با فتنه گرانی که شیرینی حضور 85 درصدی را تلخ کردند، برخورد شود

حجت الاسلام غروی با انتقاد از بعضی بی اخلاقی هایی که علیه جبهه متحد اصولگرایان انجام می شود، گفت: با فتنه گرانی که شیرینی حضور 85 درصدی مردم را تلخ کردند باید برخورد شود.

به گزارش خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام سید محمد غروی، عضو برجسته جامعه مدرسین از بعضی بی اخلاقی هایی که علیه جبهه متحد اصولگرایان انجام می شود گله کرد و ایجاد تنش را دلیلی برای روی گردانی مردم از انتخابات عنوان کرد و گفت: نباید دست به کارهایی زد که به مشارکت گسترده مردمی و همچنین وحدت اصولگرایان خدشه وارد کند. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
ما در آخرین انتخاباتی که در کشورمان برگزار شد تجربه و درسهای فراوانی را گرفتیم. خسارتهای فراوانی نیز نصیبمان شد. بفرمایید راهکاری که ما را از رخ دادن فتنه سال 88 در امان نگه می دارد چیست؟

آنچه که در انتخابات سال 88 پدید آمد یک وضعیت خاصی بود که انتظار نمی رفت پیش بیاید. اکثریت قابل توجهی از مردم حضور پیدا کردند در انتخابات و انتخابات شور خاصی به خودش گرفت و حقیقت این بود که همه آن کسانی که کاندیدا بودند شعارشان شعارهای انقلابی بود و خارج از انقلاب نبود. و در نتیجه این کسانی که حضور پیدا کردند اینها کسانی بودند که به نظام و انقلاب و ارزشهای نظام وانقلاب رای دادند، البته با رویکردهای نسبتا مختلف و متفاوت. ولی در خلال این فرآیند انتخابات یعنی قبل از خود انتخابات و بعد از انتخابات و روشن شدن نتایج انتخابات یک شرایطی پدید آمد که این شرایط مقداری آن پیروزی انتخابی رابه معنای واقعی که حضور اکثری بود و حماسه ای که برای نظام ما موجب فخر و مباهات بود به آن آسیب وارد شد.

آن مباهات بزرگ را چه عاملی برای ملت ایران تلخ کرد؟

یکی از عوامل این بود که متاسفانه بعضی از افرادی که به شکلی منزوی شده بودند و کسانی که خیلی همراه با انقلاب و اصول انقلاب نبودند به شکلی ورود پیدا کردند در ستاد برخی از این آقایان کاندیداها و مسئولیت نیز عملا پیدا کرده بودند و به حسب ظاهر همراه برخی از کاندیداها شدند که بتوانند به آنها کمک کنند. ولی خب برخی از اطلاعات نادرست را دادند. برخی از بزرگ نمایی ها را داشتند برخی از القائات را انجام دادند به طوری که برخی از کاندیداها بعد از انتخابات و اعلام نتایج انتخابات شکه شدند و خیال کردند که انتخابات به نفع آنها تمام می شود. در حالی که این چنین نبود و این گونه نبود. این بر اساس نظر سنجی های غلط و و نتایج آن ها را به غلط مطرح کرده بودند. فضای روحی وروانی برای برخی از کاندیداها مطرح شده بود که شما قطعا پیروز شده اید. شما از یادتان نمی رود که شب انتخابات برخی از کاندیداها اعلام کردند که پیروز شده اند. به عنوان یک کاندیدای پیروز خود را معرفی کردند.

این یک جهت مطلب بود مطلب دیگری که هست القاء تقلب در انتخابات بود. از قبل از انتخابات نیز مطرح شده بود و در دوره های قبلی نیز وجود داشت ولی کسانی که اجمالا چنین فکری داشتند برای اینکه بیشتر به صالح انقلاب می اندیشیدند مسئله را ار طرق مجاری قانونی پی گرفتند یا اصلا پی نگرفتند که مشکلات و دو دستگی پدید بیاید و مصالح نظام را ترجیح دادند.

برخی از کاندیداها را می دیدیم که افراد ناسالمی در ستاد های انها نفوذ پیدا کرده و مشاور آنها شدند و اطلاعات را نادرست مطرح می کردند. بهتر بگویم مدیریت مسئله را کامل به عهده گرفتند و در نهایت یک فضای ملتهبی را برای آن کاندیداها به وجود آوردند. بعد از آن نیز القاء کردن که تقلب خواهد شد و وقتی که انتخابات نتیجه اش اعلام شد اینها شوکه شدند و مسئله تقلب در انتخابات را در سطحی که بتواند تاثیرگذار باشد در نتیجه انتخابات باور کردند.

البته کسی نمی گوید و نمی تواند هم ادعا کند که در هر انتخاباتی تخلف به کلی نیست خیر بالاخره پیش می آید اما چنان درصد کم است که در نتیجه تاثیرگذار نیست.

