خبرگزاری شستان:تلاش عبده برای اصلاح زمینه های فرهنگی ،اجتماعی وسیاسی جامعه مسلمانان هم اکنون نیز در ازهر مصر و سایر دانشکده های دینی تدریس می شود و برخی از مستشرقان آن را به فرانسه ترجمه کرده و به طبع آن همت گماردند. علمای نواحی مختلف که بر آن آگاهی یافتند از مؤلف تمجید کردند و به نظم و نثر ، او را ستودند. چندان که ستایش ایشان چند برابر حجم کتاب شد. برخی از علمای مسیحی بر این کتاب تفریظ نگاشتند. برخی از آزاد اندیشان مسیحی ، نسخه هایی از کتاب را خریده به رایگان تقسیم کردند و برخی دیگر اظهار داشتند که اگر محتوای این رساله ، همان آیین اسلام است ما نخستین کسانی هستیم که مسلمان می شویم....
شرح نهج البلاغه
عبده در یک حالت دوری از وطن کتاب نهج البلاغه را مطالعه می کند و سخت در شگفت می ماند ،احساس می کند که به گنجینه ای گرانبها دست یافته است . همان موقع تصمیم می گیرد آن را شرح کند تا آن که فهم کتاب را برای شمار هر چه بیشتری از خوانندگانش آسان و نیز جوانانی هم که آرزومند گشاده زبانی و درست نویسی ، یا به گفته خودش «ملکات لغوی»در عربی اند،از آن بهره گیرند و در پاره ای جاها،مطالبی در توضیح رویداد های تاریخی آورده است و بیشتر همین جاهاست که انصاف و بی طرفی ، یا تساهل او نمایانمی گردد.عبده در مقدمه شرح خود می گوید: «و لیس فی اهل هذه اللغه الا قائل بأن کلام الامام علی بن ابیطالب هو أشرف الکلام و أبلغه بعد کلام الله تعالی و کلام نبیه صلی الله علیه و آله»/در همه مردم عرب زبان ، یک نفر نیست مگر آن که معتقد است سخم امام علی (ع) بعد از قرآن و کلام نبوی ، شریف ترین و بلیغ ترین و پر معنی ترین و جامع ترین سخنان است. او علی را خطیب حکمت می نامد،خطیبی که اولیاء امر امت را ، راه راست و دقائق سیاست و شیوه های کیاست می آموزد. خصوصیات متضاد دنیایی و معنوی نهج البلاغه ،عبده را بیشتر شیفته خود کرده است . بعد از فوت شیخ محمد عبده ، برخی از شاکردانش و علمای دیگر بر تعلیقات او افزودند.
تفسیرالمنار
شیخ محمد عبده دروس تفسیرش را در طول 6 سال در دانشگاه الازهر مصر ارائه می کرد و رشید رضا آن چه را از او فرا می گرفت ،نگاشت و سپس با مشاوره و گفت و گوبااستاد،به اصلاح وتهذیب آن پرداخته ،در مجله المناربه به چپ می رساند.از مهمترین ویژگی های این تفسیر ،گرایش عقلانی در مسایل اعتقادی ،پرهیز از ورود مسایل اختلاف انگیز،نقد اخبار ضعیف و رد شدید اسراییلیات ،تفسیر قرآن به قرآن و احترام به اهل البیت علیهم السلام است. این تفسیر از دو بخش تشکیل می شود: بخش اول از ابتدای قرآن تا آیه 126 سوره نساء با اشاره شیخ محمد عبده و بخش دوم آن، به وسیله شاگردش رشید رضا به پیروی از سبک شیخ مخمد عبده تا آیه 53 سوره یوسف ادامه یافته است ؛هرچند که در مواردی از دیدگا هها و روش تفسیری محمد عبده فاصله گرفته است . عبده از روش های سنتی تفسیر،که خود را به مباحثات صرفی لغوی ، بلاغی و کلامی سرگرم کرده اند،انتقاد کرد و تلاش خود را در تفسیر بر جنبه های تحول آفرین فرآن ،رابطه ایمان و مسایل مادی و زندگی اجتماعی و به طور کلی بعد ارشادی و هدایتی آخرین کتاب وحی فرار داد.
در آغاز سده پیشین ،محمد عبده در مصر،آرمان دانش و دین و میهن دوستی را رواج داد.در سال 1318/1900،نسل جوان در جست وجوی راهنمایی بودند که آنها را از اشتباه و لغزش بیرون آورد، به او روی می آوردند و سر چشمه الهام خود را در وجود او یافتند. عبده وقتی هم که خود را به کار تعلیم و اصلاح مشغول ساخته بود،هنوز نمی توانست برای ما آثاری بر جای نهد که کسترش اندیشه او را نشان بدهد و نام او را جاودانه سارد.
شخصیت و آثار محمد عبده کمک ارزشمندی به مصلحان اجتماعی ،دینی و فلسفی کرد که به ترتیب قاسم امین(14)،رشید رضا(15) و مصطفی عبدالرزاق (16) نمایندگان آن بوده اند.
