به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از انتشارات روایت فتح،کتاب «باران تشنه»از تشنگی خانوادهها میگوید در قحط فرزندانی دورافتاده از وطن. از قاب عکسهای خالی، از انتظار خواهرانی که برادر ندیدهاند، اما انتظارش را هر روز در چشمان خیس پدر و مادر، در کمرهای تاشدهشان و در لابلای موهای تازه سفیدشدهشان میبینند و حس میکنند.
مریم شیدا، یکی از این خواهرانی است که درد سالها دوری خانواده از برادرش را، به دست کلمات سپرده و کتابی نگاشته که قهرمان داستانش احمد، برادر اوست.
دربخشهایی از این کتاب میخوانیم: «وقتی نمیتونی یه سینهخیز ساده بری، چطور میخوای بری جبهه دم توپ و تانک... حرفش رگ غیرتم را جوش آورد. دوست نداشتم کسی به خاطر آنچه هستم شماتتم کند. من میخواستم بهترین باشم. قدرتی توی بدنم انداختم و ارادهام را جزم کردم تا بروم. رفتم هر چند خارها حسابی گوشت تنم را میسوزاند.
عرق از سر و رویم میریخت که برگشتم. حالا نوبت غلت خوردن بود. اولین غلت را که زدم و تمام بدنم با خارها نوازش شدند، یکآن از اینکه به آنجا آمدم پشیمان شدم.»
نخستین چاپ کتاب «باران تشنه» در 184 صفحه با شمارگان یکهزار و 100 نسخه به بهای 45 هزار تومان از سوی انتشارات روایت فتح راهی بازار نشر شده است.
کتاب «باران تشنه» خاطرات آزاده جانباز، احمد شیدا از سوی انتشارات روایت فتح منتشر شد.
کد خبر 1105960
نظر شما