این یک طرف مسئله و طرف دیگر مسئله این بود که خود کاندیداها اغفال شدند و تا آخر هم این اغفال باقی ماند. این اشتباه را هم انجام دادند. مسئله دیگری که از عامل اغفال کاندیداها بیشتر نقش داشت این است که فضای انتخابات را ملتهب و مخرب گونه کردند.

انتخابات سال 88 برای انتخاباتی که پیش رو داریم یک درسی است که اولا فضا را آغشته و ملتهب نکنید. بدانید آلودگی اینگونه نیست که مقطعی باشد و بگذرد. این بذر این کود دمل و مشکل بعدها سر باز می کند و اثراتش بعد از اعلام نتایج رای گیری خود را بروز می دهد. باید حواسمان جمع باشد که در بین مان نامحرمان نفوذ پیدا نکند.

حرفهایی که دشمن می زند را تکرار نکنیم و نیاییم بی خود خودمان را متهم بکنیم و خودی ها را متهم بکنیم و برای اهداف سیاسی خودمان. باید حواسمان جمع باشد فضا ملتهب نشود و روحیه نفرت را در مردم تهییج نکنیم. هر کسی بیاید و نقطه نظرات خود را و این که احیانا چه نظراتی دارد نسبت به بهبود وضع براساس واقعیت ها نه براساس شعارهای بیخود و حرفهایی که هیچ گاه عملی نیست و امکان ندارد وقوع پیدا کند را مطرح کند اشکالی ندارد. اگر می خواهیم حمایتی از کاندیدایی بکنیم حمایتی بکنیم که خدا دوست دارد، دیگران را متهم نکنیم به دیگران تهمت نزنیم و لجن مال نکنیم. کاری نکنیم که نفرت را در جامعه پدید بیاوریم و عده دیگری را از انقلاب جدا کنیم. کاری نکینم که عده ای را علیه نظام تحریک کنیم. اگر دل مان برای انقلاب می سوزد باید این کارها را بکنیم.

لکن اگر آمدیم در میدان رقابت و گفتیم که این فلانی طرفدار فتنه است و توبه نکرده و در آن زمان فلان حرف را زده است و این طرفدار فلانی هست باید منتظر پیامدهایش باشیم و نمی توانیم جواب خداوند تبارک تعالی را نیز دهیم. حضوری گسترده مردم احیانا محل تامل می شود و خیلی ها رغبت نمی کند که در انتخابات حضور پیدا کنند. برای اینکه عملکرد ما را می بینند و نتایج عملکرد ما را تجربه کرده اند. این کارها نباید تکرار شود این که خدای نکرده بولتن سازی کنیم. من تعجب می کنم امروز به این مسئله می اندیشیدم که چرا برخی ارگانها که می خواهند تبلیغاتی انجام دهند در زمان قانونی اش انجام نمی دهند. به چه مناسبت برای بنده و امثال بنده پیامک می زنید و علیه تشکیلات دیگر حرف می زنید؟ تشکیلاتی را که اصولگرا هستند و وحدت دارند مدام علیه شان پارازیت می اندازید؟

آن تشکیلاتی که این پیامک های تخریبی را علیه جبهه متحد اصولگرایان برای حضرتعالی ارسال می کنند اصولگرا هستند یا خیر.

اصولگرا یا غیر اصولگرا؛ من نمی خواهم مطلبی را بازگو کنم که مجددا تفرقه ایجاد شود. این گونه رفتار قابل تحمل نیست. به چه مناسبت شماره تلفن بنده و امثال بنده دست شما افتاده است و مرتب علیه جبهه متحد پارازیت می اندازید. چه معنایی دارد که مرتب برای بنده اس ام اس بیاید علیه حبهه متحد اصولگرایان که روزی ده الی پانزده پیام برای من و برای افراد دیگری هم می فرستند. شما که متدین هستید. من که به شما اجازه نداده ام پیامک دهیم وجه شرعی اش پس چه می شود؟ به چه مناسبت؟ این اصلا تصرف عدوانی ست. ما اینکارها را در حال حاضر شاهد هستیم. در نشریات و بولتن ها چه ها که نمی نویسیم به کنار، لکن این کارها که پیامک ارسال شود اصلا درست نیست. رای به چه قیمت؟ به قیمت اینکه تشکیلات اصولگرایی که تاثیر گذار بوده است در نظام و در انقلاب آن هم در جهت مثبت را تخریب کنیم. افرادی که دو برابر سن شما کار سیاسی کرده اند و سلامت کار اینها همواره زبانزد خاص و عام بوده است اینها را خراب می کنید که چه؟ چه می خواهید به دست بیاورید؟ اعتقادم این است که اگر دلمان برای این نظام و انقلاب و اسلام سوخته است باید کاری بکنیم که همه دلگرم باشند برای حضور در انتخابات. کاری کنیم که سرمشق همگان شویم. بگویند اینها هستند که به صورت واقع از وحدت دم می زنند و به آن نیز عمل می کنند. نه اینکه خدای نکرده حرفهایی بزنیم که نفاق انگیز باشد و در جبهه متحد ما شکاف ایجاد شود. کار درست و قابل قبولی نیست. این چیزی است که آقا روی آن تکیه کرده اند.

