به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، چهارمین نشست تخصصی «شبهای داستانی» با اجرای آرمان خوانساریان و با حضور محمد داوودی و نوید پورمحمدرضا به عنوان منتقدان این نشست، برگزار شد.
در این نشست آثار «تابوت»، «گجو»، «آخرین لالایی»، «لئو»، «ماشروم»، «جانداد»، «زخم»، «آهو»، «تانک شب» و «ماتروشکا» بررسی شدند.
نوید پورمحمدرضا در ابتدای این نشست گفت: تماشای هر فیلم کوتاه نشانگر تداوم سینما است. تصور من این است که جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران ویترینی است که بهترین آثار کوتاه از دریچه نگاه آن متبلور میشوند.
محمد داوودی گفت: من به تماشای همه آثار ننشستهام لذا نمیتوانم قضاوتی کلی داشته باشم. تماشای فیلم کوتاه جذاب است و تجربه و نگاه جدیدی را با خود به همراه دارد. امیدوارم تلاشهای جدی و فکرهای اساسی در این خصوص صورت بگیرد.
پور محمدرضا درباره فیلم «تابوت» گفت: در بین ده فیلمی که به تماشایشان نشستم، این اثر بیشتر از دیگر آثار توجه من را به خود جلب کرد. این فیلم قدر نما و پلان را میداند. در فیلم کوتاه فرصت کمی وجود دارد و در امکانهای بیانی فیلمساز باید صرفهجویانهتر عمل کند.
محمد داوودی گفت: این فیلم برای من هم جذاب بود و لحظات متفاوت و بامزهای داشت اما بعضی از پلانها به اصطلاح درنیامده بود. باید بگویم که بنبست در این اثر ایجاد نمیشود و سوالات بسیاری در ذهن مخاطب شکل میگیرد درنتیجه چنین مقولهای باعث میشود که مخاطب از اثر دور بایستد.
خوانساریان گفت: این فیلم مسئلهاش را مشخص میکند و میفهماند که مخاطب باید در فیلم به دنبال چه باشد اما در پاسخ دادن به این سوالها در میماند.
داوودی درباره فیلم «ماشروم» گفت: ایده اولیه این قصه جذاب است. اما درباره شیوه روایت درمیماند. این فیلم من را یاد اثر «خانه پدری» کیانوش عیاری میاندازد.
کارگردان این اثر که در سالن حضور داشت گفت: من در آمریکا به تحصیل سینما مشغول بودم. فیلمساز فیلمش را میسازد و حرفش را با فیلم و اثرش میزند. ما اغلب شاهد فیلمهایی هستیم که زنها توسط مردها مورد ظلم قرار میگیرند، میخواستم بگویم که همیشه هم اینگونه نیست.
سپس نوبت به فیلم «گجو» رسید که پورمحمدرضا دربارهاش گفت: به نظر من این فیلم زمان زیادی را از دست میدهد اما چیز زیادی به دست نمیآورد. کنشها و برداشتها در این فیلم کاملا قابل پیش بینی هستند و من نمیفهمم که مسئله اصلی این فیلم چیست. در این اثر برای چیزی وقت گذاشته شده است که نیازی به آن نبود.
محمد داوودی در این خصوص گفت: این فیلم به نظر من نیاز به یک تدوین اساسی دارد چون اصلا سوالی را در ذهن مخاطب برنمیانگیزد که اصلا ما به دنبال چه میگردیم. فیلم، خیال میکند که در حال تعریف مسئله است اما هیچ احساسی در آن خلق نمیشود. اما بازی مریم مقدم در این فیلم جذاب بود.
پورمحمدرضا درباره فیلم «آخرین لالائی در تهران» گفت: به نظر من روی این فیلم خیلی کار شده و پیدا است که راجع به هر لحظه آن برنامهریزی شده است. من ایده روایی این اثر را دوست دارم. توجیه روایی این فیلم هوشمندانه و همراه با رندی است. اما من فکر میکنم که این فیلمنامه بیش از این که کوتاه باشد باید فیلمنامهای بلند باشد.
خوانساریان گفت: اما من فکر میکنم مسئله این فیلم زمان آن نیست. مشکل جایی است که دو شخصیت از دل ادبیات آمده اند و افتخار آنها حرف زدن به زبان فرانسوی است. چنین مسئلهای اعتماد به نفس اثر را برایم پایین میآورد. میل به عجیب بودن و خاص بودن در این فیلم من را پس میزند.
داوودی گفت: در این فیلم میزانسنهای درجه یکی را میبینیم. شروع فیلم، آغازی درخشان دارد اما این فیلم خیلی از ما دور است. نوستالژیها و فضاها گویی برای خود فیلمساز جذاب بوده و از آنها استفاده کرده است.
سی وهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران تا ۲ آبان ۱۴۰۰ (۱۹ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۱) در حال برگزاری است. این رویداد برای اولینبار در تاریخ سینمای ایران واجد شرایط تایید آکادمی اسکار شناخته و معرفی شده است.
نظر شما