عبده بر ان بود تا زمینه های آزادی اجتماعی زنان را فراهم آورد؛ به گونه ای که آنان درجامعه مسئولیت های یکسان با مردان داشته باشند . او رها کردن زنان را در نادانی و کم مایگی جنایتی نابخشودنی می دانست . وی همواره اسلام را دین جهانی و در خورهمه مردمان و همه روزگاران می دانست و بر آن بود تا با بهره جستن از احکام اسلام، زمینه های اصلاح فرهنگی و اجتماعی جامعه مسلمانان را فراهم آورد. او که مردی میهن دوست بود،بیش از هر چیز ، برای بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه می کوشید.به نظر او ، اصلاح جامعه مسلمانان تنها با تعلیم و تربیت تدریجی امکانپذیر است . اندیشه دین یعبده ، بیشتر از اندیشه های غزالی ،ابن تیمیه و ابن قیم الجوزیه مایه می گرفت.
یادگیری زبان فارسی
عبده در اصلاح سبک نثرعربی نیز تأثیر بسزا داشت . وی زبان فارسی را به خوبی می دانست . او برای نخستین بار آن زمان که دردانشگاه الازهر دانش می آموحت به یاری محمد مهدی تبریزی که از نویسندگان روزنامه فارسی زبان حکمت بود با زبان فارسی آشنا شد. یکی ئیگر از کسانی که در فراگیری زبان فارسی به عبده یاری می رساند،ابوتراب بود. ابو تراب خواندن و نوشتن نمی دانست .اما بسیاری دانش هارا نزد سید جمال الدین آموخت و سید جمال به او لقب عارف امی داد. عبده با ابوتراب زمانی دراز ،دوستی داشت و گویا هنگامی که از پاریس به مصر باز گشت، رساله نیچریه را به یار ی ابوتراب از فارسی به عرب برگرداند. ترجمه این اثر را می توان پربار ترین بهره عبده از یادگیری زبان فارسی دانست.
پایان زندگی
منش و رفتار عبده بسیاری از خصوصیات صوفیانه ای که در مراحل ابتدایی تحصل کسب کرده بود وجود داشت . ولی همچنان که پیشتر گفته شد این تأثیر سید جمال الدین بود که در او توازن پسندیده ای میان یک تصوف بر رویهم درونی و نیازغالب برای عمل را گسترش داد. مجمد عبده در ژوییه 1905م در بحبوحه فعالیت های خود رخت از جهان بر بست، بی آن که طرح های اصلاحی خود را به انجام برساند. مردم مصر و حکومت ،تشییع حنازه این مفتی اعظم را با عزای عمومی برگزار کردند. او را در قبرستلن العفیفی در قاهره به خاک سپردند و این شعر معروف شاعر عرب را بر سنگ مزار او کندند:
ما مجد را آرامگاهی ساختیم
و دین و دنیا را به هم آوردیم
************************************************************************************
پی نوشت ها:
14-اصلاحی را که قاسم امین آرزومند بود و در باب مسایل زنان مسلمان پدید آورد می توان در زیر دو عنوان خلاصه کرد: نخستین آنها مربوط به کیفیت تربیت و تعلیم زن است؛ دومین آنها فراخوانی متکلمان و فقیهان مسلمان است به این که از نیازهای مقتضیات عصر جدید آگاه گردند.
15- وی با آن که دعوی شاگردی مکتب سید جمال و محمد عبده را داشت ، در پاره ای از مباحث دینی و اجتماعی از روح کلی آموزش های آن دو، رو بربافت . یکی از آن مباخث ، داوری درباره مذ هب شیعه بود. درست است که رشید رضا همچنان یگانگی همه مسلمانان از هر فرقه و دسته را به نام آرزویی پر ارج می ستود.،ولی مخالفتی که از خلال نوشته های او بر ضد شیعیان پیداست و گاه از تعصب و گاه نادانی حکایت دارد. با این آرزو سازگار در نمی آمد و جز دامن زدن به آتش دو دستگی و کینه توزی دیرین میان شیعه و سنی ، نتیجه ای نداشت . مرحوم علامه امینی که از متفکران مجاهد و روشن اندیش شیعه بود، در کتاب بزرگ خود «الغدیر» از روش ضد شیعی رشید رضا بحث کرده و نادرستی داوری های او را نشان داده است .( عبدالحسین احمد امینی ، الغدیر، دارالکتاب العربی(چاپ سوم) ، بیروت،1378 هجری قمری ،ج3،صص 266 تا 287.
16 - نقطه اوج زندگانی او وقتی بود که به جای شیخ المراغی؛ رئیس دانشگاه الازهر شد. عبدالرزاق در دانشگاه شاگردان خود را تشویق کرد که از تعالیم محمد عبده هر چه بیشتر فرا بگیرند و گذشته از ان که درباره او کتاب نوشت، رسالة التوحید او را نیز به فرانسه ترجمه کرد . بدین ترتیب ، او کوشید تا شعله روحانیتی را که عبده شعله ور کرده بود زنده نگاه دارد. #
عبدالحسین توکلی طرقی
پایان پیام/
نظر شما