همان جمله که خود را اثبات کنید و دیگران را نفی نکنید؟

نفی دیگران نباشد، تخریب دیگران نباشد. فضای التهاب را بهمراه نفرت ایجاد نکنیم که عده ای پس بزنند و ورود پیدا نکنند در انتخابات. این گونه نباشد که مردم بگویند که ما حرف کدام یک از شماها را گوش کنیم شما که دم از انقلاب و رهبری می زنید ما چه کار بکنیم. که همگان وظیفه دارند که وحدت را حفظ کنند و اگر کاندیداهای خود را اصلح بدانند صلاحیت های آنها را بیان کنند درست هم بگویند عنوان های غیر واقعی به آنها ندهند. دیگران را تخریب نکنند تشکل های هم سوء خودشان را تخریب نکنند در نتیجه مردم خودشان تصمیم می گیرند که چه کسی را اصلح می دانند و چه کسی را اصلح نمی دانند. به فرض هم از سمت مردم در این انتخابات تشخیص داده نشده اند که ما نماینده بشویم در مراحل دیگر در نقاط دیگر حضور پیدا کنند و شرکت کنند. مردم بدانند که ما نیروهای اصلحی داریم برای خدمت در انقلاب و ثمره های خوبی برای انقلاب باشند.

من در بحث مناظره ها، همان موقع هم نظرم این بود که اگر می خواهد باشد باید مدیریت شود و حریم ها حفظ و اخلاق اسلامی رعایت شود. بد اخلاقی در آن نباشد و اخلاق موج بزند. اما خدای نکرده بخواهد تضیعف و تخریب یکدیگر باشد و برچسب بزنند با اخلاق اسلامی ما سازگار نیست. بر فرض هم در دنیا اینگونه عمل کنند ما قبول نداریم. لکن خیر اگر بخواهند بیایند در مناظره و بگویند که ما این ایده را داریم و آن هم بگوید ما این ایده را داریم و نظرات را تبادل کنند اشکالی ندارد. اما اینکه مچ گیری کنند و افراد را لجن مال کنند به هیچ عنوان قبول ندارم. اسلام به ما اجازه نمی دهد که در مناظره طوری برخورد کنیم که شخصیت شما را تضعیف لکه دار و لجن مال کنند. ببینید برای تمام کاندیداها اینگونه بوده است که از چند کانال رفته اند و چند فیلتر را رد شده اند و انتخاب شده اند. افراد سالمی هستند طرفدار انقلاب و نظام هستند. چه وجهی دارد که ما اینگونه بیاییم و برخورد کنیم. گر قدرت و صلاحیت داریم که مناظره ای داشته باشیم به این معنا که خوب برخورد کنیم و اخلاق را حفظ کنیم توهین نکنیم و در نتیجه لجن مال نکنیم شخص مقابل را و کسانی که مناظره را مدیریت می کنند بتوانند کنترل کنند خوب است و گرنه اگر می خواهد همانند گذشته باشد غلط است صد در صد غلط است. ما چه فایده ای از آن مناظرات دیده ایم. تا کار به جایی برسد که نیاز باشد مقام معظم رهبری در عرصه حاضر شوند لکن زمانی است که اگر هر نظری دهند منجربه این می شود که به انتخابات لطمه بخورد. این گونه مناظره فایده ای ندارد.

معمولا وقتی بحثی را از نظر اسلامی و دینی و اخلاقی نفی می کنیم ادله ای از اهل بیت برای آن می آوریم. شما این گونه رقابت ها را رد کردید. آیا سیره اهل بیت نیز بر دلیل شما حاکم است؟

تمام روایاتی که داریم می گوید که قلب مومن همانند کعبه است. وجهی ندارد که بخواهیم بر روی کعبه خراشی وارد کنیم. مومنی هم که می گویند منظور فقط سلمان و ابوذر نیست اینگونه نیست. روایات فراوانی داریم در حفظ حرمت مومن.

از جمله کسانی که آتش بر دامن التهابات و دو دستگی های قبل از انتخابات 88 زدند بعضی رسانه ها و مطبوعات بودند. توصیه تان برای رسانه ها و مطبوعات در این برهه حساس از زمان چیست؟

