر گذار بر جامعه  در خلق اثر هنری بهره می برد، گفت: موسیقی بیان است، هنرمند کارش این است که  همه چیز را از مردم بگیرد، مثل زنبور عسل که از همه گل‌ها  شهد می‌گیرد شما که نمی‌روید شهد گل را بخورید. زنبور می‌رود تک تک شهد گل‌ها را می‌خورد و در کندو آن شاهکار را می‌آفریند که از همه ی گل‌هاست، ولی  خود آن گل ها نیست، دو نفر را در نظر بگیرید که با یک ذوق و احساس و یک تأ‌ثیرپذیری یک واقعه غم‌انگیز یا نشاط‌انگیز را می‌بیند، مثلا آن کسی که اتفاق غم‌انگیز مثل زلزله بم را دیده شیون سر می‌دهد، ناله می‌کند، گریه می‌کند، مویه می‌کند، اما یک هنرمند در کنارش با همان تأثیرپذیری اثری را خلق می‌کند که جامعه سال‌ها با آن زندگی می‌کند.

 

ساکت تکرار مکررات و تقلید از پیشینیان را آسیب  و رجعت به گذشته خواند و خاطر نشان کرد: قرار نیست من هر چیزی را تکرار کنم یا فقط حرکت و اتفاقی را تکرار کنم، من اصلا نمی‌خواهم مثل میرزا عبدالله باشم، اگر این‌طور باشم یعنی به  عقب برگشته‌ام، یعنی من ارتجاعی شده‌ام، رجعت کرده‌ام، شخصیتم نزول کرده است، هیچ‌کس هم نباید مثل من باشد، هر کس باید مثل خودش باشد و به بیان برسد.

 

وی با بیان اینکه جامعه ما جامعه تقلید شده است، گفت: همه در آواز از شجریان تقلید و در تار نوازی از جلیل شهناز تقلید ‌می کنند، اصل شهناز را داریم «خدایش در همه حال از بلا نگه دارد»، اصل استاد شجریان را ما داریم، چرا باید مکرر تقلید کنیم، این مثل این است که شما تابلوی لبخند ژکوند را مرتب کپی کنید، کپی که قیمتی ندارد، اصل‌ اثر است که قیمت دارد. از همین روی می گویم تقلید در شرق کسی را هنرمند نمی‌کند. به صرف تقلید و به صرف اینکه چیزی را از بر کنی کسی هنرمند نمی‌ شود، هنرمند کسی است که یک برگی ولو یک سطر را به آن چیزی که به آن اعتقاد دارد، اضافه کند.

 

ساکت از هنر آموزان موسیقی خواست موسیقی را خوب گوش کنند و گفت: هنرمندان جوان به هر موسیقی گوش ندهند و به سه عامل مهم توجه کنند و آن هم کار، کار و کار است.

 

پایان پیام/

کد خبر 111303

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha