جهانگیر الماسی، بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار شبستان درباره افزایش عشق های چند وجهی در سینما و تلویزیون گفت: متاسفانه در بعضی از سریال های تلویزیون این موضوع دوباره مطرح شده و تعدادی از آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر نیز به موضوع مثلث یا مربع های عشقی می پردازند. فیلم هایی که البته آثار روشنفکری و متعلق به جناح های مشخصی بود که همیشه این گونه مسائل را در آثار خود مطرح می کند.
وی افزود: متاسفانه ما عادت کرده ایم برای مطرح کردن خود از سنت ها فاصله بگیریم. البته در دنیای معاصر تنها سنتها نجات بخش بشر نیستند و این دنیای پسامدرن می طلبد که باورهای سنتی خود را با جامه هایی نو و متناسب با دنیای امروز بروز دهیم. اما کسانی که اینگونه آثار را می سازند گویا نمی دانند که در تمام بخشهای دنیا حفظ اخلاق و خانواده مهمترین نکته در مسائل فرهنگی و هنری است.
این بازیگر با اشاره به اینکه متفکران غربی نیز به وجود بنیان اخلاقی برای حفظ جامعه معتقدند، گفت: حفظ اخلاق در جامعه ای مثل جامعه ایران از الزامات است و این به جز سعادتی که در جامعه به وجود می آورد آسایش و آرامش را نیز به همراه دارد. اگر مساله ای مانند عشق های چند پهلو در تولیدات تصویری ما به وجود می آید به خاطر این است که سازندگان این آثار فکر می کنند ضداخلاق بودن نشانه روشنفکری است در حالیکه تمام پایه گذاران بزرگ تفکر غرب همه به وجود یک بنیاد اخلاقی برای حفظ جامعه قائل بوده اند. ژان پل سارتر متفکر فرانسوی جمله معروفی دارد که می گوید اگر خدا مرده باید دوباره او را زنده کرد چون او فهمیده حراست جامعه از متلاشی شدن نیازمند یک نظام فرهنگی جلوگیرنده است.
الماسی در ادامه افزود: متاسفانه تصور بعضی از سینماگران ایرانی از دنیای نوین جامعه ای ضداخلاقی است. کاش با خردمندی به مساله عشق های ممنوعه پرداخته می شد اما متاسفانه جذابیت های گیشه از دید بعضی از دوستان فقط از راه تن به وجود می آید و این فیلمسازان دوست دارند به جای نمایش پستی و بلندی تفکر و بینش خود یا جامعه خود، با پستی و بلندی بدن هنرمندان همه را جذب گیشه کنند و به زبانی ساده تر می خواهند با تن فروشی ایجاد جذابیت کنند. رسانه های تصویری با حرمت اند و باید به ماندگاری و حفظ جامعه در این رسانه ها توجه زیادی شود. این عقب ماندگی نیست که به دنبال حریمهای اخلاقی باشیم، حریم اخلاقی نشان دهنده تفکر جامعه است و جامعه ما نیز با یک انقلاب فکری و فرهنگی به وجود آمد.
وی با ذکر خاطره ای از روزهای انقلاب گفت: زمان برگزاری انقلاب اسلامی من سرباز وظیفه ای بودم که در میدان انقلاب نگهبانی می دادم و به چشم خود دیدم سربازانی را که یونیفورم نظامی خود را درمی آوردند تا به عنوان یک انسان و نه یک نظامی جلوی تانکها بایستند و از حرکت آنها ممانعت کنند. همزمان با ایران در نیکاراگوئه و افغانستان نیز انقلاب شد مشاهده وضعیت امروز آن کشورها و مقایسه آنها با انقلاب ایران کاملاً نشان دهنده بعد فکری و فرهنگی انقلاب ماست که باید در آثار فرهنگی نیز به دور از سطحی نگری و تلاش برای به وجود آوردن جذابیت های جعلی این دیدگاه اشاعه داده شود.
پایان پیام/
نظر شما