حقیقت این است که رسانه ها باید متوجه بشوند این چند رو خواهد گذشت. سفید بختی و سیاه رویی اش برای مان خواهد ماند. کاری کنید که به نفع و مصلحت نظام باشد. چه راستی یا چه چپی نباید کاری کنند که خلاف مصالح نظام باشد و التهاب را در جامعه زیاد کنند. آن هم به بهانه این که گرمی در انتخابات به وجود آوریم. گاهی اوقات تحت این بهانه ها این التهابات را به وجود می آوریم. واقعا خودمان را در مقابل خداوند مسوول بدانیم در نتیجه افراد را تخریب نکنیم. شخصیت ها را تخریب نکنیم. بی خود زیر پوشش تخریب افرادی که ضربه به آنها وارد شده قرار نگیریم و مظلوم نمایی کنیم تا رای جمع کنیم. این کار کار اخلاقی نیست. این برخوردهای ابزاری درست نیست. کاری کنیم که مردم واقعا دلگرمی بیشتری پیدا کنند به حضور در انتخابات و به اصلح رای دهند. به کسی که به انقلاب و مردم می تواند خدمت کند کمک کنیم. کاری کنیم که ثمرات حضور در انتخابات برای مردم روشن تر شود خلاصه فتنه انگیزی نکنیم بد اخلاقی نکنینم و در جامعه رواج ندهیم. حرمت ها را نشکنیم. گاهی با شعارهای انقلابی و غیر انقلابی حقد و کینه هایی که در درون مان است را آشکار نکنیم و زمینه قرار می دهیم برای شکستن افراد و گروه ها.

تا حدودی به مباحث قبل از انتخابات مجلس پرداختید. حالا کاندیداها نماینده شده اند و در کرسی مجلس جای گرفته اند و می خواهند کار خود را شروع کنند بحث این است که یک آسیب شناسی باید از مجلس قبلی داشته باشیم تا در تشکیل دور جدید مجلس بتوانیم آن آسیب ها را پوشش دهیم. لطفا این بحث راتبیین بفرمایید.

اولا باید مردم بدانند که خدای نکرده دشمنان ما نباید در داخل و خارج سوء استفاده کنند. البته دشمنانمان در داخل کم است لکن با همین امکانات و گستردگی ارتباط می بینیم که همین افراد کم می توانند تخریب های وسیعی علیه نظام و انقلاب انجام دهند. باید سعی کرد بعد از انتخابات و یا قبل از انتخابات این جمله در ذهن ما القاء نشود که در انتخابات تقلب شده است. این حرفها نیست. نمی خواهمی ادعا کنیم که تقلب امکان ندارند برای اینکه بالاخره افرادی هستند که بالاخره در چارچوب عمل نمی کنند. ولی می شود به ضرس قاطع گفت انتخابات ما سالم ترین انتخابات است. این گونه نیست که تقلب در انتخابات به گونه ای باشد که سرنوشت را در دوره ای از دوره های انتخابات گذشته تغییر داده باشد. مسوولین هم بسیاری شان خود را موظف می دانند که اگر تخلفی شده بررسی کنند. اگر هم واقعا تخلفی شده است دو باره صندوق ها را بررسی کنند و در نتیجه اگر لازم است ابطال کنند. مردم باید اطمنینان پیدا کنند که آراء شان در کل مصون و محفوظ است کسانی که ناظر بر کار هستند کارشان دقیق است.

نکته دیگر که مربوط به قبل از انتخابات است. آقا فرمودند اگر کسی در بررسی های شورای نگهبان رد می شوند رد صلاحیت کلی نیست که گاهی موقع ها شرایط لازم را ندارند در جاهای دیگر می توانند کار کنند و نقش آفرین باشند این را باید بفهمیم و نباید فضا سازی کنیم برای افراد و اشخاص بکنیم که بله اینها نتوانسته از این فیلترها رد شوند. نباید فضا سازی کنیم و حرمت شکنی کنیم.

نکته دوم این که آقا اشاره داشتند به این مطلب که این آدم ها که معصوم نیستند ممکن خطایی کرده باشند، بر طبق موازین عمل کرده باشند ولی باز هم خطا کرده باشند. در نتیجه اگر کسی از فیلتر شورای نگهبان نتوانست بگذرد به این معنی نیست که صلاحیت واقعی ندارد. ممکن است صلاحیت داشته باشد ولی بخاطر خطا رد شده باشد. شاید شرایط رد و تایید صلاحیت را شورای نگهبان احراز نکرده است. برای شورا امکان دارد روشن نشده باشد چرا که یک سری شرایطی هست باید احراز شود و شورا احراز نشده است. بخاطر یک سری اسنادی که شوار به آن تکیه می کند. ممکن است در پاره ای از موارد خطا رفته باشند. ببینید این یک نکته ای است که باید مورد توجه ما قرار بگیرد خطا برای انسان است. خطا اگر بدون کارشناسی باشد قابل قبول نیست. بر اساس نظر شخصی باشد و بدون دلیل باشد قابل قبول نیست. اما اگر نه احیانا افراد تلاش خود را کرده اند بررسی های خود را کرده اند کارهای کارشناسی انجام داده اند دچار خطا نشده اند گناه نکرده اند. پیش می آید. پس در نتیجه اگر کسی مورد تایید قرار نگرفت به این معنی نیست که واقعا مورد تایید نبوده است، خیر این ها نتوانستند احراز کنند و در نتیجه راه را باز کنند.

مشکل این جاست عللی در رد صلاحیت ها آورده می شود که به هیچ وجه قابل قبول نیست مثلا گفته می شود طبق بند 28 قانون شما رد صلاحیت شده اید به دلیل عدم اعتقاد به اسلام. از این بند در رد صلاحیت های اخیر بسیار استفاده شده است. بحث این است که این مسئله بدین معنی است که شخص رد صلاحیت شده مسلمان نیست.

حقیقت این است که برخی از آنها بد هست. ولی معمولا این است که طرف مقابل احراز نکرده است. لذا من همان موقع هم عرض کردم که باید حواس جمع باشد؛ در همین هیئات اجرایی افرادی رد شدند، به دلایلی که اصلا مقبول نبود. آن دلایل لکن بعد تجدید نظر شد برخی ورود پیدا کردند و بررسی می شود. این که خیال کنیم که کارهایی که می کنیم عین واقع است خلاف واقع و دروغ است این که کسی هم خیال کند که همه از روی غرض و مسوولین بر روی مصالح گروهی و ظالمانه کار می کنند این هم خلاف است. کلیت کار سالم است اما معنایش این نیست که خطا در آن نباشد. حال عده ای حال آن را دارند که پیگیر کار شوند و خطا را دنبال کنند ولی عده ای حال آن را ندارند. اگر کسی رد شود صلاحیت ش معنایش این نیست که صالح نیست. احراز نشده و حد اکثر خطا کرده اند. خطا هم در مجموعه کلان قطعا اتفاق می افتد.

حالا کسانی که رای آورده اند و در کرسی نشسته اند چه؟

وظیفه سنگینی است بر روی دوش شان افتاده است. خواب شب آنها باید گرفته شود. برای این که باید بدانند این وظیفه سنگینی که بر روی آنها قرار گرفته است آیا می توانند پاسخ این وظیفه بزرگ الهی که به دوش شان افتاده است بدهند؟ آیا می توانند تمام تلاش شان را در این چند ساله به کار بگیرند؟ آنها باید احساس سنگینی و دغدغه بکنند اما کسسی نه بر حسب وظیفه شرعی اش آمده در میدان معرکه، نظرش این بوده که می توانسته است خدمتی در مجلس بکند رای نیاورد آنجا باید این فرد راحت بخوابد. اگر خدای نکرده به هم ریختیم و خیال کردیم که دنیا طور دیگری شده است در نتیجه مواضع مان تغییر کرد باید در ایمان واقعی خودمان تردید کنیم. یا دست کنم باید بگوییم که از نظر ایمانی ضعیف هستیم. اگر مسولیتی به من واگذار شد این مسولیت کار به دست من می دهد وظیفه سنگینی به عهده فرد می گذارد و اگر واگذار نشد شخص باید آسوده باشد بگوید مسولیت را از من برداشتند باید احساس راحتی بکنم با ید خودم را ارزه بکنم و مردم هم احساس راحتی بکنند. اگر رای دادند که دادند اگر ندادند هم باید بدانم که وظیفه ام انجام شده و این وظیفه بزرگ دیگر بر دوش من سنگینی نمی کند. مردم هم اینگونه عمل بکنند.

ممکن است من تشخیص دهم که این دو نفر اصلح هستند. باید بفهمم که همه نظر من و اطلاعات من را ندارند. شاید من بیشتر تلاش کرده باشم و به نتیجه ی مهمی هم رسیده باشم و خودم هم به من رای داده باشند لکن رای و نتیجه رای مردم طور دیگری از آب در بیاید. اصلا معنای انتخابات همین است معنای رای همین است. لذا نکته ای که من اصولا در این رابطه عرض می کنم این است که چه در رابطه با کاندیداها چه مردمی که بالاخره به یک سری چه مردمی که بالاخره به یک سری از کاندیداها رای داده اندکاندیداهاشان رای نیاورده اند باید بفهمند وظیفه شان را عمل کرده اند و هیچ احساس شکست هم نباید بکنند و به نتیجه بازی هم اعتراضی نداشته باشند و قبول داشته باشند .قوائد بازی را کنار نزنند و بیخود فضا درست نکنیم. حالا کاندیدای من رای نیاورده خب نیاورده باشد. من رای داده ام وظیفه ام را انجام داده ام. آن کسی که آورده وظیفه به عهده اوست. دعا کنیم برای موفقیت او. باید اینگونه عمل کنیم. روزنامه هم باید روی این مسئله کار کنند. روزنامه ها می توانند شاخصه های خوبی برای اصلح ارائه دهند. معیار های خوبی برای مردم ارائه دهند. حضور مردم چه آثار مثبتی دارد را بگویند. فضای گرمی ایجاد کنند که مردم دلگر برای حضور باشند.اما تخم نفرت بد است. بدبینی بد است.

ایجاد اختلاف بد است. شکستن رقبا بد است. فضا سازی علیه افراد اشخاص جریان ها بد است. این ها هیچ کدام به نفع نظام نیست. باید واقعا پرهیز کرد از این گونه کارها. اعتقادم این است که یک وظیفه ی شرعی که به عهده ماهست به گونه ای انجام دهیم که خدا از کار ما راضی باشد. به دنبالش برکاتی از این وظیفه ی شرعی که به عهده ما آمده است برکاتی نازل شود برای مان. نه اینکه خدای نکرده طوری برخورد بکنیم که به دنبال آن غضب خدا و نفرین شهداء باشد.

جامعه اگر بداخلاق شود خدا رحمت و برکاتش را از ما دریغ می دارد. باید این را باور مان آید. به خصوص کسانی که ادعای اصولگرایی می کنند باید بفهمند و درک کنند. باید طوری با مسئله برخورد کنند که الگو باشند برای همه. دیگران هم بگویند که اصولگرا یعنی این آدم با اخلاق یعنی اینگونه حریم نگه داشتن یعنی این گونه با نزاکت بودن این گونه تخریب نکننده افراد و اشخاص و شخصیت هایی که برای انقلاب جان کنده و زحمت کشیدن و مورد قبول رهبری و امام بوده اند. باید این ها را حفظ کرد. با فحش و بدی راه برای خودمان باز کنیم و رای درست کنیم چیزی جزء رای نکتب آور نیست. به فرض هم اگر موفقیت باشد موفقیت موردی است خداوند غضب ش را نازل می کند برای مان.

نظریه ای مطرح است در خصوص تشیع از سمت آقای فوکویاما در سال 1986 میلادی و آن اینکه شیعه پرنده ای است که دو بال دارد یک بال سرخ حسینی و یک بال سبز مهدوی و سر این پرنده ولایت فقیه است اگر بخواهیم به آن ضربه بزنیم باید به شورای نگهبان ضربه بزنیم. شما به صراحت فرمودید که امکان دارد شورای نگهبان طبق فرمایش رهبری اشتباه عمل کرده باشد و معتقد هستیم که در بحث کلان نظام خطا غیر ممکن نیست. چیزی که مطرح است ضربه زدن به شورای نگهبان است که هدف دشمن است. تبیین بفرمایید؟

آن نظر را در جای خودش فهمید و باید در جای خودش بررسی کنیم. آن نظر را فعلا مطبع نظر قرار نمی دهم. ولی توجه داشته باشیم در این انقلاب عده ای زجر کشیده اند؛ زحمت کشیده اند؛ تلاش کرده اند؛ کار کرده اند و پای انقلاب بوده و ریسک کرده اند و خطر را به جان گرفته اند. حواسمان جمع باشد که کاری نکنیم که اینها را ضایع کنیم و تضیعف شان کنیم. من عرض می کنم که در دنیا سابقه ندارد مسوولینی سالم تر از مسوولین حال حاضر ما باشند. این مسئله را مردم می فهمند و درک می کنند. مقداری وضع فعلی را با زمان طاغوت مقایسه کنیم و توجه داشته باشیم که همه دولت ها که آمده اند در حد خودشان کار آیی داشته اند. البته خطا هم کار انسان است. بعضی بهتر کار کرده اند؛ بعضی کمتر کار کرده اند؛ برخی مشکلات داشته اند؛ برخی مشکلات نداشتند. کار مدی نظام را توجه داشته باشید در این سی و سه ساله که در عرصه های مختلف یک واقعیتی انکارناپذیر است.

در طرف دیگر رهبری بزرگان ما و مراجع ما سعی کرده اند ارزش ها را همواره حفظ بکنند و همواره آن بستری که انقلاب باید در آن بستر حرکت کند را نگذارند انحراف پیدا کند. تلاش شان این بوده است. و تا کنون موفق بوده هیچ تاکنون هیچ انقلابی را سابقه ندارید که چنین ارزش ها بعد از سی سال حفظ شود. البته از برخی از مسوولین گلایه مند هستیم انتظار داریم در مباحث ارزشی کارهای بهتری انجام دهند. گلایه را از مطبوعات و رادیو و تلوزیون داریم. سر جای خودش اما در کل باید توجه داشته باشیم که مسوولین ما اینگونه هستند. در نتیجه نباید کاری بکنیم که بیخود نظام را زیر سوال ببریم. شورای نگهبان را زیر سوال ببریم. خدای نکرده رهبری را زیر سوال ببریم و مجلس را زیر سوال ببریم حتی دولت را که البته کلیت را عرض می کنم زیر سوال ببریم. نمی گویم که اشکال نداریم و ایراد نداریم کلیت را نباید زیر سوال برد. این ها دلسوز هستند و کار می کنند. معنایش این نبوده که کار نمی کنند. در کل حرکت شان رو به جلو بوده است. نباید کاری بکنیم که لطمه وارد شود اگر هم انتقادی داشته باشیم باید انتقاد حساب شده باشد. به گونه ای باشد که تضعیف کننده دستگاه های عملیاتی ما نباشد.

برخی ها تازه به دوران رسیده اند نمی دانند برخی از شخصیت هایی که ما در نظام داریم چه کرده اند. چه اثرات مثبتی داشته اند. از سال 41 و 42 چه کرده اند. چه شکنجه ها بعد از انقلاب چه کرده اند. چه از خود گذشتگی هایی داشته اند چه ریسک هایی کرده اند و چه خطر هایی کرده اند. چگونه پای نظام و شعارهای نظام و رهبری ایستاده اند. و با همه بد اخلاقی ها پشت به نظام نکرده اند. این مسائل را باید بفهمیم بیخود با افرادی آن هم به خاطر نفهمی یا به خاطر القائات دشمن خدشه دار نکنیم. خلاصه به استوانه های انقلاب آسیب وارد نکنیم.

مثل سالیان اخیر جامعه مدرسین آیا قصد دارد که لیستی برای کاندیداهای استان قم بدهد؟

در جلسه اخیر ظاهرا بنا بوده است که برخی از کاندیداها مورد حمایت جامعه هستند و به خصوص برخی از کاندیداهایی که داریم کسانی هستند که مورد تایید مراجع هستند. مراجع اعظام ما از اینها خواسته اند که شما بیایید و حضور پیدا کنید. در نتیجه جامعه مدرسین هم بالاخره تابع رهبری و مراجع هست و نسبت به این دعوت آن هم عملا پذیرفته اند و به فال نیک گرفته اند.

برخی بر این باور هستند که این که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و یا روحانیت مبارز اگر بخواهند در حزب های سیاسی به صورت حامی و مدافع و یا در مسائل جزئی انتخابات حضور داشته باشند باعث می شود که محبوبیت و این که حوزه و روحانیت فراگیر برای تمام احزاب و گروه ها و مردم است از بین برود. نظر حضرتعالی را در این باره جویا می شویم؟

ببینید ورود در مسائل ریز را اعتقاد بنده نیز این است که در شان جامعتین نیست. البته همین جا اشاره بکنم که مردم قم نسبت به جامعه مدرسین انتظار دارند که در رابطه با انتخابات نه تنها خبرگان بلکه مجلس هم جامعه وارد میدان شود و قم را به حساب جغرافیایی جدا می کنم. این انتظار هست و به حق هم هست. از روی اعتماد شان به جامعه نظر جامعه را خواهان هستند. اگر جامعه حمایت کند از یک کاندیدایی مردم نیز نسبت به آن اقبال پیدا می کند. نسبت به کل کشور خبرگان یک وظیفه ای دارد انتخابات مجلس وظیفه دیگری دارد. اگر انتخابات مجلس را جامعتین لیست دهند من نیز مناسب نمی دانم. به عبارت دیگر همین مطلب شما را تا اندازه ای تایید می کنم. اگر جامعتین نقش پدری ایفاء کنند این مناسب تر است. عقیده شخصی ام این است که اگر ورود پیدا نکنند در لیست دادن بهتر است. البته می توانند این کار را انجام دهند. بالاخره یک تشکل مذهبی سیاسی هست خدشه ای بر او نیست که بخواهد این کار را بکند. بهتر این است که این کار را نکند. البته قم سوای شهرهای دیگر است برای جامعه.

این نکته را باید عرض کنم که جریان جبهه متحد اصولگرایان وضعیت دیگری دارد. تشکل های اصولگرا حدود یکی دوسال قبل جلسه ای با جامعه داشتند و این مسئله را مطرح کردن که شما باید بیایید و نقش پدری را برای اصولگراها داشته باشید. اگر شما بیایید نقش بهتری می توانید داشته باشید. جامعه مدرسین هم به ضمیمه روحانیت مبارز با سرشاخه های اصولگراها جلساتی را در ادامه تشکیل دادند. در نهایت نمایندگان جامعیتن و هیئات ریسه جامعه نشستند و با مشورت اصولگراها منشوری را برای اصولگرایی نوشتند و طبعا بنا شد که بر این اساس در واقع این تشکل های اصولگرا وارد عمل شوند و در انتخابات نیز نقش خود را ایفاء کنند. در نهایت هیئتی از جامعتین و اصولگرایان تشکیل که اگر بنا باشد کسی لیست دهد این هیئت در راس آن باشد. لذا اینگونه نیست که جامعتین در انتخابات ورود پیدا کند به این معنا که کاندیدا داشته باشد. بلکه نقش جامعتین این بود که وحدت بین اصولگراها را تقویت کند و همه این ها به یک نقطه مشترکی برسند بر اساس آن نقطه مشترک ها بنشینند و در نتیجه لیست واحدی را اصولگرایان ارائه دهند و مردم و کسانی که به اینها اعتماد دارند و روی اینها سرمایه گذاری می کنند به کاندیداهای اینها رای دهند. تقریبا هم گروه های اصولگرا در کل تا کنون خوب آمده اند و لیست واحدی ارائه می دهند. برخی از گروه هایی که مدعی اصولگرایی هستند و البته برخی شان واقعا هم هستند خیلی روحیه همکاری تا کنون نداشته اند و یا اینکه نشان نداده اندکه البته من نمی توانم اسم ببرم.

دلیلش چیست؟

اولا تازه کار هستند و برخی شان نیز افراطی هستند. البته من از همان اول نظر نداشتم که اینها بیایند و در کنار جبهه متحد خود را بالا بکشند. باوری نداشتم که اینها در نهایت قواعد بازی را حفظ کنند و همین هم شد و همان موقع من پیغام هم دادم و در صحبت های کلی مسئله را مطرح کردم. بالاخره این ها ساز خودشان را می زنند. در بین اینها کسانی که حاضر نیستند که با جبهه متحد اصولگرایان، متحد شوند و نسبت به آنها شناخت دارم باید خیلی راحت بگویم که عده ای از آنها بسیار تند هستند برخی نیز افراد متعادلی هستند و قابل قبول هستند برخی ها نقش تخریبی را اتخاذ کرده اند. در همین قم. بیشتر از این نمی توانم باز کنم. اگر درایت و مدیریت صحیح جامعه و غیر جامعه نبود قم به دنبال فتنه سال 88 دچار فتنه می شد.

یعنی نظر حضرتعالی این است که امکان داشت در انتخابات مجلس فتنه ای شبیه فتنه 88 بخاطر تندروی کسانی که از الان در جبهه متحد نیستند رخ دهد؟

بله درست است. در همین انتخابات مجلس منتهی درایت جامعه مدرسین بود که مانع شد. اینها الان فاصله گرفته از جبهه متحد هستند. از آن طرف هم جبهه متحد اصولگرایان در بین شان افرادی هستند تشکلاتی هستند که لا اقل بنده برخی از مسوولین این جبهه را بیش از چهل سال است می شناسم. فضل علمی اینها کمالات اینها، ریسک کردن بخاطر انقلاب و نهضت امام از اول سابقه مبارزاتی و بی ادعا بودن در این انقلاب که بخواهند سهم خواهی کنند را از نوجوانی شاهد بوده ام.

اگر بخواهید توصیه ای داشته باشید به سایر گروه های اصولگرایی که به روند وحدت نپوستند چه موردی است؟

در هر حال وظیفه اصلی اصولگرایان در شرایط فعلی باید با یکدیگر اتحاد داشته باشند آن هم زیر پوشش جبهه متحد؛ فاصله نگیرند. این فاصله مرضی و مقبول نیست. بعدها زیر سوال می روند و نباید قدرت اصولگرایی را با برخورد های نپخته خودمان آسیب وارد کنیم. باید حفظ وحدت و انسجام داشته باشیم. در نتیجه این فاصله گرفتن چند تشکل از جبهه متحد و ساز خود را زدند در واقع مقبول نمی تواند واقع شود ولو اینکه ما نظرمان این است که بالاخره جایگاهی که جبهه متحد دارد الا ای حال قابل مقایسه با جریانات مخالفش نیست. همین جا عرض می کنم که اگر جبهه پایداری احیانا حسابی روی آن می شود بیشتر به خاطر این است که حضرت آیت الله مصباح یزدی سرپرستی اینها را عهده گرفته اند. که البته این که تا چه میزان ایشان را از جریان کارهای خویش خبر دار می کنند یا نه خبر ندارم و گرنه برخی از اینها در قم هم جایگاهی ندارند.

سوال این است که فواید و مضرات اتحاد و عدم اتحاد اصولگرایان چیست؟

اگر اتحاد باشد نیروهای مومن به انقلاب دل شان خوش می شود و حضور بیشتری پیدا می کنند. وگرنه برخی که آن طور اهل جمع و تفریق نیستند یک دفعه می بینید که زدگی پیدا کنند و اصلا حضور پیدا نکنند. بگویند این که در راس ش این شخص است و آن نیز در رأسش آن شخص است و دارند بر سر هم دیگر می زنند. پس ما به کی و کجا اعتماد کنیم. در این رابطه چه بسا دیگران سوء استفاده بکنند.

اگر ما اتحاد داشته باشیم سبب می شود که حضور مردم در انتخابات بیشتر شود و حریم اصولگرایی بیشتر محفوظ بماند. اگر اختلاف ایجاد شد لازمه اختلاف این است که هم دیگر را رد بکنیم باید دید که به نفع چه کسی تمام می شود. به نفع هیچ کس تمام نمی شود. این گونه نیست که ما راست حسینی همیشه صادقانه با رقیب برخورد بکنیم. درست است که ادعا می کنیم که واقعیت ها را بگوییم لکن در این رابطه که می رسد انسان ها بخواهند یا نخواهند تخریب می کنند و یا دست کم تایید نمی کنیم. این درست است؟ در نتیجه پیامد خوبی ندارد. در این رابطه یک رخنه ای ایجاد می کنیم. به تدریج بخواهیم یا نخواهیم نفرتی فی ما بین رخ می دهد. ثمرات آن بعدها بعد از انتخابات و یا در مجلس خود را نشان می دهد. حالا اگر شما وحدت نمی خواهید داشته باشید همدیگر را تخریب نکنید. ممکن است که بگویند وظیفه شرعی ما ایجاب کرده است که فلان گروه را تشکیل دهیم خب گریم حرف شما درست. ولی تخریب نکنید.

پایان پیام/

کد خبر 108328

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha